قال علي عليه‌السلام : إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛ امير مومنان عليه‌السلام مي‌فرمايند: همانا براي شما بهايي جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد. (نهج‌البلاغه، حکمت456)

 

درس چهل‌وششم

پاسخ قرآن به شبهات منكران

 

·مقدمه

·شبهة اعادة معدوم

·شبهة عدم قابليت بدن براي حيات مجدد

·شبهه درباره قدرت فاعل

·شبهه درباره علم فاعل

 

 

مقدمه

از احتجاجاتي كه قرآن كريم با منكرين معاد دارد و از لحن پاسخ‌هايي كه به سخنان آنان داده است، مي‌آيد كه شبهاتي در اذهان ايشان بوده كه ما آنها را بر اساس مناسبتِ پاسخ‌ها به اين صورت، تنظيم مي‌كنيم:

1. شبهة اعادة معدوم

قبلاً اشاره كرديم كه قرآن كريم در برابر كساني كه مي‌گفتند: «چگونه ممكن است انسان، بعد از متلاشي شدن بدنش مجدداً زنده شود»، پاسخي مي‌دهد كه مفادش اين است: «قوام هويت شما به روحتان است، نه به اندام‌هاي بدنتان كه در زمين، پراكنده مي‌شود».(1)

از اين گفت‌وگو مي‌توان استنباط كرد كه منشأ انكار كافران، همان شبهه‌اي بوده كه در فلسفه به نام «محال بودن اعادة معدوم» ناميده مي‌شود؛ يعني آنان مي‌پنداشتند كه انسان، همين بدن مادي است كه با مرگ، متلاشي و نابود مي‌شود و اگر مجدداً زنده شود، انسان ديگري خواهد بود؛ زيرا برگرداندن موجودي كه معدوم شده، محال است و امكان ذاتي ندارد.

پاسخ اين شبهه از بيان قرآن كريم روشن مي‌شود و آن اين است كه هويت شخصي هر انساني، بستگي به روح او دارد. به ديگر سخن، معاد، اعادة «معدوم» نيست، بلكه بازگشت «روح موجود» است.


1. سجده (32)، 10ـ11.

2. شبهة عدم قابليت بدن براي حيات مجدد

شبهة قبلي، مربوط به امكان ذاتي معاد بود، و اين شبهه، ناظر به امكان وقوعي آن است؛ يعني هرچند بازگشت روح به بدن، محال عقلي نيست و در فرض آن، تناقضي وجود ندارد، وقوع آن، مشروط به قابليت بدن است و ما مي‌بينيم كه پديد آمدنِ حيات، منوط به اسباب و شرايط خاصي است كه مي‌بايست تدريجاً فراهم شود. مثلاً نطفه‌اي در رَحم، قرار گيرد و شرايط مناسبي براي رشد آن، وجود داشته باشد تا كم‌كم جنين كامل شود و به‌صورت انسان درآيد. ولي بدني كه متلاشي شد، ديگر قابليت و استعداد حيات را ندارد.

پاسخ اين شبهه آن است كه اين نظام مشهود در عالم دنيا، تنها نظام ممكن نيست و اسباب و عللي كه در اين جهان، بر اساس تجربه شناخته مي‌شوند، اسباب و علل انحصاري نيستند، و شاهدش اين است كه در همين جهان، پديده‌هاي حياتي خارق‌العاده‌اي، مانند زنده شدن بعضي از حيوانات و انسان‌ها رخ داده است.

اين پاسخ را مي‌توان از ذكر چنين پديده‌هاي خارق‌العاده‌اي در قرآن كريم به دست آورد.

3. شبهه درباره قدرت فاعل

شبهة ديگر اين است كه براي تحقق يك پديده، علاوه بر امكان ذاتي و قابليت قابل، قدرت فاعل هم شرط است و از كجا كه قدرت بر زنده كردن مردگان داشته باشد؟!

اين شبهة واهي، ازطرف كساني مطرح شده كه قدرت نامتناهي الهي را نشناخته بودند، و پاسخ آن اين است كه قدرت الهي، حد و مرزي ندارد و به هر چيز ممكن‌الوقوعي تعلق مي‌گيرد؛ چنانكه اين جهان كران‌ناپيدا را با آن‌همه عظمت خيره‌كننده، آفريده است: أَ وَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ وَلَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ بِقادِرٍ عَلي أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتي بَلي إِنَّهُ عَلي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛(1)«مگر نديدند [و ندانستند] خدايي كه آسمان‌ها و زمين را آفريده و در آفرينش آنها درنمانده است، مي‌تواند مردگان را زنده كند؟ چرا، او بر هر چيزي تواناست».


