قال علي عليه‌السلام : إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛ امير مومنان عليه‌السلام مي‌فرمايند: همانا براي شما بهايي جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد. (نهج‌البلاغه، حکمت456)

گفتار سي و دوم

(پيشگامان مسير قرب الاهي (2))

رعايت افق فهم مردم در بيانات قرآني و حديثي

از فرازهاي مناجات المريدين که از نظر گذرانديم، به دست آمد که وراي مطلوب‌ها، لذت‌ها و خواسته‌هاي دنيوي که براي ما قابل درک هستند و با توجه به اهميت آنها براي ما، سعي بليغي براي رسيدن به آنها داريم، نعمت‌هاي معنوي و اخروي نيز وجود دارند که بسيار برتر و والاتر از نعمت‌هاي دنيوي هستند و نمي‌توان نعمت‌هاي دنيوي را با آنها مقايسه کرد. ولي چون انسان‌هاي معمولي در بند طبيعت و جهان ماده هستند و درک و انس آنها متوجه امور طبيعي و خوشي‌ها و لذت‌هاي دنيوي ‌است و درکي از نعمت‌هاي نامحدود اخروي ندارند، خداوند از باب لطف و عنايت به بندگان خود، آنان را به آن نعمت‌ها بشارت داده و به‌گونه‌اي آن نعمت‌هاي ابدي را ترسيم و توصيف کرده که تا حدي در افق فهم و درک آن بندگان قرار گيرد. البته پرواضح است که انسان‌هاي استثنايي و برگزيده خداوند که انبياء و ائمه معصومين(عليهم السلام) و اولياي خاص خدا هستند، به‌درستي نعمت‌ها و مواهب‌ نامحدود اخروي و معنوي را مي‌شناسند و در نتيجه دل‌بستگي و انسي به امور مادي و دنيوي ندارند و با عبادت خداوند و امور معنوي و اخروي مأنوس هستند.

اگر بنا بود خدا و اوليايش تنها به بيان مقامات عالي و مخصوص اولياي خاص خداوند بپردازند، براي اکثريت مردم که نه رسيدن به آن مقامات متعالي برايشان ميسر است نه قدرت درک و فهم آن مقامات و مراتب را دارند، انگيزه‌اي براي پيروي انبياء و پيمودن راه آنان پديد نمي‌آمد. اگر ما فاصله افق فهم و درک يک کودک دوساله را با يک مرد چهل‌ساله در نظر بگيريم، بي‌ترديد آن فاصله و تفاوت فهمْ قابل مقايسه با فاصله و تفاوت فهمْ ما با فهم و درک حضرات معصومين(عليهم السلام) نيست. با توجه به اين حقيقت، درخواست‌ها و مناجات‌هاي اختصاصي آن پيشوايان معصوم براي ما قابل درک و فهم نيست. چه اينکه به‌جز موارد نادري که برخي افراد به‌صورت اتفاقي به حضور معصومين در هنگام مناجات وخلوتشان با خداوند بار مي‌يافتند و آن دعاها و نجواها را براي ما نقل کرده‌اند، ما اطلاعي از غالب دعاها و نجواهايي که آن حضرات در خلوتشان با خداوند بر زبان مي‌آوردند نداريم. اما در دعاها و مناجات‌هايي که جنبه تعليمي دارند و براي ارائه و الگوگيري همگان بيان شده‌اند، اين نکته رعايت شده که مطالب آن‌سان باشند که براي همگان قابل فهم باشد، تا انگيزه تقرب به خداوند و تحصيل تربيت الاهي براي نوع مردم فراهم گردد. اين همان نکته‌اي است که خداوند در تمثيلات و توصيفات خويش از بهشت و نعمت‌هاي آن رعايت کرده و سراسر آيات قرآن به‌گونه‌اي ارائه شده‌اند که هرکس در حد فهم و درک خود مي‌تواند از آنها بهره ببرد و در نتيجه، نور هدايت قرآن همه ظرفيت‌ها را مي‌پوشاند و هيچ ظرفيتي نيست که با معارف و انوار قرآن پوشش داده نشود و اشباع نگردد.

