قال علي عليه‌السلام : إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛ امير مومنان عليه‌السلام مي‌فرمايند: همانا براي شما بهايي جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد. (نهج‌البلاغه، حکمت456)

 

 

جلــسه يــازدهـم

 

 

 

 

 

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَقِفْنَا فِيهِ عَلَي مَوَاقِيتِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ بِحُدُودِهَا الَّتِي حَدَّدْتَ وَفُرُوضِهَا الَّتِي فَرَضْتَ وَوَظَائِفِهَا الَّتِي وَظَّفْتَ وَأَوْقَاتِهَا الَّتِي وَقَّتَّ وَأَنْزِلْنَا فِيهَا مَنْزِلَةَ الْمُصِيبِينَ لِمَنَازِلِهَا، الْحَافِظِينَ لِأَرْكَانِهَا، الْمُؤدِّينَ لَهَا فِي أَوْقَاتِهَا عَلَي مَا سَنَّهُ عَبْدُكَ وَرَسُولُك(صلى الله عليه وآله) فِي رُكُوعِهَا وَسُجُودِهَا وَجَمِيعِ فَوَاضِلِهَا عَلَي أَتَمِّ الطَّهُورِ وَأَسْبَغِهِ وَاَبْيَنِ الْخُشُوعِ وَأَبْلَغِهِ؛ بارپروردگارا، بر محمد و اهل‌بيتش درود فرست، و ما را بر زمان‌هاي نمازهاي پنج‌گانه، با حدودش که مقرر فرمودي و با واجباتش که لازم دانستي و شروط و اوقاتش که تعيين فرمودي، آگاه، و به انجام آن موفق فرما. ما را از کساني قرار ده که مراتب شايسته نماز را به‌خوبي دريافته و ارکان و جوانب آن را به‌خوبي نگاه داشته‌اند و آن را در اوقات خود، مطابق با آنچه بنده خوب تو و پيامبر بزرگوارت ـ‌که درود تو بر او و اهل‌بيت او باد‌ـ در رکوع و سجود و همه فضيلت‌هاي آن و درجات رفيعش، با کامل‌ترين و شاداب‌ترين طهارت (وضو، غسل يا تيمم) و روشن‌ترين و رساترين خشوع و فروتني، اقامه کرده‌اند، به‌جاي آوريم.

امام زين‌العابدين(عليه السلام) در فقرات پيشين به محضر باري‌تعالي عرض كردند: «در اين ماه پرفضيلت به ما توفيق انجام روزه باكمال را عطا فرما؛ به‌گونه‌اي‌که تنها به امساك از مبطلات روزه بسنده نکنيم، بلکه همه آنچه تو نمي‏پسندي را ترک گوييم». فقرات بعدي دعا درحقيقت تفصيل اين اجمال است.

تعبد به احکام روزه ماه مبارک رمضان، به‌خصوص امساک، درحقيقت نوعي برنامه تمريني و تربيتي براي بقيه سال است. هدف اصلي اين تمرينات عملي منضبط بار آمدن انسان و افسار‌گسيخته‌ نبودن اوست. اين يعني تقوا. شايد بهترين شيوه تمرين عملي براي با‌تقوا شدن و متقي‌ بار آمدن همين امساک و روزه‌داري در ماه مبارک رمضان است. به همين دليل گفته مي‌شود که روح روزه‌داري همين است که انسان متعبد بار بيايد و نسبت به ديگر عبادات و اعمال عبادي تسليم باشد.

محوريت نماز در اسلام

از مهم‌ترين عبادات در اسلام نماز است؛ تا جايي که در لسان روايات از آن با عنوان عمود و ستون نگه‌دارنده دين خدا ياد شده است. امام باقر(عليه السلام) مي‌فرمايند: الصله عَمُودُ الدِّينِ مَثَلُهَا كَمَثَلِ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَ الْأَوْتَادُ وَالْأَطْنَابُ وَإِذَا مَالَ الْعَمُودُ وَانْكَسَرَ لَمْ يثْبُتْ وَتِدٌ وَلَا طُنُب؛(1) «نماز ستون نگه‌دارنده خيمه دين اسلام است؛ مانند عمود و ستون خيمه است. اگر برقرار و ثابت بماند بقيه ميخ‌ها و طناب‌ها هم برقرار خواهند ماند و اگر کج يا شکسته شود، هيچ ميخ و طنابي برقرار نمي‌ماند، و درنتيجه خيمه‌اي برپا نخواهد ماند».

