- جلسه اول: مفهوم صبر
- جلسه دوم: «صبر»؛ جوهره انسانيت
- جلسه سوم: صبر در قرآن
- جلسه چهارم: شيوههاي پرورش روحيه صبر
- جلسه پنجم: صبر، تمرين تقويت اراده
- جلسه ششم: صبر محک خلوص ایمان
- جلسه هفتم: شبهات شیطانی
- جلسه هشتم: صبر، روح عبادات
- جلسه نهم: ايمان، شرط نجات
- جلسه دهم: پیامبر صلوات الله علیه، مأمور به صبر
- جلسه يازدهم: پايداري با خداجويان
- جلسه دوازدهم: انبياء پيشين، الگوهايي براي صبر
- جلسه سيزدهم: امام حسن (عليهالسلام)، اسوه صبر
- جلسه چهاردهم:پيامبر(ص)، نماد شكيبايي
- جلسه پانزدهم: نگاهي به «صبرنامه» علي(ع)
- جلسه شانزدهم: صبر، پلكان رشد و تعالي
- جلسه هفدهم: ملاك برتري اعمال
- جلسه هجدهم: والاترين صبر
- جلسه نوزدهم: ولايت، متمم توحيد
- جلسه بيستم: صبر و احكام تكليفي
- جلسه بيست و يكم: صبر و شكيبايي، يا دعا و تضرع
- جلسه بيست و دوم: خويشتنداري، يا برخورد با خطاكار
- جلسه بيست و سوم: صبر و تقيه
- جلسه بيست و چهارم: صبر در برابر حرف مردم
- جلسه بيست و پنجم: راهي براي كسب ملكه صبر
- جلسه بيست و ششم: تشويق به صبر در روايات
صدا/فیلم | اندازه |
---|---|
برايشنيدنصدايجلسهكليككنيد | 11.21 مگابایت |
بسماللهالرحمنالرحيم
آن چه پيشرو داريد گزيدهاي از سخنان حضرت آيتالله مصباحيزدي (دامتبركاته) در دفتر مقام معظم رهبري است كه در تاريخ 20/04/92، مطابق با دوم رمضان 1434 ايراد فرمودهاند. باشد تا اين رهنمودها بر بصيرت ما بيافزايد و چراغ فروزان راه هدايت و سعادت ما قرار گيرد.
مفهوم صبر
مقدمه: مروري بر گذشته
در جلسات گذشته فرازی از حدیث معراج را تلاوت کردیم و به دنبال آن بحثهایی درباره «رضا» و «توكل» که در این فراز در باره آنها بحث شده، مطرح كرديم. آن فراز این بود که پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله در شب معراج از خدای متعال سوال کردند: «يَا رَبِّ أَيُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَل؛1 چه کاری بهتر و مطلوبتر است؟» خدای متعال در پاسخ فرمود: «لَيْسَ شَيْءٌ عِنْدِي أَفْضَلَ مِنَ التَّوَكُّلِ عَلَيَّ وَ الرِّضَا بِمَا قَسَمْت؛ هیچ چیزی نزد من بهتر از توکل بر من و رضایت به آنچه مقدر كردهام، نیست.» طبعاً، اين رفتارِ برتر از کسانی صادر ميشود که مراتب مقدماتي تکامل را پیموده و به مراحل نهایی كمال رسيدهاند. با توضیحاتی كه در باره اين دو موضوع دادیم، روشن شد برای این که فردي راضی به تقدیرات خدا باشد، شرایط روحی و روانی خاصی لازم است و هر كسي ابتدا به ساکن نميتواند مدعي شود كه من به هر چه خدا تقدیر کرده، راضی هستم. چه بسا در عمل حوادثی پیش میآید که شخص رضایت خودش، و حتي گاهي رضایت مردم را بر رضایت خدا مقدم میدارد. گاهي انسان میداند كه خدا از انجام كاري راضی است، اما مردم او را ملامت میکنند يا جامعه آن را نمیپسندد؛ مخالفت با خواسته مردم و افکار عمومی و به اصطلاح برخلاف مسیر آب حرکت کردن خیلی مشکل است. گاهي نيز خود فرد خواستههایی دارد كه ارضاي آنها با انجام تکلیف الهی نمیسازد؛ همه ما نيز كما بيش اين مسأله را تجربه کردهایم كه بعضي خواستههای ما را خدا نمیپسندد، نه تنها نمیپسندد، بلكه حتي گاهی از آنها نهي كرده و در برابر انجام آن وعده عذاب میدهد، ولی ما خواسته خودمان را بر فرمان الهي مقدم میداریم.
