- مقدمه
- خداشناسى
- پى جويى دين
- شرط انسان زيستن!
- راه حل مسائل بنيادى
- شناخت خدا
- راه ساده خداشناسى
- اثبات واجب الوجود
- صفات خدا
- صفات ذاتيّه
- صفات فعليّه
- ساير صفات فعليّه
- بررسى علل انحراف
- حلّ چند شبهه
- جهان بينى مادّى و نقد آن
- ماترياليسم ديالكتيك و نقد آن
- يگانگى خدا
- معانى توحيد
- جبر و اختيار
- قضاء و قدر
- عدل الهى
- درآمدى بر مسائل نبوّت
- نياز بشر به وحى و نبوّت
- حلّ چند شبهه
- عصمت انبياء
- دلايل عصمت انبياء
- حلّ چند شبهه
- معجزه
- حلّ چند شبهه
- ويژگيهاى پيامبران
- مردم و پيامبران
- پيامبر اسلام
- اعجاز قرآن
- مصونيت قرآن از تحريف
- جهانى و جاودانى بودن اسلام
- خاتميّت
- امامت
- نياز به وجود امام
- نصب امام
- عصمت و علم امام
- حضرت مهدى (عج)
- اهميت فرجامشناسى
- وابستگى مسأله معاد به مسأله روح
- تجرّد روح
- اثبات معاد
- معاد در قرآن
- پاسخ قرآن به شبهات منكرين
- وعده الهى در مورد قيامت
- مشخصات عالم آخرت
- از مرگ تا قيامت
- تصوير رستاخيز در قرآن
- مقايسه دنيا با آخرت
- رابطه دنيا با آخرت
- نوع رابطه بين دنيا و آخرت
- نقش ايمان و كفر در سعادت و شقاوت ابدى
- رابطه متقابل ايمان و عمل
- چند نكته مهمّ
- حبط و تكفير
- امتيازات مؤمنان
- شفاعت
- حلّ چند شبهه
- بحث های مقدماتی
- وجود خدا
درس پنجاهم
تصوير رستاخيز در قرآن
·مقدمه
·وضع زمين و درياها و كوهها
·وضع آسمان و ستارگان
·شيپور مرگ
·شيپور حيات و آغاز رستاخيز
·ظهور حكومت الهي و انقطاع سَبَبها و نَسَبها
·محكمة عدل الهي
·بهسوي اقامتگاه ابدي
·بهشت
·دوزخ
مقدمه
از قرآن كريم استفاده ميشود كه برپايي جهان آخرت، تنها به زنده شدن مجدد انسانها نيست، بلكه اساساً نظام اين جهان، دگرگون ميشود و جهان ديگري با ويژگيهاي ديگري برپا ميگردد؛ جهاني كه براي ما قابل پيشبيني نيست و طبعاً شناخت دقيقي هم از ويژگيهاي آن نميتوانيم داشته باشيم. آنگاه همه انسانها از آغاز تا پايان خلقت، باهم زنده ميشوند و به نتايج اعمالشان ميرسند و جاودانه در نعمت يا عذاب ميمانند.
چون آيات مربوط به اين بحث، فراوان است و بررسي آنها به درازا ميكشد، تنها به ذكر فشردة مضامين آنها بسنده ميكنيم.
وضع زمين و درياها و كوهها
در زمين زلزلة عظيمي پديد ميآيد(1) و آنچه در اندرون آن است، بيرون ميريزد(2) و اجزاي آن، متلاشي ميگردد،(3) و درياها شكافته ميشوند،(4) و كوهها به حركت درميآيند(5) و در هم كوبيده ميشوند(6) و مانند تل شني ميگردند(7) و سپس بهصورت پشم حلاجيشده
1. زلزال ()،1؛ حج (22)، 1؛ واقعه (56)، 4؛ مزمل (72)، 14.
2. زلزال ()،2؛ انشقاق (84)، 4.