در تعبيري ديگر فرمودند: إِنَّ أَوَّلَ مَا يحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصله فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا؛(2) «اولين پرسش از بنده خدا در روز حساب، پرسش از نماز است. اگر نماز مورد قبول واقع شود، بقيه اعمالش مقبول خواهد بود».


1. محمدبن‌الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعة الي تحصيل مسائل الشريعة، ج4، ص27.

2. عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَر(عليه السلام) يَقُولُ: «كُلُّ سَهْوٍ فِي الصله يطْرَحُ مِنْهَا غَيْرَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَي يُتِمُّ بِالنَّوَافِلِ إِنَّ أَوَّلَ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصله فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا إِنَّ الصله إِذَا ارْتَفَعَتْ فِي أَوَّلِ وَقْتِهَا رَجَعَتْ إِلَي صَاحِبِهَا وَهِيَ بَيْضَاءُ مُشْرِقَةٌ تَقُولُ حَفِظْتَنِي حَفِظَكَ اللَّهُ وَإِذَا ارْتَفَعَتْ فِي غَيْرِ وَقْتِهَا بِغَيْرِ حُدُودِهَا رَجَعَتْ إِلَي صَاحِبِهَا وَهِيَ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ تَقُولُ ضَيَّعْتَنِي ضَيَّعَكَ اللَّه» (ابي‌جعفر محمدبن‌يعقوب‌بن‌اسحاق الکليني الرازي، اصول کافي، ج3، ص268).

ازاين‌دست بيانات حکيمانه اهل‌بيت(عليهم السلام) به‌خوبي مي‌توان به اهميت فوق‌العاده نماز نسبت به ديگر عبادات پي برد.

شايد يکي از وجوه اهميت نماز در بين عبادات، بُعد تمريني آن باشد؛ گو اينکه همه عبادات به نوعي داراي بُعد تمريني‌اند، اما اين بُعد در نماز، روشن‌تر و در عمل داراي تأثير بيشتر و عميق‌تري است. يکي از ابعاد تمريني در نماز مسئله مراعات اوقات نماز است. يکي از بهترين طرق موفقيت در هر برنامه کاري، رعايت نظم و انضباط در آن برنامه است. رعايت نظم و انضباط جز با رعايت وقت و برنامه‌هاي زماني آن برنامه ميسر نمي‌شود. سهل‌انگاري و عدم اهتمام به آن، تمام برنامه را تحت تأثير قرار خواهد داد و آنها را با تعطيلي و شکست مواجه خواهد ساخت.

توجه فوق‌العاده به اوقات نماز و اهتمام به اقامه نماز در اول وقت و در وقت فضيلت، خود يک برنامه تمريني قوي و تأثير‌گذار براي انسان سالک الي‌الله است. رعايت اين امر انسان سالک را منضبط و منظم بار خواهد آورد و او را نسبت به رعايت امور ديگر ترغيب خواهد کرد.

به همين دليل امام سجاد(عليه السلام) در اين فقره از دعا، پس از سلام و درود بر رسول خدا و اهل‌بيت گرامي‌شان(عليهم السلام)، از خداي متعال توفيق اهتمام به شئون نماز، ازجمله اوقات نماز را درخواست کرده‌اند: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَقِفْنَا فِيهِ عَلَي مَوَاقِيتِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ بِحُدُودِهَا الَّتِي حَدَّدْتَ وَفُرُوضِهَا الَّتِي فَرَضْتَ؛ «بار‌پروردگارا، بر محمد و اهل‌بيتش درود فرست، و ما را بر زمان‌هاي نمازهاي پنج‌گانه آشنا بفرما. به ما توفيق ده تا حدود شرعي نماز را مراعات کنيم و بر واجبات آن محافظت داشته باشيم».