«رضا»؛ اوج قله كمال
رسيدن انسان به چنان مرتبهای که به همه دستورات خدا و تكاليفي كه تشريع كرده، راضی باشد، و همچنين در برابر همه تقدیرات الهی در تکوینيات و حوادثي مثل بيماري، فقر، مشكلات اجتماعي و سختيها و دشواريهاي ديگر هیچ نگرانی نداشته باشد و حتي در دل هم از خدا گلهمند نباشد، خيلي مشكل است. البته خداوند چنین بندگاني دارد که به همه تشریعات او راضی هستند و به آنها عمل میکنند، و در برابر تکوینيات و تقدیرات الهی هم هیچ گلايهای ندارند. برای رسيدن به اين مقام انسان باید به مرتبهاي از يقين برسد كه بداند هيچ يك از حوادث عالم، اعم از آنچه خوشايند اوست و آنچه برايش ناگوار است، بیاذن خدا و خارج از تقدیر الهی نیست و به نحوی انتساب به خدا دارد. دسترسي به اين اعتقاد و پایبند بودن به آن هم كار آساني نیست. بسياري از بزرگان در این مساله که تقدیرات خدا شامل چه اموري میشود شبهات و اشکالاتی دارند و براي تقدیرات الهي دایره خاصی را تعیین میکنند. اما اگر كسي همه حوادث را مطابق با خواست و اراده خدا دانست و يقين كرد كه در ملک الهي بدون اراده خدا هيچ اتفاقي واقع نميشود، ميتواند دلش را راضی کند که اين تقدیرات را بپسندد و گلايهای نداشته باشد.
کسانی بودهاند که شدیدترین مصیبتها را با روی باز استقبال کردهاند؛ من مادر شهیدی را میشناسم که وقتی به او گفتند: بیا جنازه پسرت را برای آخرین مرتبه ببین! گفت: من فرزندم را در راه خدا دادهام؛ چه چيزي را ببینم؟ مادران شهيدي هستند که چند فرزندشان شهید شده، اما با روی گشاده میگویند: كاش فرزند دیگری هم داشتیم و در راه خدا میدادیم! رنج بعضی مشكلات از شهید دادن کمتر نیست؛ مادري كه سالها از فرزندش كه به بيماري لاعلاجي مبتلا است، پرستاري ميكند؛ چنين كسي گويا هر روز فرزندی را در راه خدا داده است. خوشا به حال كساني كه خداوند به آنها چنین معرفت، ايمان و کمالي را داده است!
شايد اين موارد به نظر بعضي افسانه باشد؛ اما خداوند این مقام رفيع را نصیب اولیایش میکند. البته اين كار بسیار سخت است و کسانی که مراتب متوسط کمال را نپیمودهاند، به آسانی نمیتوانند در پي «توكل» و «رضا» كه افضلالاعمال است، باشند. چه بسيار افراد باتقوا، متدین، متعبد، اهل عبادت و انجام مستحبات كه در شرایطی نتوانستهاند سختيها را تحمل کنند و حرفها و رفتارهاي غير منتظرهاي از آنها صادر شده است و يا در دل از خداوند گلهمند شدهاند. با توجه به اين امر این سوال مطرح میشود که کسانی که ظرفیت و توان راضي بودن به همه تقديرات و خواستههای خدا را ندارند، چه کنند؟
پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم ضمن روايتي مفصل سفارشاتي به جناب ابوذر فرمودند كه یک جمله آن، این است: «فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَعْمَلَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالرِّضَا فِي الْيَقِينِ فَافْعَلْ وَ إِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَإِنَّ فِي الصَّبْرِ عَلَى مَا تَكْرَهُ خَيْراً كَثِيراً؛2 اگر توانستی کارهایت را با رضا و رغبت برای خدا انجام دهی و به تقدیرات الهی یقین داشته باشی، چنين كن؛ و اگر نتوانستي، در صبر بر آنچه ناخوشايند توست، خير فراواني است.» اين توصيه پیامبر به ابوذر است، یکی از کسانی که عالیترین مقامات ایمان را کسب کرده و مورد عنایت خاص پیغمبر اکرم و امیرالمومنین سلامالله علیهما بوده است؛ اما گويا آن حضرت به اين نكته توجه داشتند که شايد حتي كسي مثل ابوذر هم نتواند همه اعمالش را با این ویژگیها انجام دهد. از همين رو میفرمایند: «وَ إِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَإِنَّ فِي الصَّبْرِ عَلَى مَا تَكْرَهُ خَيْراً كَثِيراً.» با توجه به اين فرمايش پيامبر صلواتالله عليه اگر بخواهیم مكارم اخلاقي و رفتاري را درجهبندی کنیم، مرتبه نازلتر ارزشهاي اخلاقي بعد از «توكل» و «رضا»، «صبر» است. به همين مناسبت اگر خدای متعال توفیق بدهد مقداري در باره این مفهوم اخلاقی از دیدگاه اسلام صحبت کنیم.