با توجه به اينکه اکثر دعاها و مناجات‌ها جنبه تعليمي و تربيتي دارند و در آنها ظرفيت و فهم همه انسان‌ها رعايت شده و نيز با توجه به اينکه در آنها کيفيت سير روح انساني به سمت خداوند متعال به نمايش گذاشته شده است، امام راحل، رضوان الله عليه، فرمودند: «مشايخ ما مي‌فرمودند: قرآن، قرآن نازل است. آمده است به‌طرف پايين و دعا از پايين به

بالا مي‌رود؛ اين قرآن صاعد است».(1) آن نکته لطيف در سخن امام راحل بيانگر آن است که دعاها و مناجات‌ها مشتمل بر معارف بلند و جامعي هستند و بايسته است ما که به اهل‌بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) انتساب داريم، بيش‌ازپيش از آنها استفاده کنيم. چنان نباشد که سالياني بگذرد و چشممان به بسياري از دعاهاي وارده از حضرات معصومين(عليهم السلام) نيفتد و خود را از فيض آن چشمه جوشان معرفت محروم سازيم. درباره مرحوم شيخ عباس قمي(رضوان الله عليه) مؤلف مفاتيح الجنان نقل شده که آن کتاب، برنامه عمليِ آن مرحوم بوده است و ايشان مقيد به خواندن همه دعاهاي آن کتاب و استفاده مکرر از آنها بوده‌اند. وقتي ما به آن دعاها نگاه مي‌کنيم، درمي‌يابيم که داراي مضاميني بلند، عالي و اعجاب‌انگيز هستند و جا دارد که درباره آن مضامين بلند و متعالي کار شود و بررسي شايسته و جامع درباره آنها انجام گيرد تا از اين منبع جوشان معرفت که کماکان دست نخورده و بکر مانده است، دستاوردهاي غني و ارزشمندي در اختيار جويندگان معارف ناب توحيدي قرار گيرد.

معرفي نعمت‌هاي بهشتي در قرآن

خداوند درباره بهشت و نعمت‌هاي ماندگار آن مي‌فرمايد: مَّثَلُ الْجَنَّه الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ أُکلُهَا دَآئِمٌ وِظِلُّهَا تِلْک عُقْبَى الَّذِينَ اتَّقَواْ وَّعُقْبَى الْکافِرِينَ النَّارُ؛(2) «وصف آن بهشتي که به پرهيزکاران وعده داده شده [اين است که] از زير آن جوي‌ها روان است، ميوه‌ها و سايه‌اش هميشگي است. اين است سرانجام کساني که پرهيزکاري کردند، و سرانجام کافران آتش است».

در آيه ديگر مي‌فرمايد:

ادْخُلُوا الْجَنَّه أَنتُمْ وَأَزْوَاجُکمْ تُحْبَرُونَ * يُطَافُ عَلَيْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ


1. امام خميني، صحيفه نور، ج 13، ص32.

2. رعد (13)، 35.

وَأَکوَابٍ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَأَنتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ * وَتِلْک الْجَنَّه الَّتِي أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کنتُمْ تَعْمَلُونَ * لَکمْ فِيهَا فَاکهَه کثِيرَه مِنْهَا تَأْکلُونَ؛(1) «[به آنان گفته شود:] شما و همسرانتان شادمانه داخل بهشت شويد. کاسه‌هايي از نور [پر از طعام] و کوزه‌هايي [از شراب] بر آنان بگردانند، و در آن [بهشت] است هرچه دل‌ها خواهش و آرزو کند و چشم‌ها از ديدن آن لذت برد، و شما در آنجا جاويدانيد. و اين است بهشتي که به پاداش آنچه مي‌کرديد به ميراث مي‌بريد. براي شما در آنجا ميوه‌هاي بسيار است که از آنها مي‌خوريد».

در آيه ديگر درباره نعمت‌هاي بهشتي و عظيم‌ترين و بزرگ‌ترين نعمت الاهي يعني، رضوان الاهي مي‌فرمايد:

وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاکنَ طَيِّبَه فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَکبَرُ ذَلِک هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ؛(2) «خداوند به مردان و زنان مؤمن بوستان‌هايي وعده داده است که از زير [درختان] آنها جوي‌ها روان است، در آنها جاويدان‌اند و نيز منزلگاه‌هاي خوش و پاکيزه در بهشت‌هاي پاينده دارند و خشنودي خدا از همه برتر و بزرگ‌تر است؛ اين است رستگاري و کاميابي بزرگ».