ايشان در اين فقره تلويحاً به آياتي از قرآن کريم اشاره دارند که در آن بر حفظ اوقات نماز تأکيد شده است:

حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصله الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِين؛(1) بر [اوقات] نمازها و نماز ميانه مراقبت کنيد و خاضعانه براي خدا به‌پا خيزيد. قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ هُمْ... عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُون؛(2) بي‌شک مؤمنان رستگاران‌اند؛ آنان که... بر [اوقات] نمازهاشان حافظ و نگاهبان‌اند.

اين تأكيدها و تصريح‌ها شايد به دليل اهميت بسزايي است که رعايت دقيق اوقات نماز در برنامه‌‏هاي تربيتي و تمريني دارد. به دليل همين تأکيدها در آيات قرآن و روايات معصومين(عليهم السلام)، بزرگان، علماي اخلاق و اصحاب كرامات و مكاشفات، براي آن ارزش بسياري قايل بوده‌اند. آنان به دليل رعايت اين امر مهم در نماز، آثار عجيبي را نقل کرده‌اند؛ گو اينکه برخي از اين امور عجيب، فراتر از احکام فقهي است، اما از مجموع اين تأكيدات و آثار عجيب مي‌توان دريافت که رازهايي در اين امر مهم نهفته است که ما از آنها بي‌خبريم.

از علماي بزرگ شيعه و اولياي الهي عبارات مختلف و تعبيرات عجيبي درباره رعايت اوقات نماز، به‌ويژه اقامه نماز در اول وقت يا وقت فضيلت، نقل شده است. يکي از ساده‏ترين تعابير، که يکي از علماي بزرگ معاصر(3) نقل کرده، اين است كه فرمودند: «اگر كسي وقت نماز را رعايت کند و آن را در اول وقت به‌‌جاي ‌آورد و


1. بقره (2)، 238.

2. مؤمنون (23)، 1 و 9.

3. شايد مقصود حضرت استاد، حضرت آيت‌الله آقاسيدعلي‌آقا قاضي طباطبايي(رحمه الله) بوده باشد.

با خدا عهد ببندد كه نمازش را اول وقت بخواند، من تعهد مي‏كنم كه به مقامات بسيار عالي نايل بشود».

آن بزرگوار در مقام تأکيد بر مضامين بلند اين آيه، به شاگردانشان مانند علامه طباطبايي(رحمه الله) و بعضي بزرگواران ديگر، تعهد به اقامه نمازِ اول وقت را در برابر تعهد ايشان بر رسيدن به عالي‌ترين مقامات معنوي، توصيه مي‌فرمودند.

رعايت وقت نماز به قدري اهميت دارد كه نه‌تنها با بسياري از عبادات و رياضات قابل مقايسه نيست، بلكه برتر است. البته اين مقامات بلند معنوي و اسراري که در اين عبادات و رعايت موازين آن نهفته است، حقايقي است که انسان خود بايد با عمل به آن، آنها را دريابد و درک و فهم آنها براي ديگران مشکل، بلکه غيرممکن است، و به همين دليل يكي از استادان بزرگ(1) مي‏‌فرمودند: «تا آدم خودش اين مسئله را رعايت نكند و مقيد نباشد كه نمازش را اول وقت بخواند، نخواهد دانست كه در تعالي روح انسان و تقرب به خداي متعال چه تأثيري دارد و سرِّ اين حقيقت را نخواهد ‏فهميد».

مطلب ديگري که امام سجاد(عليه السلام) در اين دعا از خداوند درخواست کرده‌اند، توفيق اقامه نماز به همان شيوه مطابق با سنت نبوي(صلى الله عليه وآله) است؛ به‌گونه‌اي‌که شرايط، اجزا، ارکان و خلاصه کمّ‌و‌کيف نماز به‌هيچ‌روي تغيير نيابد. فقهاي بزرگوار در کتاب الصله به برخي از اين امور اشاره‌ کرده و بيان فرموده‌اند که حتي اگر ذکري که وارد نشده است، در نماز به‌قصد ورود خوانده شود، بدعت و حرام است و به جاي آنكه عبادت باشد، معصيت خواهد بود.

گو اينکه قبل از حادثه عجيب معراج رسول خدا(صلى الله عليه وآله)، ايشان عبادات و خضوع و خشوعي زايدالوصف در پيشگاه خداوند داشته‌اند، اما تشريع نماز به کيفيتي كه


1. احتمالاً مراد حضرت استاد، حضرت آيت‌الله آقاسيدعلي‌آقا قاضي طباطبايي(رحمه الله) بوده باشد.