3. حاقه (69)، 14؛ فجر (89)، 21.
4. تكوير (81)، 6؛ انفطار (82)، 3.
5. كهف (18)، 47؛ نحل (16)، 88؛ طور (52)، 10؛ تكوير (81)، 2.
6. الحاقه (69)، 4؛ واقعه (56)، 5.
7. مزمل (72)، 14.
درميآيند.(1) آنگاه در فضا، پراكنده ميشوند(2) و از سلسلة كوههاي سربهآسمانكشيده، جز سرايي باقي نميماند(3).
وضع آسمان و ستارگان
ماه(4) و خورشيد(5) و ستارگان عظيمي كه بعضي از آنها ميليونها بار از خورشيد ما بزرگتر و پرفروغترند، به تيرگي و خاموشي ميگرايند،(6) و نظم حركت آنها به هم ميخورد؛(7) از جمله ماه و خورشيد به هم ميپيوندند(8) و آسماني كه همچون سقف محفوظ و محكمي بر اين جهان احاطه كرده است، سست و متزلزل ميشود(9) و ميشكافد و از هم ميدرد(10) و طومار آن در هم ميپيچد(11) و اجرام آسماني بهصورت فلز مذابي درميآيند(12) و فضاي جهان پر از دود و ابر ميشود.(13)
شيپور مرگ
در چنين اوضاعواحوالي است كه شيپور مرگ، نواخته ميشود و همه موجودات زنده
1. معارج (70)، 9؛ قارعة (101)، 5.
2. طه (20)، 105ـ107؛ مرسلات (77)، 10.
3. كهف (18)، 8؛ نبأ (78)، 20.
4. قيامت (75)، 8.
5. تكوير (81)، 1.
6. تكوير (81)، 2.
7. انفطار (82)، 2.
8. قيامت (75)، 9.
9. طور (52)، 1؛ حاقه (69)، 16.
10. الرحمن (55)، 37؛ حاقه (69)، 16؛ مزمل (72)، 18؛ مرسلات (77)، 9؛ نبأ (78)، 19؛ انفطار (82)، 1؛ انشقاق (84)، 1.
11. انبياء (21)، 104؛ تكوير (81)، 11.
12. معارج (70)، 8.
13. فرقان (25)، 25؛ دخان (44)، 10.
ميميرند(1) و در جهان طبيعت، اثري از حيات نميماند، و وحشت و اضطراب بر جانها سايه ميافكند؛(2) مگر كساني كه از حقايق و اسرار هستي آگاهاند و دلهايشان غرق معرفت و محبت الهي است.
شيپور حيات و آغاز رستاخيز
سپس جهان ديگري كه قابليت بقا و ابديت داشته باشد، برپا ميشود،(3) و صحنة گيتي با نور الهي روشن ميگردد(4) و شيپور حيات به صدا درميآيد(5) و همه انسانها (بلكه حيوانات نيز)(6) در يك لحظه، زنده ميشوند (7) و سراسيمه و هراسان،(8) همانند ملخها و پروانگاني كه در هوا منتشر ميشوند،(9) با سرعت(10) بهسوي محضر الهي روانه ميگردند(11) و همگي در صحنة عظيمي فراهم ميآيد(12) و غالباً ميپندارند كه توقفشان در عالم برزخ به اندازة يك ساعت يا يك روز يا چند روز بوده است.(13)
1. زمر (39)، 68؛ حاقه (69)، 13؛ يس (36)، 49.
2. نمل (27)، 87ـ89.
3. ابراهيم (14)، 48؛ زمر (39)، 67؛ مريم (19)، 38؛ ق (50)، 22.
4. زمر (39)، 69.
5. زمر (39)، 68؛ كهف (18)، 99؛ ق (50)، 20 و 42؛ نبأ (78)، 18؛ نازعات (79)، 13ـ14؛ مدثر (74)، 8؛ صافات (37)، 19.
