قال علي عليه‌السلام : إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛ امير مومنان عليه‌السلام مي‌فرمايند: همانا براي شما بهايي جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد. (نهج‌البلاغه، حکمت456)

 

 

 

درس پنجاه‌وهفتم

حبط و تكفير

 

·مقدمه

·رابطه ايمان و كفر

·رابطه اعمال نيك و بد

 

 

 

 

مقدمه

يكي از مسائلي كه پيرامون رابطه ايمان و عمل صالح با سعادت اخروي، و متقابلاً رابطه كفر و عصيان با شقاوت ابدي، مطرح مي‌شود، اين است كه آيا رابطه هر لحظه ايمان يا كفر با نتیجه اخروي آن، و همچنين رابطه هر كار نيك و بد با پاداش و كيفرش قطعي و ثابت و تغييرناپذير است يا اينكه به‌گونه‌اي قابل تغيير مي‌باشد. مثلاً مي‌توان اثر گناهي را با كار نيكي جبران كرد يا بالعكس اثر كار نيكي را با گناهي از بين برد؟ آيا كساني كه بخشي از عمر خود را با كفر و عصيان، و بخش ديگري را با ايمان و اطاعت سپري كرده‌اند، مدتي گرفتار كيفر، و مدتي ديگر برخوردار از پاداش خواهند بود، يا حاصل جمع جبري آنها تعيين‌كنندة خوشبختي يا بدبختي انسان در جهان جاوداني است يا مطلب به‌گونة ديگري است؟ اين مسئله درواقع، همسان مسئلة «حبط و تكفير»(1) است كه از ديرباز مورد بحث و گفت‌وگوي متكلمان اشعري و معتزلي بوده و ما در اين درس، ديدگاه شيعه را به‌طور خلاصه، بيان خواهيم كرد.

رابطه ايمان و كفر

در درس‌هاي قبلي دانستيم كه هيچ كار خوبي بدون ايمان به اصول اعتقادي، موجب سعادت ابدي نمي‌شود، و به ديگر سخن، كفر، موجب بي‌اثر شدن كارهاي شايسته است. در اينجا


1. حبط و تكفير، دو اصطلاح قرآنى است كه اولى به معناى بى‏اثر شدن كارهاى نيك، و دومى به معناى جبران گناهان است.

مي‌افزاييم كه ايمان انسان در پايان عمر، آثار سوء كفر سابق را محو مي‌كند و همچون نور پرفروغ، تيرگي‌هاي گذشته را برطرف مي‌سازد، و برعكس، كفر پاياني آثار ايمان گذشته را محو مي‌كند و پروندة شخص را سياه و سرنوشتش را تباه مي‌سازد و همچون آتشي كه در خرمني بيفتد، همه را يك‌سره مي‌سوزاند. به‌عنوان تمثيل ديگر، ايمان مانند چراغ پرفروغي است كه خانة دل و روان را روشن و تابناك مي‌سازد و تاريكي‌ها و تيرگي‌ها را مي‌زدايد، و كفر همانند خاموش شدن آن چراغ است كه روشني‌ها را از بين مي‌برد و تاريكي‌ها را پديد مي‌آورد. تا روان انساني به اين سراي مادي و جهان تغييرات و دگرگوني‌ها تعلق دارد، همواره در معرض روشني و تاريكي و افزايش و كاهش نور و ظلمت، قرار دارد تا هنگامي كه رخت از اين سراي گذرا بربندد و راه گزينش ايمان و كفر بر روي او بسته شود و هرچند آرزو كند كه بار ديگر به اين جهان برگردد و به زدودن تيرگي‌ها بپردازد، سودي نخواهد داشت.(1)

اين تأثير و تأثر بين ايمان و كفر، از ديدگاه قرآن كريم جاي هيچ ترديدي نيست آيات فراواني دلالت بر اين مطلب دارد؛ از جمله در آیه نه سوره تغابن مي‌فرمايد:  وَمَنْ يُؤمِنْ بِاللّهِ وَيَعْمَلْ صالِحاً يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ؛ «كسي كه ايمان به اللّه آورد و كار شايسته‌اي انجام دهد، كارهاي بدش را محو مي‌كند».

در آیه 217 سوره بقره نیز مي‌فرمايد: وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَأُولئِكَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ؛ «و كسي از شما كه از دينش برگردد [و مرتد شود] و با حال كفر بميرد، اعمالشان در دنيا و آخرت باطل شود و اينان‌اند دوزخيان كه در آنجا جاويدان‌اند».