1. احقاف (46)، 33. نيز ر.ک: يس (36)، 81؛ اسراء (17)، 99؛ صافات (37)، 11؛ نازعات (79)، 27.

افزون بر اين، آفرينش مجدد، سخت‌تر از آفرينش نخستين نيست و نياز به قدرت بيشتري ندارد، بلكه مي‌توان گفت از آن هم آسان‌تر است؛ زيرا چيزي بيش از بازگشت روح موجود نيست: فَسَيَقُولُونَ مَنْ يُعِيدُنا قُلِ الَّذِي فَطَرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسَيُنْغِضُونَ إِلَيْكَ رُؤسَهُمْ وَ...؛(1) «خواهند گفت: چه كسي ما را بازمي‌گرداند [و مجدداً زنده مي‌كند]؟ بگو: همان كسي كه شما را نخستين‌بار آفريد. پس سرهايشان را نزد تو تكان خواهند داد [و از اين پاسخ، تعجب خواهند كرد]».

وَهُوَ الَّذِي يَبْدَؤا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ؛(2) «و اوست كسي كه آفرينش را آغاز مي‌كند و سپس آن را برمي‌گرداند و آن (بازگرداندن) آسان‌تر است».

4. شبهه درباره علم فاعل

شبهة ديگر اين است كه اگر خدا انسان‌ها را زنده كند و به پاداش و كيفر اعمالشان برساند، بايد از سويي بدن‌هاي بي‌شمار را از يكديگر تشخيص بدهد تا هر روحي را به بدن خودش بازگرداند؛ از سوي ديگر، همه كارهاي خوب و بد را به ياد داشته باشد تا پاداش و كيفر درخوري به هريك از آنها بدهد. چگونه ممكن است ابداني كه خاك شده و ذرات آنها در هم آميخته شده را از يكديگر بازشناخت؟ چگونه مي‌توان همه رفتارهاي انسان‌ها را در طول هزاران، بلكه ميليون‌ها سال، ثبت و ضبط كرد و به آنها رسيدگي نمود؟

اين شبهه هم ازطرف كساني مطرح شده كه علم نامتناهي الهي را نشناخته بودند و آن را با علوم ناقص و محدود خودشان قياس مي‌كردند. پاسخ آن اين است كه علم الهي حدّ و مرزي ندارد و بر همه‌چيز احاطه دارد و هيچ‌گاه خداي متعال چيزي را فراموش نمي‌كند.

قرآن كريم از قول فرعون، نقل مي‌كند كه به حضرت موسيعلیه السلام گفت: فَما بالُ الْقُرُونِ


1. اسراء (17)، 51. نيز ر.ک: عنكبوت (29)، 19ـ20؛ ق (50)، 15؛ واقعه (56)، 62؛ يس (36)، 80؛ حج (22)، 5؛ قيامت (75)، 40؛ الصارق ()،8.

2. روم (30)، 27.

الْأُولي؛ «اگر خدا همه ما را زنده، و به اعمالمان رسيدگي مي‌كند، پس وضع آن‌همه انسان‌هاي پيشين كه مرده و نابود شده‌اند، چه مي‌شود؟» حضرت موسيعلیه السلام فرمود: عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي فِي كِتابٍ لا يَضِلُّ رَبِّي وَلا يَنْسي؛(1) «علم همه آنها نزد پروردگارم در كتابي محفوظ است و پروردگار من گمراه نمي‌شود و چيزي را فراموش نمي‌كند».

در آيه‌اي جواب دو شبهة اخير به اين صورت، بيان شده است: قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ؛(2) «بگو [اي پيامبر] مردگان را همان كسي زنده مي‌كند كه نخستين‌بار ايشان را پديد آورده، و او به هر آفريده‌اي داناست».


1. طه (20)، 51ـ52. نيز ر.ک: ق (50)، 2ـ4.

2. يس (36)، 79.

پرسش

1. شبهة محال بودن اعادة معدوم و پاسخ آن را بيان كنيد.

2. شبهة عدم قابليت بدن براي حيات مجدد و پاسخ آن را شرح دهيد.

3. شبهه درباره قدرت فاعل و پاسخ آن را بيان كنيد.

4. شبهه درباره علم فاعل و پاسخ آن را توضيح دهيد.

آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org