توصيه و امر فرمودند،(1) در معراج به ايشان تعليم داده شد.(2) اين حادثه نشان از اهميت جايگاه نماز در پيشگاه خداوند دارد؛ چراکه تشريع‌کننده آن خداوند، و بهترين نمازگزارش پيامبر(صلى الله عليه وآله)، و بهترين محل تشريع آن معراج است. به‌يقين مي‌توان ادعا کرد شيوه‌اي که از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) براي اقامه نماز توصيه شده، بهترين شيوه ممکن ‌است؛ وگرنه خداوند آن را به رسولش تعليم نمي‌داد. به‌هرحال، تقيّد آن حضرت و ائمه معصوم(عليهم السلام) و اولياي الهي به اقامه نماز با رعايت تمام حدود و شرايط و با رعايت اوقات خاص، نشان از اهميت فوق‌العاده نماز دارد.

 بنابراين با اين مسئله بسيار مهم نمي‌توان به‌سادگي برخورد کرد. نمي‌توان از پيش خود و سليقه‌اي آن را كم‌وزياد كرد؛ مثلاً نمي‌توان بي‌دليل و مدرک گفت که اگر به حالت تکتّف نماز بخوانيم، مؤدبانه‌تر خواهد بود! مگر ما شيوه ادب در عبادت را بهتر از خدا مي‌دانيم؟!(3) بنابراين، اگر کسي اين حالت تکتّف و دست ‌بستن در نماز را به‌قصد تشريع و ورود انجام دهد، مرتکب گناهي بزرگ شده است. در بعضي از روايات اين بدعت‌گذاري مساوي با كفر و شرك قلمداد شده است.(4) البته اين مسئله متوجه بدعت‌گذاران و برخي علماي مسلمان است و شامل عامه مردم که


1. قال(صلى الله عليه وآله): صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي‏ (محمدباقر مجلسي، بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، ج82، ص279).

2. ر.ک: همان، ج25، باب 3، ص98.

3. اگر با نماز برخوردهاي سليقه‌اي شود، ممکن است کسي هم بگويد بر اساس روايات، بهترين حالتي که انسان را به خدايش نزديک مي‌کند و موجب خشنودي او مي‌شود، حالت سجده است؛ پس ما تمام نماز و اذکار و اوراد آن را در حال سجده بخوانيم؛ ديگر قيام، قعود، رکوع و... لازم نيست! يا در ماه رمضان که بهار قرآن است، همه نماز را فقط قرآن بخوانيم! يا برخي اشعار عرفاني را به نماز اضافه کنيم! و... .

4. ر.ك: محمدباقر مجلسي، بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، ج2، ص303، روايت‌ 39.

به خيال سنت ‌بودن تکتّف در نماز به آن مبادرت مي‌کنند و متوجه بدعت ‌بودن آن نيستند، نخواهد شد.

به دليل حساسيت اين امور در نماز است که امام سجاد(عليه السلام) از خداوند توفيق اقامه نماز را، به شيوه‌اي که پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) تشريع فرموده و سنت مبارک ايشان بوده است، درخواست کرده‌اند. حضرت در اين دعا، علاوه بر مداومت بر اصل نماز، رعايت سنت نبوي(صلى الله عليه وآله) در تمام اجزا و شرايط نماز، مانند رکوع، سجود، اذکار، قرائات، ارکان و ديگر امور را در نماز از خداوند درخواست فرمودند. ايشان درنهايت از خداوند مي‌خواهند که نماز را با خشوع و خضوع تمام اقامه کنند. تقريباً تمام اين امور، چه اصل اقامه نماز و چه امور و جزئيات مربوط به آن، در قرآن نيز آمده و بر رعايت آن تأکيد شده است. در مورد رعايت و مواظبت اصل نماز مي‌فرمايد: حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصله الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِين.(1)

در مورد خشوع و خضوع در نماز مي‌فرمايد: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ... وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُون.(2)

همچنين درباره نوع ارتباط انسان‌هاي داراي قلب خاشع با نماز مي‌فرمايد: وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصله وَإِنّها لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَي الْخَاشِعِين.(3)

آثار خشوع قلبي در رفتار

خشوع امري قلبي است و البته اثر آن در ظاهر نمايان مي‌شود که به آن خضوع مي‌گويند. البته آثار قلب خاشع شبيه برخي رفتارهاي ديگري است که اساس و


1. بقره (2)، 238.