6. انعام (6)، 38؛ تكوير (81)، 5.
7. كهف (18)، 47؛ نحل (16)، 77؛ قمر (54)، 50؛ نبأ (78)، 18.
8. ق (50)، 20.
9. قارعه (101)، 4؛ قمر (54)، 7.
10. ق (50)، 44؛ معارج (70)، 43.
11. يس (36)، 51؛ مطففين (83)، 30؛ قيامت (75)، 12 و 30. نيز ر.ک: آيات «حشر» و «نشر» و «لقاءالله» و «رجوع الى الله» و «ردّ الى الله».
12. كهف (18)، 99؛ تغابن (64)، 9؛ نساء (4)، 87؛ انعام (6)، 12؛ آل عمران (3)، 9؛ هود (11)، 103.
13. روم (30)، 55؛ نازعات (79)، 46؛ يونس (10)، 45؛ اسراء (17)، 52؛ طه (20)، 103ـ104؛ مؤمنون (23)، 113؛ احقاف (46)، 35.
ظهور حكومت الهي و انقطاع سببها و نَسَبها
در آن عالم، حقايق آشكار ميشود(1) و حكومت و سلطنت الهي، ظهور تام مييابد(2) و چنان هيبتي بر خلايق، سايه ميافكند كه هيچكس را ياراي بلند سخن گفتن نيست.(3) هركسي به فكر سرنوشت خويش است و حتي فرزندان از پدر و مادر، و خويشان و نزديكان از يكديگر، فرار ميكنند،(4) و اساساً رشتة نسبها و سَبَبها ميگسلد(5) و دوستيهايي كه بر پآیه منافع و معيارهاي دنيوي و شيطاني بوده، تبديل به دشمني ميشود،(6) و حسرت و پشيماني از تقصيرهاي گذشته، دلها را فراميگيرد.(7)
محكمة عدل الهي
آنگاه عدل الهي، تشكيل ميشود و اعمال همه بندگان، حاضر ميگردد(8) و نامههاي اعمال، توزيع ميشود(9) و انتساب هر كاري به فاعل آن، چنان آشكار است كه ديگر نيازي نيست كه از كسي بپرسند چه كردهاي.(10) در اين دادگاه، فرشتگان و پيامبران و برگزيدگان خدا بهعنوان شهود حضور دارند(11) و حتي دست و پا و پوست بدنها گواهي ميدهد(12) و حساب همه مردم بهدقت رسيدگي و
1. ابراهيم (14)، 21؛ عاديات (100)، 10؛ طارق (86)، 9؛ ق (50)، 22؛ حاقة (69)، 18.
2. حج (22)، 65؛ فرقان (25)، 26؛ غافر (40)، 16؛ انفطار (82)، 19.
3. هود (11)، 105؛ طه (20)، 108 و 111؛ نبأ (78)، 38.
4. عبس (80)، 34ـ37؛ شعراء (26)، 88؛ معارج (70)، 10ـ14؛ لقمان (31)، 33.
5. بقره (2)، 166؛ مؤمنون (23)، 101.
6. زخرف (43)، 67.
7. انعام (6)، 31؛ مريم (19)، 39؛ يونس (10)، 54.
8. آل عمران (3)، 30؛ تكوير (81)، 14؛ اسراء (17)، 49.
9. اسراء (17)، 13ـ14 و 71؛ حاقة (69)، 19 و 25؛ انشقاق (84)، 7ـ10.
10. الرحمن (55)، 39.
11. زمر (39)، 69؛ بقره (2)، 143؛ آل عمران (3)، 140؛ نساء (4)، 41 و 69؛ هود (11)، 18؛ حج (22)، 78؛ ق (50)، 21؛ نحل (16)، 84و89.
12. نور (24)، 24؛ يس (36)، 65؛ فصلت (41)، 20ـ21.