توجهات و عنايات خداوند به پيشگامان طريق قرب الاهي

از فرازهاي پيشين مناجات المريدين استفاده کرديم که انسان نبايد هدف اساسي و اصلي خود را نعمت‌هاي دنيوي و حتي نعمت‌هاي عمومي اخروي قرار دهد، بلکه بايد


1. زخرف (43)، 70ـ73.

2. توبه (9)، 72.

هدف اساسي او تقرب به خداوند باشد که اگر انسان به اين هدف توجه يافت و لذت انس و مناجات با خدا را درک کرد، ساير نعمت‌هاي اخروي در برابر آن رنگ مي‌بازند. رسيدن به اين هدف والا نيازمند همت والا و سعي و تلاش فراوان است. همچنين بايد در نظر گرفت که از راه‌هاي مخصوصي مي‌توان به آن هدف متعالي رسيد و بايد کوشيد که نزديک‌ترين راه را يافت. و چنان نيست که از هر راهي که به ذوق و سليقه انسان خوشايند مي‌آيد، بتوان به قرب الاهي نايل گشت.

نکته ديگر آنکه پس از شناخت راه تقرب به خدا، در ميانه راه نيز انسان بايد مکرر از خداوند استمداد بخواهد و لحظه‌اي توجه و نظرش از درگاه خداوند منصرف نگردد، چه اينکه بدون راهنمايي و توفيق الاهي نمي‌توان راه دشوار قرب به خداوند را طي کرد. نکته ديگر آنکه انسان براي پيمودن آن راه بايد به پيشگامان و پيش‌آهنگان راه تعالي و تکامل اقتدا کند و آنان را به مثابه بهترين همراهان و رفيقان آن راه برگزيند و ازاين‌روي حضرت برجسته‌ترين صفات آنان را گوشزد کرده‌اند تا با شناخت آنها گزينش آنها براي ما ميسور گردد. حضرت پس از ذکر صفات پيشگامان طريق قرب الاهي، عنايات ويژه‌اي را که خداوند در حق آنان روا داشته است بر مي‌شمارند و مي‌فرمايند:

الَّذينَ صَفَّيْتَ لَهُمُ الْمَشارِبَ، وَبَلَّغْتَهُمُ‏ الرَّغآئِبَ، وَاَنْجَحْتَ لَهُمُ الْمَطالِبَ، وَقَضَيْتَ لَهُمْ مِنْ فَضْلِک الْمَأرِبَ، وَمَلَأْتَ لَهُمْ ضَمآئِرَهُمْ مِنْ حُبِّک، وَرَوَّيْتَهُمْ مِنْ صافى‏ شِرْبِک، فَبِک‏ اِلى‏ لَذيذِ مُناجاتِک وَصَلُوا، وَمِنْک اَقْصى‏ مَقاصِدِهِمْ حَصَّلُوا؛ «آنان که از سرچشمه مصفاي توحيد بدانان نوشاندي، و به آرزوهايشان رساندي، و خواسته‌هايشان را برآورده ساختي، و به فضل و کرم خود آنان را به اهداف و مقاصد عالي خويش نايل گرداندي، و دل‌هايشان را از محبت خود آکنده ساختي، و آن تشنه‌کامان جرعه وصالت را از زلال عشق و معرفت خود سيراب گردانيدي؛ آن‌گاه به‌پاس

لطف و عنايت تو به مقام درک لذت مناجاتت رسيدند و به کرم تو به منتهاي مقصود خود دست يافتند».