كاربردهاي قرآني «صبر»
مفهومی که ما از صبر در ذهن داریم مفهوم سادهای است و شاید تعریف روشنی از آن نداشته باشيم. صبر در نظر ما يعني اينكه اگر بلا، گرفتاري، سختی و يا مشكلاتي برای انسان پیش آمد، در برابر آن جزع و فزع نکند و خویشتندار باشد؛ اما واژه «صبر» در قرآن کریم و روایات اهل بیت صلواتالله علیهم اجمعین کاربردي بسيار وسیعتر از اين دارد و با بررسي آيات و روايات شايد به اين نتيجه برسيم كه اين واژه تمام ارزشهای اخلاقی را در برمیگیرد.
«صبر» و مشتقات آن بیش از صد بار در قرآن ذکر شده و بعضي از كاربردهاي آن با تعبیرات و صدر و ذیلی همراه است که شايد براي كساني که در مرتبه ضعیفي از ايمان هستند، مواجهه با چنين مفاهیمي تعجبآور باشد و باور نكنند كه صبر تا این اندازه مهم باشد. در چهار آیه از قرآن بعد از اينكه خداوند آیات الهی را میشمارد، میگوید: «إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ؛3 در این آيات نشانههایی است برای كساني که اهل صبر و شکر باشند.» در آيهاي از قرآن نيز بعد از بيان شمهاي از شرح حال حضرت ايوب عليهالسلام، براي ستایش آن حضرت میفرماید: «إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا، نِعْمَ الْعَبْدُ، إِنَّهُ أَوَّابٌ؛4 ما او را صابر یافتیم؛ عجب بنده خوبی!» ظاهراً توصيف آن حضرت به خوبي به واسطه صبر اوست. در آيات ديگري نيز میفرماید: «وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ؛5» «إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ؛6» «وَاللّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ.7» تعبیرات فراوان ديگري نيز در مدح «صبر» در قرآن کریم آمده است. در سوره عصر هم دو چیز را عامل اصلاح اجتماع معرفی میکند و آن اينکه مومنان يكدیگر را سفارش کنند به اينکه ملازم حق و اهل صبر باشند. خداوند ميتوانست در اين سوره كوچك كه ميخواهد در آن ابتدا عصاره تعالیم اسلام براي رشد و کمال انسان و وظیفه عمومی هر فرد، و در مرحله بعد، عامل مهم همبستگی اجتماعی و تأثیر و تأثرات بین افراد را بيان كند، امور ديگري مثل توكل، اخلاص و يا تقوا را به عنوان ارزشهای معنوی معرفي كند؛ اما به جاي همه آنها «صبر» را عنوان كرده است.
در چند آيه از قرآن هم خود پیغمبر اکرم صلواتالله عليه توصيه به صبر شده است؛ از جمله: «وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ.8» این آيه سرلوحه دعوت پيامبر بود و نشان اين است كه یکی از مهمترین اموري که آن حضرت از ابتدا باید به آنها توجه داشته باشد این است که لازمه مسئولیتی که بر عهدهاش گذاشته شده، صبر كردن به خاطر خدا است. در آيه ديگري نيز ميفرمايد: «فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ؛9 مثل پیامبران صاحب عزم صبر داشته باش.» و يا: «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ؛10 صبر داشته باش؛ نه مثل صاحب حوت(يعني حضرت يونس علی نبینا و آله و علیهالسلام) که وقتی مردم به دعوت او توجه نكردند و آثار عذاب نازل شد، از قومش کناره گرفت.»