با ميزان الهي، سنجيده ميشود(1) و بر اساس عدل و قسط درباره ايشان داوري ميگردد،(2) و هركس نتیجه سعي و كوشش خود را مييابد،(3) و به نيكوكاران، دهبرابر پاداش داده ميشود،(4) و هيچكس بار ديگري را نميكشد(5) اما كساني كه ديگران را گمراه كردهاند، علاوه بر گناهان خودشان، معادل گناهان گمراهشدگان را نيز بر دوش ميكشند(6) (بدون اينكه از گناهان آنان كاسته شود). همچنين عوضوبدلي از كسي پذيرفته نميشود.(7) شفاعت كسي مقبول نميگردد؛(8) مگر شفاعت كساني كه ازطرف خداي متعال، مأذون باشند و بر اساس معيارهاي مرضي خدا شفاعت كنند.(9)
بهسوي اقامتگاه ابدي
سپس حكم الهي اعلام شده،(10) نيكوكاران و تبهكاران از يكديگر جدا ميشوند(11) و مؤمنان، روسفيد و شاد و خندان بهسوي بهشت،(12) و كافران و منافقان، روسياه و اندوهگين و با
1. اعراف (7)، 8ـ9؛ انبياء (22)، 47؛ مؤمنون (23)، 102ـ103؛ قارعة (101)، 6ـ8.
2. يونس (10)، 54و93؛ جاثيه (45)، 17؛ نحل (16)، 78؛ زمر (39)، 69و75.
3. نجم (53)، 40ـ41؛ بقره (2)، 281ـ286؛ آل عمران (3)، 25 و 161؛ انعام (6)، 70؛ هود (11)، 111؛ ابراهيم (14)، 51؛ طه (20)، 15؛ غافر (40)، 17؛ جاثيه (45)، 22؛ طور (52)، 21؛ مدثر، 38؛ يس (36)، 54؛ زمر (39)، 24.
4. انعام (6)، 160 .
5. نجم (53)، 39؛ انعام (6)، 146؛ فاطر (35)، 18؛ زمر (39)، 7.
6. نحل (16)، 25؛ عنكبوت (29)، 13. ضمناً از اينجا مىتوان حدس زد كسانى هم كه موجب هدايت ديگران شدهاند، ثواب مضاعف خواهند داشت؛ چنانكه صريحاً در روايات آمده است.
7. بقره (2)، 48ـ123؛ آل عمران (3)، 91؛ لقمان (31)، 33؛ مائده (5)، 36؛ حديد (57)، 15.
8. بقره (2)، 48، 123 و 254؛ مدثر (74)، 48.
9. انبياء (21)، 28؛ بقره (2)، 255؛ يونس (10)، 3؛ مريم (19)، 87؛ طه (20)، 109؛ سبأ (34)، 23؛ زخرف (43)، 86؛ نجم (53)، 26.
10. اعراف (7)، 44.
11. انفاق،37؛ روم (30)، 14ـ16 و 43ـ44؛ شورى (42)، 7؛ هود (11)، 105ـ108؛ يس (36)، 59.
12. زمر (39)، 73؛ آل عمران (3)، 107؛ مريم (19)، 85؛ قيامت (75)، 24ـ42؛ مطففين (83)، 24؛ غاشيه (88)، 8؛ عبس (80)، 38ـ39.
ذلت و خواري بهسوي دوزخ، روانه ميگردند(1) و همگي از دوزخ، عبور ميكنند،(2) درحاليكه از چهرة مؤمنان، نور ميتابد و راهشان را روشن ميسازد(3) و كافران و منافقان در تاريكي به سر ميبرند.