2. مؤمنون (23)، 1 و 9.

3. بقره (2)، 45.

ريشه‌هايي غير از خشوع دارد و منبعث از خشوع قلبي نيست. به بيان برخي از علماي اخلاق، تفاوت اين دو رفتار ظاهري مانند تفاوت بين گريه و شيون مادري است که حقيقتاً فرزندش را از دست داده و داغ فرزند ديده است، و زني که درواقع فرزندي را از دست نداده است، ولي براي ديگري نوحه‌خواني مي‌کند، يا به‌قول‌معروف ادا درمي‌آورد و نمايش بازي مي‌کند. تفاوت اين دو نوحه و ناله بسيار است: يکي نمايش بازي مي‌کند، ولي ديگري حقيقتاً از درون جانش مي‌سوزد و دلش به درد آمده است.

در نماز نيز چنين است. کسي که حقيقتاً داراي قلبي خاشع باشد، نمازش نيز خاضعانه‌ است. آن خضوع چندان روح و روان فرد را دگرگون مي‌کند و دلش را فرومي‌شکند که خود‌به‌خود در ظاهر و رفتارش نيز تأثير مي‌گذارد و آن را تغيير مي‌دهد.

اگر انسان بتواند در حد و اندازه خودش عظمت خداوند را در آثار ظاهري و نمودهاي ظاهري‌اش درک کند و فقر و ناچيزي خود را نيز بفهمد، يک حالت فروشکستگي در وي حاصل مي‌شود که در تمام وجود او رسوخ و خودنمايي خواهد کرد. در اين صورت، رنگ و رخسار، زبان و بيان، ديدگان، قدرت ديداري و شنيداري، راه رفتن و نشست‌و‌برخاست و همه‌وهمه تحت‌الشعاع آن قرار خواهند گرفت. قرآن کريم حالات انسان را در روز قيامت، هنگامي که حقيقت مسائل بر وي مکشوف مي‌شود و بيچارگي خود را در برابر قدرقدرتي و قيوميت علي‌الاطلاق خداي يکتا مي‌بيند، چنين ترسيم کرده است: يوْمَئِذٍ يتَّبِعُونَ الدَّاعِي لاَ عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَتِ الأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَانِ فَلاَ تَسْمَعُ إِلاَّ هَمْسًا؛(1) «در آن روز همه مردم تابع حقي هستند که هيچ کژي در آن نيست و تمام صداها از خشيت خدا چندان خاشع است که جز صداي آهسته و پچ‌پچ، صدايي به گوش نمي‌رسد».


1. طه (20)، 108.

درباره حالات انسان در روز قيامت و برخاستن از قبرها مي‌فرمايد: خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الأجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِر؛(1) «در آن روز [که دعوت‌کننده به حق، همه مردم را به عالم هول‌انگيز قيامت دعوت مي‌کند] آن کافران، درحالي‌که چشمان خود را فروهشته‌اند، چونان ملخ‌هاي سرگردان از قبرها برخيزند و به اطراف پراکنده شوند».

در اين تعابير قرآني خشوع در مقابل عظمت الهي به‌گونه‌اي ترسيم شده است که سراسر وجود انسان را دربرمي‌گيرد.