مفهومشناسي «صبر»
ما معمولا «صبر» را در مقابل سختی، گرفتاری و مصیبت به کار میبریم و وقتي میگوییم كسي اهل صبر است، منظور ما اين است كه در مقابل مشكلات صبر میکند. اما اين آيات انسان را وا ميدارد به اينكه در باره واژه «صبر» تامل بیشتري داشته باشد. با بررسي کاربردهای اين واژه، به خصوص در قرآن متوجه ميشويم مفهوم آن بسیار وسیعتر از مفهوم متعارفی است که ما در ذهن داریم. علاوه بر اينكه در روايتي از پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین صلواتالله علیهما نقل شده که فرمودند: صبر سه قسم است: الصَّبْرُ ثَلَاثَة؛ صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ، وَ صَبْرٌ عَلَى الطَّاعَةِ، وَ صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِيَة.11» در این روایت صبر با سه حرف ربط، مشخص و به سه قسمت تقسيم شده است. يعني اينكه صبر فقط این نیست که انسان هنگام بلا و مصیبت جزع و فزع نکند. صبر موارد دیگری هم دارد؛ زماني که انسان انگيزه و رغبت برای گناه پیدا میکند، اگر خودش را از گناه حفظ کند، این صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِيَة است. در اين تعبير گويا معنای اِعراض در صبر اشراب شده است. گاهی نيز تکلیف سنگینی مثل جهاد و يا بعضي تكاليف اجتماعي ديگر بر عهده انسان آمده كه انجام آن مشكلات و گرفتاریهایی را در پي دارد و بسياري افراد نميتوانند آن را تحمل كنند و به سرانجام برسانند. چنين موقعيتي جاي صَبْرٌ عَلَى الطَّاعَةِ است.
معمولا تکالیف اجتماعی تشکیکبردار است و مراتبي دارد. فرض کنید قاضیای كه به او پیشنهاد رشوه شده ممكن است در برابر یک میلیون، ده میلیون و يا صد میلیون تومان مقاومت كند؛ اما اگر ده میلیارد تومان به او پيشنهاد شود دست و دلش بلرزد و به گونه ديگري حكم صادر كند. هم چنانكه ممكن است فردي در مقابل یک صحنه مهیج خود را كنترل كند، اما در شرایطی که فقط كسي مثل حضرت یوسف ميتواند از ارتكاب گناه خودداری کند، همين شخص دامن خود را به گناه آلوده كند.
پس صبر، تنها تحمل مصیبت و جزع و فزع نكردن در برابر آن نيست. همه ما در معرض مسائل سخت و تکالیف شرعی كه بعضي از آنها از واجبات مؤکد است، قرار داريم؛ اما گاهي نسبت به آنها دقت لازم را نداريم و در برابر آنها صبر نميكنيم. ممكن است ما قاضی رسمی نباشیم، اما در هر شرايطي باید مراقب باشيم كه حقي ناحق نشود، به کسی ظلم نشود، حق کسی تضییع نشود، در گفتگوهایمان و قضاوتهایی که درباره اشخاص داريم مبتلا به قضاوت نادرست نشویم و زود کسی را محکوم نکنیم و يا كسي را بيش از اندازه تحسین نکنیم. در دوران جنگ هشت ساله کسانی بودند که با وجود سن بالا تا آخرین لحظه مقاومت کردند و در برابر همه سختيها خم به ابرو نیاوردند؛ در مقابل، کسانی هم بودند كه همان روزهای اول جنگ در برابر اندك سختی و ناهمواری خود را باختند و به بهانهای از جبهه برگشتند.
از همين مصاديق ميتوان دريافت كه صبر یک مفهوم عام اخلاقی است که ناظر به فعل خاصی نیست؛ بلكه بر خلاف رفتارهايي مثل انفاق، سخاوت، راستگويي و يا درستکاري كه عنوان مشخص و تعریف دقیقی دارند و خود آنها مصادیقشان را معرفی میکنند، صبر از جمله مفاهیم انتزاعی است که مصادیق متعدد و حتی متغایر نوعي دارد كه از مجموع آنها عنواني کلی انتزاع میشود و فعل خاصی را نشان نمیدهد. مثل واژه «تقوا»، به معناي خویشتنداری، پروا و یا ترس از خدا، كه عنواني كلي است و رفتارهاي متفاوتي از انجام بعضي كارها مثل خواندن نماز تا ترك بعضي كارها مثل گناهان را شامل ميشود. واژه «صبر» نيز دایره وسیعی دارد و امور مختلفی را در بر می گیرد.