منافقاني كه در دنيا با مؤمنان اختلاط داشتند، آنها را صدا ميزنند كه رو بهسوي ما كنيد تا از نور شما استفاده كنيم، و پاسخ ميشنوند كه بايد براي اكتساب نور، به عقب (به دنيا) برگرديد! باز ميگويند: مگر ما در دنيا با شما نبوديم؟ پاسخ ميشنوند: چرا، در ظاهر با ما بوديد، ولي خودتان را گرفتار كرديد و دلهايتان دچار شك و ترديد و قساوت شد و امروز، كارتان يكسره شده و از شما و از كافران، عوضي پذيرفته نميشود و سرانجام، كافران و منافقان در كام دوزخ فروميروند.(4)
هنگامي كه مؤمنان به بهشت نزديك ميشوند، درهاي آن گشوده ميشود و فرشتگان رحمت به استقبال آنان ميآيند و با سلام و احترام، مژدة سعادت ابدي به ايشان ميدهند.(5)
از سوي ديگر، هنگامي كه كافران و منافقان به دوزخ ميرسند، درهاي آن باز ميشود و فرشتگان عذاب، با خشونت آنان را مورد سرزنش قرار داده، به ايشان وعدة عذاب ابدي ميدهند.(6)
بهشت
در بهشت، باغهاي وسيع به پهناي آسمانها و زمين(7) و پوشيده از انواع درختها با
1. زمر (39)، 60ـ71؛ آل عمران (3)، 106؛ انعام (6)، 124؛ يونس (10)، 27؛ مريم (19)، 86؛ طه (20)، 101، 124ـ126؛ ابراهيم (14)، 43؛ قمر (54)، 8؛ معارج (70)، 44؛ غاشيه (88)، 2؛ اسراء (17)، 72و 97؛ عبس (80)، 40ـ41.
2. مريم (19)، 71ـ72.
3. حديد (57)، 12.
4. حديد (57)، 13ـ15؛ نساء (4)، 140.
5. زمر (39)، 73؛ رعد (13)، 22 و 24.
6. زمر (39)، 71ـ 72؛ تحريم (66)، 6؛ انبياء (21)، 103.
7. آل عمران (3)، 133؛ حديد (57)، 21.
همهگونه ميوة رسيده و در دسترس(1) و ساختمانهاي باشكوه و نهرهاي آب زلال(2) و شير و عسل و شراب طهور،(3) و از هر چيزي كه مورد ميل و رغبت بهشتيان باشد(4) و فوق خواستههاي آنان وجود دارد.(5)
بهشتيان با لباسهاي حرير و پرنيان و انواع زينتها آراسته(6) و رودرروي يكديگر بر تختهاي مرصع و بسترهاي نرم، تكيه ميدهند و به حمد و سپاس الهي ميپردازند(7) و سخن بيهودهاي بر زبان نميآورند و نميشنوند.(8) نه سرما ايشان را ميآزارد و نه گرما،(9) نه رنج و خستگي و ملالي دارند(10) و نه ترس و اندوهي،(11) و نه در دل كينه و كدورتي.(12)
پيشخدمتان زيبا در اطرافشان حركت ميكنند(13) و جامهاي شراب بهشتي به آنان مينوشانند كه لذت و نشاط زايدالوصفي ميبخشد و هيچگونه آفتي ندارد.(14) از انواع ميوهها و گوشت مرغان، تناول ميكنند(15) و از مصاحبت همسران زيبا و مهربان و ناآلوده
1. حاقة (69)، 23؛ دهر (76)، 6، 18و21؛ مطففين (83)، 28.
2. بقره (2)، 25؛ آل عمران (3)، 15 و دهها آیه ديگر.
3. محمد (47)، 15؛ دهر (76)، 6، 18و21؛ مطففين (83)، 28.
4. نحل (16)، 31؛ فرقان (25)، 16؛ زمر (39)، 34؛ فصلت (41)، 31؛ شورى (42)، 22؛ زخرف (43)، 70ـ71؛ ق (50)، 35.
5. ق (50)، 35.
6. كهف (18)، 31؛ حج (22)، 23؛ فاطر (35)، 33؛ دخان (44)، 53؛ دهر (76)، 21؛ اعراف (7)، 32.