الف) برخورداري از آبشخور کمال و تعالي

انسان به‌طور طبيعي اشتياق دستيابي به نيازهاي خود را دارد. وقتي گرسنه مي‌شود، مي‌کوشد که هرچه زودتر اين نيازش برآورده شود و اين به جهت ميلي است که به برآورده شدن و ارضاي آن نياز دارد. اما در بين اين نيازهاي جسمي، شايد هيچ نيازي ضروري‌تر و مهم‌تر از نياز به سيراب‌گشتن نباشد و ازاين‌روي رنج تشنگي شديد‌تر از رنج گرسنگي است و انسان راحت‌تر مي‌تواند گرسنگي را تحمل کند تا تشنگي را، و از اين جهت آب را مايه حيات ناميده‌اند. با توجه به اهميت نعمت آب و اهميت نياز انسان بدان، در امور معنوي نيز تعابيري چون عطش، مشرب آبشخور به استخدام در آمده‌اند و از جمله، حضرت سجاد(عليه السلام) در مناجات خود از آبشخورهاي مصفا و زلال کمال و تعالي که خداوند در اختيار پيش‌گام طريق قرب الاهي نهاده است خبر مي‌دهند. وقتي انسان در مسيري حرکت مي‌کند، در ميانه راه تشنه مي‌شود و در جست‌وجوي آب برمي‌آيد. او با مشاهده نهر آب که به گل آلوده است، حرکتش را به سمت سرچشمه و آبشخور آب ادامه مي‌دهد تا آبي زلال و عاري از آلودگي به دست آورد و از مشاهده آن آب زلال لذت مي‌برد و کامش را سيراب مي‌سازد. پيش‌گامان طريق قرب الاهي نيز که در جست‌وجوي آب زلال معرفت الاهي برآمده‌اند، با هدايت الاهي به سرچشمه معارف ناب توحيدي واصل مي‌کردند و عطش جانشان را با آن سيراب مي‌سازند و از خنکاي آن معارف ناب به کام روحشان مي‌نشانند.

از جمله الذين صفيت لهم المشارب استفاده مي‌شود کساني بايد راهبر، الگو و پيش‌گام انسان در مسير تعالي و کمال باشند که از آبشخورهاي صاف و زلال معارف الاهي

اندوخته‌هاي معنوي خويش را برگرفته باشند. به‌واقع، در آن جمله از خداوند اين درخواست ضمني آمده که خدايا، ما را به آبشخورهاي زلال و صاف معارف خويش هدايت فرما و دست ما را به دست کساني بسپار که خود آنان را هدايت کردي و دلشان را از آلودگي‌ها، کدورت‌ها و حيرت‌ها پاک گردانيدي. زلالي و صفاي اندوخته‌هاي عرفاني و معنوي پيش‌گامان طريق قرب الاهي ازآن‌روست که خدا هادي و راهنماي آنهاست و وقتي آنها به خداوند اتکا و اعتماد دارند، به روشني و وضوح طريق الاهي را مي‌شناسند و مشاهده مي‌کنند و هيچ ابهام و ترديدي در دلشان باقي نمي‌ماند. ابهام و ترديد ناشي از دخالت پندارهاي باطل واهمه و وساوس فريبنده شياطين است. اما وقتي خداوند حقيقت را به‌صورت شفاف و زلال در اختيار انسان نهاد، ديگر زمينه‌اي براي ترديد و شک باقي نمي‌ماند.

کسي که هدفش دنياست، مقاصد و خواسته‌هايش دنيايي است و در پي تهيه سفره رنگين، رسيدن به پست و مقام و خانه‌اي مجلل است. اما کسي که هدفش اخروي و قرب الاهي است، مهم‌ترين مقاصد و خواسته‌هاي او نيز اخروي و معنوي است. خواسته‌ها و حوايجي که حضرت از آن نام مي‌برند، اخروي و متناسب با هدف والايي است که پيش‌گامان مسير تعالي و کمال دنبال مي‌کنند و باعث تسهيل دستيابي به آن هدف و تمرکز بر روي آن مي‌گردند، نه مقاصد و خواسته‌هاي دنيوي که باعث دور گشتن از آن هدف مي‌گردند و احياناً‌ انسان را به خود مشغول مي‌دارند تا از رسيدن به هدف متعالي قرب الاهي بازبماند.

