قال علي عليه‌السلام : إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛ امير مومنان عليه‌السلام مي‌فرمايند: همانا براي شما بهايي جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد. (نهج‌البلاغه، حکمت456)

بخش چهارم

ولايت فقيه و کارآمدي نظام سياسي

بخش چهارم: ولايت فقيه و کارآمدي نظام سياسي

پس از طرح مباحث نظري ولايت فقيه و تطبيق اين نظريه با جمهوري اسلامي ايران، اکنون برآنيم كه نشان دهيم در ظل نظام سياسي مبتني‌بر ولايت فقيه، حداکثر کارآمدي متصور است. پرداختن به بحث کارآمدي يک نظريه يا يک نظام سياسي، بر تعريف کارآمدي مبتني است. بنابراین، ابتدا باید تعريف کارآمدي را به‌دست دهیم. مفهوم لغوي کارآمدي روشن است:  ابزاري را که ما براي تحقق هدفي به‌کار مي‏گيريم، اگر توان داشت که به آن هدف تحقق بخشد، «کارآمد» نام می‌گیرد. اصولاً کارآمدي و ناکارآمدي وصف ابزار است، نه وصف هدف؛ يعني وقتي مي‏گوييم چيزي کارآمد است يا نيست، مرادمان اين است که آيا اين ابزار مي‌تواند به آن هدف تحقق ببخشد يا خير؟

بنابراین، وقتي ما مي‏خواهيم قضاوت کنيم که آيا فلان نظام سياسي کارآمد است يا نه، مسلماً هدفي براي نظام درنظر مي‌گيريم که آن نظام نسبت به آن هدف ابزار است؛ يعني اين نظام وجود یافته است تا به آن هدف تحقق بخشد، و اگر آن نظام توانست ما را به هدف برساند، مي‏گوييم اين نظام کارآمد است و اگر نتوانست، مي‏گوييم کارآمد نيست. حال اگر اهداف متعددي براي نظام سياسي درنظر گرفته شد، نظام سياسي‌ای کارآمدتر است که بتواند اهداف بيشتري را محقق سازد.

پس ما براي تحليل کارآمدي نظام سياسي بايد هدفي را درنظر بگیریم و عملکرد آن نظام سياسي را نسبت به آن هدف بسنجيم. درحقيقت، وقتی ما دربارة کارآمدي يا ناکارآمدي نظام قضاوت می‌کنیم، در حال ارزش‌گذاري هستیم؛ حتي این قضاوت ما، که «نظام کارآمد نظام خوبي است»، نوعي ارزش‌گذاري است. همين ارزش‏گذاري‌ها تابع آن دستگاه ارزشي است که قضاوت‌کننده آن را پذيرفته است؛ چون ممکن است چیزی

براي کساني ارزشمند باشد؛ اما براي کسان ديگري باارزش نباشد. اين مسئله بسته به آن است که هدف مورد نظر آنها چه بوده باشد. بنابراین، ممکن است نظام اسلامي‌اي که به دستورهای اسلام دقيقاً عمل می‌کند و در صدد تحقق‌بخشيدن به ارزش‌هاي اسلامي در جامعه است، به مذاق برخي مردم دنيا خوش نيايد؛ چون براي آنها که خود را در جهان مادي محدود ساخته‌اند، تنها هوس‏ها و لذت‌هاي زودگذر مادي مطرح است و هدفي جز این ندارند. ازنظر آنان، اگر يک دستگاه حکومتي بتواند به آن خواسته‏هاي مادي تحقق بخشد، کارآمد است. آنچه امروزه، مغرب‌زمين بیشتر ترویج، و به آن افتخار مي‌کند، اين است که هرکس بتواند هرگونه دلش خواست زندگي کند؛ حتي اگر بخواهد فقط خواسته‌ها و هوس‌هاي حيواني‏اش را ارضا کند؛ وگرنه آن نظام سياسي، کارآمد نخواهد بود. در آنجا که تفکر ليبرال حاکم است، اباحه‏گري و بي‌بندوباري به هدف تبديل مي‌شود، و به اسم آزادي، به اين امور اصالت می‌دهند. بنابراین ازنظر آنان، هر قدر که دستگاه‌هاي مربوط، زمينه را براي اين آزادي‏ها و بي‌بند‌وباري‏ها فراهم کنند، کارآمدي‌شان افزون مي‌شود؛ وگرنه کارآمد شناخته نخواهند شد. 

در نظام اسلامي چنين نيست. ازدیدگاه اسلام، دستگاه حکومتي ابزاري است براي اهداف ترسيم‌شدة اسلام به‌منظور دستیابی بشر به کمال مطلوب. دراين‌‌صورت، کارآمدي نظام را با خواسته‏هاي مادي و حيواني اکثريت جامعه نمی‌سنجند، بلکه در اين نگاه، اصالت با ارزش‌هاي انساني و الهي و معنوي است و ارزش‌هاي مادي در درجة دوم اهميت قرار دارد، و به‌عبارت‌دیگر، به‌نحوي نسبت به ارزش‌هاي معنوي، جنبة مقدميت و ابزاري دارد. تفاوت اصلي نظام اسلامي با دیگر نظام‌هاي امروزي دنيا در این نهفته است که هدف اسلام از تشکيل زندگي اجتماعي و حکومت، فقط اين نيست که نان و آبي برايمان فراهم شود و خواسته‏هاي حيواني‌مان تحقق یابد؛ بلکه اصل اين است که ارزش‌هاي انساني و الهي بر جامعه حاکم شود. بديهي است که اگر آن ارزش‌هاي انساني و الهي حاکم شد، نيازمندي‌هاي مادي نیز به بهترين شکل تأمين می‌شود. به‌عبارت‌ديگر، ارزش‌هاي معنوي با نيازمندي‌هاي مادي انسان، در درازمدت با يکديگر هماهنگ‌اند؛ ولي اگر زماني، میان ارزش‌هاي معنوي و ارزش‌هاي مادي تزاحم درگرفت، در نگاه طرف‌داران نظام اسلامي، تقدم و اولويت با ارزش‌هاي معنوي، خداپرستي، عدالت و تحقق

آرمان‌هاي اسلام است. با توجه به این نکته، روشن مي‌شود که چه زماني نظام اسلامي را مي‌توان کارآمد، و چه زماني ناکارآمد دانست. نظام اسلامي زماني کارآمد است که بتواند مجموع اهداف متوسط و عالي را محقق سازد. 

همان‌گونه که پیش‌ازاين یادآور شدیم، در بحث نظري و تئوريک، از ايدة اسلام براي ادارة جامعه صددرصد می‌توان دفاع کرد و در کارآمدي آن ترديدی نيست. ما معتقديم که رابطة احکام و قوانين اسلامي با تحقق اهداف اسلامي، هميشه رابطه‏اي مستقيم است؛ يعني اگر احکام اسلامي صددرصد اجرا شود، اهداف اسلامي نیز تحقق می‌یابد. در فصل نخست، کوشیده‌ایم تا برخي ظرفيت‌هاي تئوريک نظرية ولايت فقيه در کارآمدي يک نظام سياسي را به‌‌اختصار بازگوییم و آن‌گاه، در فصل بعد، اين کارآمدي را در نظام جمهوري اسلامي بررسي كنيم.

آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org