7. اعراف (7)، 43؛ يونس (10)، 10؛ فاطر (35)، 34؛ زمر (39)، 74.
8. مريم (19)، 62؛ نبأ (78)، 35؛ غاشيه (88)، 11.
9. دهر (76)، 13.
10. مريم (19)، 62؛ نبأ (78)، 35؛ غاشيه (88)، 11.
11. اعراف (7)، 35؛ حجر (15)، 48.
12. اعراف (7)، 43؛ حجر (15)، 47.
13. طور (52)، 22؛ واقعه (56)، 17؛ دهر (76)، 19.
14. صافات (37)، 45ـ47؛ ص (38)، 51؛ طور (52)، 23؛ زخرف (43)، 71؛ واقعه (56)، 18ـ19؛ دهر (76)، 5ـ6و15ـ19؛ نبأ (78)، 34؛ مطففين (83)، 25ـ28.
15. ص (38)، 51؛ طور (52)، 22؛ الرحمن (55)، 52 و 68؛ واقعه (56)، 20ـ21؛ مرسلات (77)، 42؛ نبأ (78)، 32.
بهره ميبرند.(1) از همه بالاتر، از نعمت روحي رضوان الهي برخوردار ميشوند(2) و لطفهايي را از پروردگارشان دريافت ميدارند كه ايشان را غرق سرور ميسازد و هيچكس نميتواند تصوري از مرتبة آن سرور، داشته باشد.(3) اين سعادت بيمانند و نعمتهاي وصفناشدني و رحمت و رضوان و قرب الهي براي هميشه ادامه خواهد يافت(4) و پاياني نخواهد داشت.(5)
دوزخ
دوزخ، جايگاه كافران و منافقاني است كه هيچ نور ايماني در دلهايشان وجود ندارد،(6) و گنجايش آن، چنان است كه پس از دربرگرفتن همه تبهكاران، بازهم هل من مزيد ميگويد!(7) سراسر آتش است و آتش، عذاب است و عذاب!
شعلههاي آتش از هر سو زبانه ميكشند و صداي گوشخراش و خشمآلود آنها بر وحشت و اضطراب ميافزايد.(8) قيافهها عبوس و درهمكشيده و سياه و زشت و چروكيده است(9) و حتي در چهرة فرشتگان دوزخيان هم اثري از مهر و عطوفت و نرمي ديده نميشود.(10)
1. بقره (2)، 25؛ آل عمران (3)، 15؛ نساء (4)، 57؛ صافات (37)، 48ـ49؛ ص (38)، 52؛ زخرف (43)، 70؛ دخان (44)، 54؛ طور (52)، 20؛ الرحمن (55)، 56، 70ـ74؛ واقعه (56)، 22ـ23 و 34ـ37؛ نبأ (78)، 33.
2. آل عمران (3)، 15؛ توبه (9)، 21و72؛ حديد (57)، 20؛ مائده (5)، 119؛ مجادله (58)، 29؛ بينه (98)، 8.
3. سجده (32)، 17.
4. بقره (2)، 25ـ82؛ آل عمران (3)،36، 107 و 198؛ نساء (4)، 13، 57 و 122؛ مائده (5)، 85و119؛ اعراف (7)، 42؛ توبه (9)، 22، 72، 89و100؛ يونس (10)، 26؛ هود (11)، 23 و 108؛ ابراهيم (14)، 23؛ حجر (15)، 48؛ كهف (18)، 3و108؛ طه (20)، 76؛ انبياء (21)، 102؛ مؤمنون (23)، 11؛ فرقان (25)، 16 و 76؛ عنكبوت (29)، 58؛ لقمان (31)، 9؛ زمر (39)، 73؛ زخرف (43)، 71؛ احقاف (48)، 14؛ ق (50)، 34؛ فتح (48)، 5؛ حديد (57)، 12؛ مجادله (58)، 22؛ تغابن (64)، 9؛ طلاق (65)، 11؛ بينه (98)، 8.