ب) برخورداري از محبت خالصانه به خداوند

مطلب ديگري که حضرت به آن اشاره دارند اين است که خداوند دل پيش‌گامان مسير تعالي و قرب به خويش را از محبت به خود آکنده کرده و در دل آنها تنها محبت به خدا و

محبت اولياي خدا و کساني که در شعاع محبت الاهي قرار دارند و محبت به آنان جلوه‌هايي از محبت خداوند به شمار مي‌آيد وجود دارد و جايي براي محبت به غيرخدا در دل آنها نيست. از اين سخن حضرت استفاده مي‌کنيم که در دل هرکس ظرفيتي از عواطف و محبت وجود دارد و انسان بايد بکوشد که اين ظرفيت را اشباع سازد و خالي نگذارد. ثانياً ظرف دل و وجود خود را با محبت خدا و مظاهر و تجليات الاهي پر سازد و محبت غيرخدا را که مزاحم با محبت خدا و مانع انجام وظايف الاهي است به دل راه ندهد. يعني براي محبت به غيرخدا اصالت قائل نشود و آن ‌را در عرْض محبت به خدا قرار ندهد، چه رسد که محبت به غيرخدا را بر محبت خدا مقدم بدارد که در اين صورت آن محبت کاذب او را از تعالي و بندگي خداوند و انجام وظايف باز مي‌دارد. خداوند در راستاي اشاره به اموري که نوعاً متعلق محبت انسان قرار مي‌گيرند و گاهي محبت به آنها بر محبت به خداوند چيره مي‌گردد و پيامد آن تخطي از انجام تکاليف و وظايف الاهي است و در مقام نکوهش کساني که محبت غيرخدا را بر محبت خدا ترجيح مي‌دهند مي‌فرمايد:

قُلْ إِن کانَ آبَاؤُکمْ وَأَبْنَآؤُکمْ وَإِخْوَانُکمْ وَأَزْوَاجُکمْ وَعَشِيرَتُکمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَه تَخْشَوْنَ کسَادَهَا وَمَسَاکنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْکم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ؛(1) «بگو: اگر پدرانتان و پسرانتان و برادرانتان و همسرانتان و خويشاوندانتان و مال‌هايي که به ‌دست آورده‌ايد و بازرگاني‌اي که از کسادي آن مي‌ترسيد و خانه‌هايي که به آنها دل‌خوشيد، در نزد شما از خدا و پيامبر او و جهاد در راه او دوست داشتني‌ترند، سپس منتظر باشيد تا خدا فرمانش را [به اجرا در] آورد [کاري که مي‌خواهد بکند] و خدا گروه فاسقان را راهنمايي نمي‌کند».


1. توبه (9)، 24.

ج) درک لذت مناجات و نيل به مقاصد عالي

آن پيش‌گامان طريق کمال و قرب الاهي در پي آب حيات و معارف و کمالات ناب توحيدي بودند و خداوند آنان را با معارف زلال خويش و کمالات ‌برين سيراب ساخت و عطش جان آنان را فرونشاند. آن‌گاه حضرت مي‌فرمايند: فَبِک‏ اِلى‏ لَذيذِ مُناجاتِک وَصَلُوا، وَمِنْک اَقْصى‏ مَقاصِدِهِمْ حَصَّلُوا؛ «خدايا آنان در پرتو نعمت‌هاي ناب توحيدي و معنوي که بدانان ارزاني داشتي و به‌پاس لطف و عنايت تو به مقام درک مناجات تو نايل گشتند».

در اين سخن نيز بر اين اصل توحيدي تاکيد شده که هيچ کاري بدون اراده الاهي حاصل نمي‌گردد و بدون کمک و ياري خداوند انسان نمي‌تواند در مسير تعالي و کمال گام بردارد. بدون عنايت و توفيق الاهي انسان نمي‌تواند به مقام نجواي با حق نايل گردد. پس پيمودن مسير تعالي و کمال متوقف بر راهنمايي و هدايت الاهي است و نيز در پرتو توفيق خداوندْ انسان لذت مناجات با او را مي‌چشد. همچنين با ياري و اعانت خداوند انسان موفق به پيمودن منازل و مقاصد در مسير تکامل و قرب الاهي مي‌گردد و در پرتو توجهات و توفيقات الاهي مراحل سير الي الله را يکي پس از ديگري طي مي‌کند ودر نهايت به عالي‌ترين و نهايي‌ترين مقصد خود نايل مي‌گردد. آن گاه سالک به پاس اين توفيقات الاهي و عنايت‌هايي که پيوسته خداوند متوجه او مي‌گرداند، بايد سپاس و شکر خداوند را به ‌جاي آورد و به‌پاس اين نعمت‌هاي معنوي پيشاني بندگي بر زمين بسايد.

آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org