- مقدمه
- خداشناسى
- پى جويى دين
- شرط انسان زيستن!
- راه حل مسائل بنيادى
- شناخت خدا
- راه ساده خداشناسى
- اثبات واجب الوجود
- صفات خدا
- صفات ذاتيّه
- صفات فعليّه
- ساير صفات فعليّه
- بررسى علل انحراف
- حلّ چند شبهه
- جهان بينى مادّى و نقد آن
- ماترياليسم ديالكتيك و نقد آن
- يگانگى خدا
- معانى توحيد
- جبر و اختيار
- قضاء و قدر
- عدل الهى
- درآمدى بر مسائل نبوّت
- نياز بشر به وحى و نبوّت
- حلّ چند شبهه
- عصمت انبياء
- دلايل عصمت انبياء
- حلّ چند شبهه
- معجزه
- حلّ چند شبهه
- ويژگيهاى پيامبران
- مردم و پيامبران
- پيامبر اسلام
- اعجاز قرآن
- مصونيت قرآن از تحريف
- جهانى و جاودانى بودن اسلام
- خاتميّت
- امامت
- نياز به وجود امام
- نصب امام
- عصمت و علم امام
- حضرت مهدى (عج)
- اهميت فرجامشناسى
- وابستگى مسأله معاد به مسأله روح
- تجرّد روح
- اثبات معاد
- معاد در قرآن
- پاسخ قرآن به شبهات منكرين
- وعده الهى در مورد قيامت
- مشخصات عالم آخرت
- از مرگ تا قيامت
- تصوير رستاخيز در قرآن
- مقايسه دنيا با آخرت
- رابطه دنيا با آخرت
- نوع رابطه بين دنيا و آخرت
- نقش ايمان و كفر در سعادت و شقاوت ابدى
- رابطه متقابل ايمان و عمل
- چند نكته مهمّ
- حبط و تكفير
- امتيازات مؤمنان
- شفاعت
- حلّ چند شبهه
- بحث های مقدماتی
- وجود خدا
درس چهاردهم
جهانبيني مادي و نقد آن
·اصول جهانبيني مادي
·بررسي اصل اول
·بررسي اصل دوم
·بررسي اصل سوم
·بررسي اصل چهارم
اصول جهانبيني مادي
براي جهانبيني مادي ميتوان اصولي را بدين شرح در نظر گرفت:
نخست آنكه هستي، مساوي با ماده(1) و ماديات است و چيزي را ميتوان موجود دانست كه يا ماده و داراي حجم و امتدادات سهگانه (طول و عرض و ضخامت) باشد، يا از خواص ماده بهشمار آيد و به تَبع خود ماده، داراي كميت و قابل انقسام باشد. بر اساس همين اصل، وجود خدا بهعنوان يك موجود غيرمادي و فوق طبيعي، انكار ميشود.
دوم آنكه ماده، ازلي و ابدي و ناآفريدني است و احتياج به هيچ علتي ندارد، و طبق اصطلاح فلسفي ما «واجب الوجود» است.
سوم آنكه براي جهان، هدف و علت غایي نميتوان قایل شد؛ زيرا فاعلِ با شعور و ارادهاي ندارد كه بتوان هدفي را به او نسبت داد.
چهارم آنكه پديدههاي جهان (نه اصل ماده) در اثر انتقال ذرات ماده و تأثير آنها بر يكديگر پديد ميآيند و ازاينروي ميتوان پديدههاي قبلي را نوعي شرط و علت اِعدادي براي پديدههاي بعدي دانست و حداكثر ميتوان نوعي فاعليت طبيعي را در ميان ماديات پذيرفت و مثلاً درخت را فاعل طبيعي براي ميوه بهحساب آورد يا پديدههاي فيزيكي و شيميایي را به عاملهاي آنها نسبت داد؛ ولي هيچ پديدهاي احتياج به فاعل الهي و هستيبخش ندارد.
1. براى آشنايى با مفهوم و تعريف ماده، ر.ك: محمدتقي مصباح يزدي، پاسدارى از سنگرهاى ايدئولوژيك، جهانبينى مادى، ص292ـ297؛ همو، آموزش فلسفه، ج2، درس چهلويكم.
اصل پنجمي را نيز ميتوان بر اصول يادشده افزود كه مربوط به شناختشناسي است و از يك نظر، تقدم بر ساير اصول دارد و آن اين است: تنها شناختي اعتبار دارد كه برخاسته از تجربة حسي بـاشد، و چون تـجارب حسي، تنها وجود مـاده و مـاديات را اثبات ميكند، وجـود هيچچيز ديگري قـابل قبول نخواهد بود. اما نادرستي اين اصـل، در درس سـابق(1) آشكار شد و ديگر احتياج به نقد مجدد ندارد. ازاينروي به بررسي ساير اصول ميپردازيم.
بررسي اصل اول
اين اصل ـ كه اساسيترين اصل در جهانبيني مادي بهشمار ميرود ـ چيزي جز ادعاي گزاف و بيدليل نيست و هيچگونه برهاني بر نفي ماورای طبيعت نميتوان اقامه كرد؛ مخصوصاً بر اساس معرفتشناسي ماترياليستي كه بر اصالت حس و تجربه استوار است؛ زيرا روشن است كه هيچ تجربة حسي نميتواند در ماورای قلمرو خودش كه ماده و ماديات است، سخني بگويد و چيزي را اثبات يا نفي كند، و حداكثر چيزي كه بر اساس منطقِ حسگرايي ميتوان اظهار داشت، این است كه برطبق آن نميتوان وجود ماورای طبيعت را اثبات كرد. پس دستكم بايد احتمال وجود آن را بپذيرند. قبلاً اشاره كرديم كه انسان، بسياري از امور غيرمادي را كه داراي ويژگيها و خواص ماده نيستند و از جمله خود روح را با علم حضوري درك ميكند، و نيز براهين عقلي زيادي بر وجود امور مجرد اقامه شده كه در كتب فلسفي مضبوط است.(2)از بهترين شواهد بر وجود روح مجرد، رؤياهاي صادقانه و بسياري از كارهاي مرتاضان و نيز معجزات و كرامات انبيا و اوليای خداصلی الله علیه و آله است.(3)بههرحال، براهيني كه بر وجود خداي متعال و جسماني نبودن او اقامه شده،(4)براي ابطال اين اصل كفايت ميكند.