5. دخان (44)، 56؛ فصلت (41)، 8؛ انشقاق (84)، 25؛ تين (95)، 6.
6. نساء (4)، 140 و دهها آیه ديگر.
7. ق (50)، 30.
8. هود (11)، 106؛ انبياء (21)، 100؛ فرقان (25)، 12؛ مُلك (67)، 7ـ8.
9. آل عمران (3)، 106؛ مُلك (67)، 27؛ مؤمنون (23)، 104؛ زمر (39)، 60.
10. تحريم (66)، 91.
دوزخيان با غل و زنجير و بندهاي آهنين، بسته شدهاند(1) و آتش، سراپاي آنان را فراگرفته،(2) و خودشان آتشگيره آناند.(3) در فضاي دوزخ جز آه و ناله و ضجه و فرياد دوزخيان و نهيب دوزخبانان، صدايي به گوش نميرسد.(4)
بر سر و روي تبهكاران، آب جوشان ميريزند كه اندرون آنان را نيز ذوب ميكند،(5) و هرگاه از فرط عطش و التهاب، درخواست آب كنند، آب داغ و آلوده و گنديدهاي به آنان داده ميشود كه آن را با حرص و ولع مينوشند،(6) و غذايشان از درخت «زقّوم» است كه از آتش ميرويد و خوردن آن بر سوزش اندرونشان ميافزايد،(7) و لباسشان از مادة سياه و چسبندهاي است كه خود، موجب عذابشان ميگردد(8) و همنشينان شياطين و جنيان گنهكارند كه آرزوي دوري از آنان را ميكنند،(9) و نسبت به يكديگر نيز لعن و نفرين ميفرستند.(10)
همينكه بخواهند زبان عذرخواهي به درگاه الهي گشايند، فرمان دور باش و ساكت باش، خاموششان ميكند.(11) پس به دوزخبانان پناه ميبرند كه شما از خدا بخواهيد كه اندكي از عذاب ما بكاهد. پاسخ ميشنوند: مگر خداي متعال، پيامبرانش را مبعوث نفرمود و حجت را بر شما تمام نكرد؟(12)
بار ديگر، درخواست مرگ ميكنند و جواب ميشنوند كه شما براي هميشه در دوزخ
1. رعد (13)، 5؛ ابراهيم (14)، 49؛ سبأ (34)، 33؛ غافر (40)، 71ـ72؛ حاقة (69)، 32؛ دهر (76)، 4.
2. ابراهيم (14)، 50؛ فرقان (25)، 13؛ انبياء (21)، 98؛ جن (72)، 15؛ تحريم (66)، 6.
3. بقره (2)، 24؛ آل عمران (3)، 10؛ انبياء (21)، 98؛ جن (72)، 15؛ تحريم (66)، 6.
4. فرقان (25)، 13ـ14؛ انشقاق (84)، 11.
5. حج (22)، 19ـ20؛ دخان (44)، 48.
6. انعام (6)، 70؛ يونس (10)، 4؛ كهف (18)، 29؛ واقعه (56)، 42ـ44 و 55؛ محمد (47)، 15.
7. صافات (37)، 62ـ66؛ ص (38)، 57؛ دخان (44)، 45ـ46؛ واقعه (56)، 52ـ53؛ نبأ (78)، 25؛ غاشيه (88)، 6ـ7.
8. ابراهيم (14)، 17؛ طه (20)، 74؛ فاطر (35)، 36.
9. زخرف (43)، 38ـ39؛ شعراء (26)، 94ـ95؛ ص (38)، 85.
10. اعراف (7)، 38ـ39؛ عنكبوت (29)، 25؛ مرسلات (77)، 35ـ36.