مفهوم عظمت الهي براي بسياري از انسان‌ها روشن نيست و ذهن آنها توان درک آن را ندارد. ازاين‌رو، براي آماده شدن ذهن جهت درک اين مفهوم،‌ مي‌توان از تأمل در عظمت آفرينش بهره گرفت. عظمت کرات و کهکشان‌ها به قدري است که گاه فواصل آنها ميلياردها سال نوري تخمين زده شده است. در چنين فضاي بي‌کراني، چيزي به نام كره زمين وجود دارد كه در مقابل آنها حتي به اندازه يک حلقه انگشتر يا يک گردو نيز به‌حساب نمي‏آيد. بازهم تصور کنيد که روي همين گردوي کوچک ناچيز، شش‌ميليارد انسان با همه امکانات زندگي مي‌کنند. در گوشه‌اي کوچک از اين گردو، کشوري و در گوشه‌اي از آن شهري و در نقطه‌اي از آن ما در حال زيستن هستيم. خداوند خالق مجموعه‌اي از جهان هستي است که اين عالم پهناور و عظيم، گوشه کوچکي از آن به‌حساب مي‌آيد. حال در برابر اين خدايي كه همه اين جهان را با يك اراده آفريده است و مي‌تواند با يك اراده هم نابود كند، عظمت اين عالم چيست؟ من چه هستم؟ چطور انسانِ با اين حقارت، به خود جرئت مي‌دهد که به خدا بگويد: تو يكي من هم يكي! تو گفتي، اما من نمي‏‌كنم! اين نهايت جهالت،


1. قمر (54)، 7.

حماقت و بي‌شرمي است. انساني که همه داشته‌هايش، زبانش، چشمش، گوشش، نَفَسي كه مي‏‌كشد، فكري كه مي‌کند، خواسته‌‏اي كه دارد، لذتي كه مي‌‏برد، گذشته‌اش، آينده‌اش، همه‌وهمه از اوست.

تصور و توجه به اين امور، هر انسان عاقلي را فرومي‌شکند و حالت خشوع قلبي در وي پديد مي‌آورد. طبيعي است در اين حالت به فرموده قرآن، چشمان انسان فروهشته خواهد شد؛ تُنِ صدايش خواهد شکست و هيچ توجهي به خود نخواهد داشت.

علت اصلي تأکيدات بسيار بر اهميت‌ دادن به عبادات و حفظ حدود و ضوابط آن، همين تأثيرات عميقي است که آرام‌آرام بر روح و روان انسان و سپس در رفتار و اعمال او دارد؛ به‌خصوص درباره نماز، رعايت وقت، آثار تربيتي بسياري دارد. متأسفانه ما از اين واقعيت غافليم كه خداي متعال با تشريع نماز و اوقات آن، چه منت بزرگي بر ما مسلمان‌ها گذاشته است. رعايت اين اوقات انسان را در همه کارها بابرنامه و منضبط بار خواهد آورد. اين خود از خواص و ويژگي‌هاي تربيت ديني است. به ‌همين دليل، امام سجاد(عليه السلام) در اين فقره کوتاه، دو ‌بار از خداوند تقاضا مي‌کنند که توفيق رعايت و محافظت بر اوقات نماز را به ما عطا ‌فرمايد: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَقِفْنَا فِيهِ عَلَي مَوَاقِيتِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ بِحُدُودِهَا الَّتِي حَدَّدْتَ وَفُرُوضِهَا الَّتِي فَرَضْتَ وَوَظَائِفِهَا الَّتِي وَظَّفْتَ وَأَوْقَاتِهَا الَّتِي وَقَّت؛ «بارپروردگارا، بر محمد و اهل‌بيتش درود فرست و ما را بر اوقات نمازهاي پنج‌گانه واقف و آگاه گردان و... و بر وقت‌هاي خاصي که تو براي نماز تعيين کردي، آگاه گردان».

درک مقام نمازگزاران

در فقره بعدي دعا حضرت(عليه السلام) از خداوند درخواست مي‌کنند که ما را در مقام و منزلت نمازگزاراني قرار ده که منازل و مراتب نماز را به‌خوبي درک کرده‌اند: وَأَنْزِلْنَا

فِيهَا مَنْزِلَةَ الْمُصِيبِينَ لِمَنَازِلِهَا، الْحَافِظِينَ لِأَرْكَانِهَا؛ «بارپروردگارا، ما را در اين ماه مبارک در زمره نمازگزاراني قرار ده که منازل و مراتب نماز را به‌خوبي دريافته، بر ارکان و جوانب آن مواظبت مي‌كنند».

شايد کلام امام(عليه السلام) ايهام تکرار مخلّ به فصاحت داشته باشد، اما با دقت بيشتر روشن مي‌شود که در اين بيان حکيمانه، از صناعات ادبي متعددي استفاده شده است. توجه به آرايه‌هاي ادبي و نيز تسلط و اشراف کافي بر معنا و مفهوم کلام، زيبايي آن را روشن‌تر مي‌کند.