رابطه اعمال نيك و بد

نظير رابطه بين ايمان و كفر را مي‌توان في‌الجمله بين كارهاي نيك و بد در نظر گرفت، ولي نه به‌طور كلي و به صورتي كه هميشه يا در نامة اعمال انسان كار شايسته، ثبت باشد


1. ر.ك: درس چهل‌ونهم.

و اعمال نارواي پيشين، محو شده باشد (چنانكه بعضي از متكلمان معتزلي پنداشته‌اند) يا هميشه حاصل جمع جبري اعمال گذشته با توجه به كميت و كيفيت آنها منعكس باشد (چنانكه بعضي ديگر گمان كرده‌اند)، بلكه در مورد اعمال، بايد قایل به تفصيل شد؛ به اين معني كه برخي از اعمال نيك اگر به‌طور شايسته و مقبول انجام گيرد، آثار اعمال بد گذشته را از بين مي‌برد؛ مانند توبه كه اگر به‌صورت مطلوب انجام گيرد، گناهان شخص، آمرزيده خواهد شد(1) و عيناً مانند پرتو نوري است كه دقيقاً بر همان نقطة تاريك بتابد و آن را روشن کند. اما هر عمل نيكي اثر هر گناهي را از بين نمي‌برد و ازاين‌رو ممكن است شخص مؤمن، مدتي گرفتار كيفر گناهش باشد و سرانجام به بهشت جاوداني درآيد. گويي روح انسان، داراي ابعاد گوناگوني است و هر دسته از اعمال نيك و بد با يك روية آن، مربوط مي‌شود؛ مثلاً عمل نيكي كه مربوط به رويه «الف» است، اثر گناهي كه ارتباط با روية «ب» دارد را از بين نمي‌برد، مگر اينكه عمل صالح آن‌قدر نوراني باشد كه به جوانب ديگر روح هم سرايت كند يا گناه آن‌قدر آلوده‌كننده باشد كه ساير ابعاد را هم آلوده سازد. از جمله، در روايات شريفه، وارد شده است كه نماز مقبول، گناهان را شست‌وشو مي‌دهد و موجب آمرزش آنها مي‌شود و در قرآن كريم مي‌فرمايد: وَأَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَزُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ؛(2) «و نماز را در دو طرف روز و ساعاتي از شب به پاي دار كه كارهاي نيك، بدي‌ها را مي‌برد».

بعضي از گناهان، مانند عقوق والدين و شرب خمر، تا مدتي مانع قبولي عبادت مي‌شود يا منت‌گذاري بعد از كمك‌رساني، ثواب آن را نابود مي‌سازد؛ چنانكه در قرآن كريم مي‌فرمايد:

لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذي؛(3) «احسان‌ها و صدقات خود را با منت‌گذاري و آزار دادن، باطل مكنيد».


1. ر.ك: نساء (4)، 110؛ آل عمران (3)، 135؛ انعام (6)، 54؛ شورى (42)، 25؛ زمر (39)، 53.

2. هود (11)، 114.

3. بقره (2)، 264.

ولي تعيين انواع و مقدار تأثير و تأثر اعمال نيك و بد در يكديگر را بايد از طريق وحي و سخنان معصومينعليهم‌السلام به دست آورد و قاعدة كلي براي همه آنها نمي‌توان تعيين كرد.

در پايان اين درس، جا دارد اشاره كنيم كه اعمال نيك و بد، گاهي آثاري در خوشي‌ها و ناخوشي‌ها يا توفيق و سلب توفيق براي كارهاي ديگر را در همين جهان دارد؛ چنانكه احسان به ديگران، به‌ويژه به پدر و مادر و خويشاوندان، موجب طول عمر و دفع آفات و بليات مي‌شود يا بي‌احترامي به بزرگان، به‌ويژه معلمين و اساتيد، موجب سلب توفيق مي‌گردد، ولي ترتب اين آثار به معناي دريافت كامل پاداش و كيفر نيست و جايگاه اصلي پاداش‌ها و كيفرها جهان ابدي است.

پرسش

1. معناي حبط و تكفير را توضيح دهيد.

2. رابطه بين ايمان و كفر به چند صورت، تصور مي‌شود و كدام‌يك از آنها صحيح است؟

3. رابطه بين اعمال نيك و بد به چه صورت‌هایی فرض مي‌شود و كدام صورت از آنها صحيح است؟

4. آيا آثار دنيوي اعمال نيك و بد، جاي پاداش و كيفر اخروي آنها را مي‌گيرد يا نه؟

آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org