11. مؤمنون (23)، 108؛ روم (30)، 57؛ غافر (40)، 52؛ مرسلات (78)، 35ـ36.
12. غافر (40)، 49ـ50.
خواهيد ماند.(1) بااينكه مرگ از هر سوي بر ايشان ميبارد، نميميرند(2) و هرچه پوست بدنشان بسوزد، بار ديگر پوست نو ميرويد و عذابشان ادامه مييابد.(3)
از بهشتيان درخواست اندكي آب و خوراك ميكنند و پاسخ ميشنوند كه خداي متعال نعمتهاي بهشتي را بر شما حرام كرده است.(4) بهشتيان از آنان ميپرسند: چه چيز موجب بدبختي شما شد و به دوزختان كشاند؟ ميگويند: ما اهل نماز و عبادت خدا نبوديم و به مستمندان كمك نميكرديم و با تبهكاران همسو ميشديم و روز قيامت را تكذيب ميكرديم.(5)
آنگاه به ستيز با يكديگر ميپردازند.(6) گمراهشدگان به گمراهكنندگان ميگويند: اين شما بوديد كه ما را گمراه كرديد. آنان پاسخ ميدهند: شما به دلخواه از ما پيروي كرديد.(7) زيردستان به زبردستان ميگويند: اين شما بوديد كه ما را به اين بدبختي كشانديد. آنان پاسخ ميدهند: مگر ما بهزور شما را از راه راست بازداشتيم؟(8) سرانجام، به شيطان ميگويند: اين تو بودي كه موجب گمراهي ما شدي، و او پاسخ ميدهد: خدا به شما وعدة راستين داد و نپذيرفتيد، و من وعدة دروغ دادم، پذيرفتيد. پس بهجاي سرزنش من، خويشتن را سرزنش كنيد، و امروز هيچكدام نميتوانيم به فرياد ديگري برسيم.(9)
بدينسان، چارهاي جز تن دادن به كيفر كفر و نافرماني خودشان نميبينند و جاودانه در عذاب ميمانند.(10)
1. زخرف (43)، 77.
2. ابراهيم (14)، 17؛ طه (20)، 74؛ فاطر (35)، 36.
3. نساء (4)،56.
4. اعراف (7)، 50.
5. مدثر (74)، 39ـ47.
6. ص (38)، 59ـ64.
7. اعراف (7)، 38ـ39؛ صافات (37)، 27ـ33؛ ق (50)، 27ـ28.
8. ابراهيم (14)، 21؛ سبأ (34)، 31ـ33.
9. ابراهيم (14)، 22.
10. بقره (2)، 39، 81، 162، 217، 257و275؛ آل عمران (3)، 88 و 116؛ نساء (4)، 169؛ مائده (5)، 37و80؛ انعام (6)، 128؛ اعراف (7)، 36؛ توبه (9)، 17، 63و68؛ يونس (10)، 27و 52؛ هود (11)، 107؛ رعد (13)، 5؛ نحل (16)، 29؛ كهف (18)، 108؛ طه (20)، 101؛ سجده (32)، 20؛ مؤمنون (23)، 103؛ احزاب (33)، 65؛ زمر (39)، 72؛ غافر (40)، 76؛ زخرف (43)، 74؛ مجادله (58)، 17؛ تغابن (64)، 10؛ جن (72)، 23؛ بينه (98)، 6.
پرسش
1. وضع زمين و آسمان به هنگام رستاخيز را شرح دهيد.
2. كيفيت آغاز رستاخيز و اوصاف آن را بيان كنيد.
3. محكمة عدل الهي را شرح دهيد.
4. حركت مؤمنان و كافران به سوي اقامتگاه ابديشان را توضيح دهيد.
5. نعمتهاي بهشتي را شرح دهيد.
6. وضع دوزخ و دوزخيان را بيان كنيد.
7. گفتوگوهاي دوزخيان را شرح دهيد.
آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org