از اين تعابير زيبا روشن مي‌شود كه نماز داراي مراتب و منازلي است و همه نمازها در يک رتبه و مقام نيستند. البته کمّ‌و‌کيف اين منازل و مراتبْ از حد فهم ما خارج است. از نمازهاي پر از عيب و نقص ما گرفته تا نمازي كه يك تكبيرش بر عبادت ثقلين رجحان دارد، همه نماز است، اما تفاوت ره بين که از کجا تا به کجاست. از نماز ما که بايد در مراعات احکام و حدود فقهي‌اش بسيار سعي كنيم تا نماز حضرت مولي‌الموحدين اميرالمؤمنين(عليه السلام) که تنها يک تکبيرش افضل از عبادت جن و انس بود و فقط در حال اقامه چنين نمازي مي‌توانستند تير از پاي مبارکش بيرون بكشند، همه نماز است؛ اما اين کجا و آن کجا!؟ البته خود ايشان در نامه معروفشان به عثمان‌بن‌حنيف فرمودند که شما را توان چنين کارهايي نيست، اما مرا با پرهيز از ناپاکي‌ها و محرمات و با سعي و تلاش و پاک‌دامني... ياري کنيد: أَلَا وَإِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَي ذَلِكَ وَلَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَاجْتِهَادٍ وَعِفَّةٍ وَسَدَاد؛(1) «[اي گروه مؤمنان] آگاه باشيد شما نمي‌توانيد در زندگي چون من که امام و مقتداي شما هستم،


1. ... أَلَا وَإِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَيَسْتَضِي‏ءُ بِنُورِ عِلْمِهِ أَلَا وَإِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَي مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَمِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ أَلَا وَإِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَي ذَلِكَ وَلَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَاجْتِهَادٍ وَعِفَّةٍ وَسَدَاد... (نهج ‏البلاغه، نامة 45).

رفتار کنيد؛ اما مرا با پرهيز از محرمات و شبهات و با سعي و تلاش و با پاک‌دامني و صلاح ياري رسانيد»؛ يعني اگر قدري تلاش کنيم مي‌توانيم خود را از آنچه هستيم بالاتر بکشانيم. اگر چنين شود، نمازمان شباهت اندكي به نماز حضرت مولي‌الموحدين اميرالمؤمنين(عليه السلام) پيدا خواهد كرد و به فرموده امام سجاد(عليه السلام)، در ادامه همين فقرات دعا، ما نيز منزلي از منازل و مرتبه‌اي از مراتب نماز را طي خواهيم کرد و از حافظان ارکان نماز خواهيم شد: الْحَافِظِينَ لِأَرْكَانِهَا؛ «بارپروردگارا، به ما توفيق ده تا از کساني باشيم که حافظ ارکان يا پايه‌هاي اصلي نمازند».

ركن، پآيه هر چيزي است؛ رکن ساختمان پايه و ستون اصلي و نگه‌دارنده آن است. ريزش و خرابي ساختمان زماني رخ خواهد داد که پايه و رکن آن ضربه ببيند و فروبريزد. در اين فقره مقصود امام سجاد(عليه السلام) فقط همان چهار، پنج رکني که حضرات فقهاي عظام در فقه براي نماز تعيين فرموده‌اند، نيست. قضيه فراتر از اينهاست. مقصود ايشان از رکن، هر امري است که با حفاظت آن، نماز برپا مي‌ماند.

سپس امام سجاد(عليه السلام) براي چندمين بار به مراعات وقت نماز اهميت مي‌دهند و مي‌فرمايند: الْمُؤدِّينَ لَهَا فِي أَوْقَاتِهَا؛ «بارپروردگارا، ما را توفيق ده تا از کساني باشيم که نماز را درست در وقت تعيين‌شده‌اش ادا مي‌کنند».

از اين اشارات، تکرارها و تأکيدها، آن هم به‌وسيله انسان حکيمي چون امام سجاد(عليه السلام)، بايد به اهميت بسيار زياد مراعات وقت نماز پي ببريم.