در لغتنامههاي فارسی در مقابل كلمه «صبر» مینویسند: شکیبایی به عنوان اسم مصدر، و یا شکیبیدن به عنوان مصدر. اما به نظر ميرسد واژه صبر برای ما روشنتر از شکیبایی است. یکی از راههای کشف معنای يك واژه بررسي موارد كاربرد حقيقي آن و دريافتن مفهوم جامع بين موارد استعمال آن واژه است. با توجه به همین رويه، پس از بررسي موارد استعمال «صبر» متوجه ميشويم كه اين واژه سه گونه کاربرد دارد: 1ـ مواردي كه با «عن» متعدی شده و در برابر معاصی و کارهای زشت به كار رفته است؛ 2ـ مواردي كه در برابر افعال ايجابي با «علي» متعدي شده و معناي مقاومت، پايداري و استقامت است؛ 3ـ تحمل مصيبتها و اتفاقات ناخوشايندي كه براي انسان پيش ميآيد.
با ملاحظه اين كاربردها و حذف ويژگيهاي خاص هر يك از آنها متوجه ميشويم كه جهت مشترکی بین همه آنها وجود دارد كه ريشه اصلي معنای صبر است و آن، اين است كه در تمام موارد سهگانه، انگیزه يا عاملی وجود دارد که انسان را به سوي کار دیگری ميكشاند، اما در برابر آن صبر میکند. شايد نزدیکترین مفهوم به «صبر» مفهوم «مقاومت» باشد.
به عنوان مثال به اين آيات توجه كنيد: «بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَـذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ؛12 اگر دشمن ناگهان به شما حمله کرد و شما در مقابل حمله شدید دشمن صبر كنيد و تقوا داشته باشید، خداوند پنج هزار فرشته به کمک شما میفرستد.» آيا در اين آيه معناي «صبر» اين است كه جزع و فزع نکنید؟ خير؛ یعنی: مقاومت کنید. «وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ؛13 با فقرايي که صبح و شام خدا را عبادت میکنند، باش و آنها را رها نکن.» در اين آيه نيز «صبر» به معنی عدم جزع و فزع نیست؛ بلكه یعنی در مقابل پیشنهاد ثروتمندان مقاومت کن و فقرا را رها نكن.
با ملاحظه موارد استعمال «صبر» در مييابيم كه ما همیشه با عواملی مواجه هستیم که ما را به جهتی بر خلاف مسير صحيح دعوت میکنند و مقاومت در مقابل اين عوامل به «صبر» تعبير ميشود. این عامل گاهی درونی است؛ مثل شهوت كه عاملي غریزی است و انسان را به گناه سوق ميدهد و يا خستگي، بيحالي و راحتطلبي كه انسان را از انجام كارهاي سخت مثل جهاد و مبارزه باز ميدارد. گاهی نيز اين عامل بیرونی است؛ مثل مصیبتهایی که ایجاب میکند انسان شكوه و بیتابی کند و از خود عکسالعمل تندي نشان دهد. مقاومت كردن در برابر این عوامل «صبر» است.
پس نزدیکترین واژهای که میتوانیم به عنوان معرف «صبر» در نظر بگیریم، در عربي «مقاومت» و در فارسي «خویشتنداری» است. این مفهوم در همه اقسام «صبر» ديده ميشود. شبیهترين واژهای که در قرآن براي «صبر» به كار رفته، «استقامت» است: «فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ؛14» و یا:«إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا؛15» چون در آيات مشابه بهجای مفهوم «استقامت» و«مقاومت» کلمه «صبر» به کار رفته است.
انشاءالله در جلسات بعد به مصادیق «صبر»، اهمیت آن، و نقش «صبر» در زندگی و تکامل انسان ميپردازيم.
و صليالله علی محمد و آله الطاهرین.
1. بحارالانوار، ج74، ص21.
2. مكارمالاخلاق، ص 469.
3. ابراهيم(14)، 5؛ لقمان(31)، 31؛ سبأ(34)، 19؛ شوري(42)، 33.
4. ص(38)، 44.
5. بقره(2)، 249؛ انفال(8)، 66.
6. بقره(2)، 153؛ انفال(8)، 46.
7. آلعمران(3)، 146.
8. مدثر(74)، 7.
9. احقاف(46)، 35.
10. قلم(68)، 48.
11. كافي، ج 2، ص 91، باب الصبر.
12. آلعمران(3)، 125.
13. كهف(18)، 28.
14. شوري(42)، 15.
15. احقاف(46)، 13.
آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org