1. براى اطلاع بيشتر، ر.ك: همو، ايدئولوژى تطبيقى، درس هشتم تا شانزدهم؛ همو، آموزش فلسفه، درس سيزدهم تا هجدهم.
2. براى نمونه، ر.ك: آموزش فلسفه، ج2، درس چهلوچهارم و چهلونهم.
3. ر.ك: نقدى فشرده بر اصول ماركسيسم، درس دوم.
4. ر.ك: همین کتاب، درس هفتم و هشتم؛ آموزش فلسفه، درس شصتودوم و شصتوسوم.
بررسي اصل دوم
در اين اصل، بر ازلي و ابدي بودن ماده تأكيد، و سپس نتيجهگيري شده كه ماده، ناآفريدني است. ولي اولاً، ازلي و ابدي بودن ماده، بر اساس دلايل علمي و تجربي، قابل اثبات نيست؛ زيرا بُرد تجربه، محدود است و هيچ تجربهاي نميتواند بينهايت بودن جهان را ازنظر زمان يا مكان، اثبات كند؛ ثانياً، فرض ازلي بودن ماده، مستلزم بينيازي آن از آفريننده نيست؛ چنانكه فرض يك حركت مكانيكي ازلي، مستلزم فرض نيروي محرك ازلي است، نه بينيازي آن از نيروي محرك. افزون بر اين، ناآفريدني بودن ماده به معناي واجب الوجود بودنِ آن است و در درس هشتم اثبات كرديم كه محال است ماده واجب الوجود باشد.
بررسي اصل سوم
اصل سوم، انكار هدفمندي جهان است كه نتیجه طبيعي انكار آفريدگار ميباشد و طبعاً با اثبات وجود خداي حكيم، اين اصل هم ابطال ميشود. علاوه بر اين، جاي اين سؤال است كه چگونه هر انسان عاقلي با مشاهدة نظام شگفتانگيز جهان و هماهنگي پديدههاي آن و فوايد و مصالح بيشماري كه بر آنها مترتب ميشود، پي به هدفمندي جهان نميبرد؟!
بررسي اصل چهارم
چهارمين اصلِ جهانبيني مادي، منحصر دانستن عليت در روابط مادي پديدههاست كه اشكالات زيادي بر آن وارد ميشود و مهمترين آنها ازاينقرار است:
نخست آنكه طبق اين اصل نبايد هيچگاه موجود جديدي در جهان به وجود بيايد؛ درصورتيكه ما همواره شاهد پيدايش موجودات نويني، بهخصوص در عالم حيوانات و انسان هستيم كه مهمترين آنها حيات و شعور و عواطف و احساسات و فكر و ابتكار و اراده است.
ماترياليستها ميگويند: اين پديدهها هم چيزي جز خواص ماده نيستند! در جواب ميگوييم:
اولاً، ويژگي تفكيكناپذير ماده و ماديات، امتداد و قسمتپذيري است و اين ويژگي در پديدههاي يادشده يافت نميشود؛ ثانياً، اين پديدهها را كه به نام «خواص ماده» ميناميد، بیشك در مادة بيجان، موجود نبوده است، و به ديگر سخن، زماني ماده، فاقد اين خواص بوده و بعد، واجد آنها شده است. پس پديد آمدن اين موجوداتي كه به نام خواص ماده ناميده ميشود، نياز به پديدآورندهاي دارد كه آنها را در ماده به وجود آورد، و اين همان علت ايجادي و هستيبخش است.
يكي ديگر از اشكالات مهم اين قول آن است كه بر اساس آن بايد همه پديدههاي جهان جبري باشد؛ زيرا در تأثير و تأثرات ماده، جايي براي اختيار و انتخاب وجود ندارد. انكار اختيار، علاوه بر اينكه خلاف بداهت و وجدان است، مستلزم انكار هرگونه مسئوليت و هرگونه ارزش اخلاقي و معنوي است و ناگفته پيداست كه انكار مسئوليت و ارزشها چه پيامدهايي را براي زندگي انساني خواهد داشت.
سرانجام، با توجه به اينكه ماده نميتواند واجب الوجود باشد (چنانكه قبلاً به اثبات رسيد)، بايد علتي را براي وجود آن در نظر گرفت، و چنين علتي از قبيل علل طبيعي و اِعدادي نخواهد بود؛ زيرا اينگونه ارتباطات و همبستگيها تنها در ميان ماديات با يكديگر تصور ميشود، اما كل ماده نميتواند چنين رابطهاي را با علت خودش داشته باشد. پس علتي كه ماده را به وجود آورده است، علتي ايجادي و ماورای مادي است.
پرسش
1. اصول جهانبيني مادي را بيان كنيد.
2. ماده و مادي را تعريف كنيد.
3. اشكالات اصل اول را شرح دهيد.
4. اشكالات اصل دوم را بيان كنيد.
5. اصل سوم را نقادي كنيد.
6. اشكالات اصل چهارم را شرح دهيد.
آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org