مسئله دومي که امام سجاد(عليه السلام) درباره نماز به آن اشاره فرموده‌اند، درخواست توفيق از خداوند در توجه به ابعاد ديگر نماز است. حضرت مي‌فرمايند:

الْمُؤدِّينَ لَهَا فِي أَوْقَاتِهَا عَلَي مَا سَنَّهُ عَبْدُكَ وَرَسُولُك(صلى الله عليه وآله) فِي رُكُوعِهَا وَسُجُودِهَا وَجَمِيعِ فَوَاضِلِهَا عَلَي أَتَمِّ الطَّهُورِ وَأَسْبَغِهِ وَأَبْينِ الْخُشُوعِ وَأَبْلَغِه؛ پروردگارا، ما را از کساني قرار ده که نماز را در

اوقات خود، مطابق با آنچه بنده خوب تو و پيامبر بزرگوارت ـ‌که درود تو بر او و اهل‌بيت او باد‌ـ در رکوع و سجود و همه فضيلت‌هاي آن و درجات رفيعش، با کامل‌‌ترين و شاداب‌ترين طهارت (وضو، غسل يا تيمم) و روشن‌‌ترين و رساترين خشوع و فروتني به جا آورده است، اقامه کرده‌اند.

حضرت(عليه السلام) بر اين نکته مهم اشاره دارند که رعايت تمام شرايط و اجزاي نماز بايد از هر‌گونه بدعت و کم‌وزيادي دور و کاملاً منطبق با سنت پيامبر بزرگوار اسلام(صلى الله عليه وآله) باشد: عَلَي مَا سَنَّهُ عَبْدُكَ وَرَسُولُك(صلى الله عليه وآله).

اسباغ در طهارت، به‌خصوص اسباغ در وضو از عباداتي است که بسيار به آن سفارش شده است. مقصود از اسباغ در وضو، با شادابي وضو ‌گرفتن است؛ به‌گونه‌اي‌که تمام اعضاي وضو کاملاً شسته شود. در برخي نقل‌ها نبي مکرم اسلام(صلى الله عليه وآله) اسباغ در وضو، به‌ويژه اسباغ در هواي سرد، را موجب تحصيل درجات معنوي براي انسان و استکمال حقيقت ايمان و باعث ورود به بهشت دانسته‌اند.(1) به دليل آثار و برکاتي که در روايات براي اسباغ در وضو بيان شده است، اين عمل از مستحبات به‌شمار مي‌رود و حضرت(عليه السلام) نيز در اين دعا از خداوند توفيق اسباغ در وضو براي نماز را تقاضا کرده‌اند.


1. وَأَنَسِ‌ بن ‌مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَعْفَرِ‌ بن ‌مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِه(عليه السلام) فِي وَصِيَّةِ النَّبِي(صلى الله عليه وآله) لِعَلِي(عليه السلام) قَالَ: «يَا عَلِيُّ، ثَلَاثٌ دَرَجَاتٌ إِلَي أَنْ قَالَ إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ فِي السَّبَرَاتِ وَانْتِظَارُ الصله بَعْدَ الصله وَالْمَشْيِ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ إِلَي الْجَمَاعَاتِ. يَا عَلِيُّ، سَبْعَةٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ فَقَدِ اسْتَكْمَلَ حَقِيقَةَ الْإِيمَانِ وَأَبْوَابُ الْجَنَّةِ مُفَتَّحَةٌ لَهُ مَنْ أَسْبَغَ وُضُوءَهُ وَأَحْسَنَ صَلَاتَهُ وَأَدَّي زَكَاةَ مَالِهِ وَكَفَّ غَضَبَهُ وَسَجَنَ لِسَانَهُ وَاسْتَغْفَرَ لِذَنْبِهِ وَأَدَّي النَّصِيحَةَ لِأَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّه» (محمدبن‌الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعة الي تحصيل مسائل الشريعة، ج1، ص487)‏.

آخرين نکته‌اي که امام سجاد(عليه السلام) در اين فقره از دعا از خداوند تقاضا کرده‌اند، خشوعي خاص در نماز است: عَلَي... أَبْينِ الْخُشُوعِ وَأَبْلَغِه؛ «خداوندا، به ما توفيق ده از کساني باشيم که نماز را با آشکارترين و رساترين خشوع اقامه مي‌کنيم».

آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org