قال علي عليه‌السلام : إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛ امير مومنان عليه‌السلام مي‌فرمايند: همانا براي شما بهايي جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد. (نهج‌البلاغه، حکمت456)

پيش گفتار

جنگ در تاريخ جامعه بشرى سابقه اى ديرينه دارد و مى‌توان آن را همزاد زندگى اجتماعى بشر و همراه هميشگى آن دانست. هرچه كه تاريخ جامعه بشرى را در اعصار مختلف ورق مى‌زنيم، عصرى را نمى‌يابيم كه در آن نه يك جنگ، بلكه جنگ‌هاى متعددى روى نداده باشد.

گرچه جنگ معمولاً با خسارت ها، مصيبت ها، تلخى‌ها و حوادث ناگوار فراوانى همراه است و به همين روى نيز بشر اصالتاً و ذاتاً از آن روى گردان و گريزان است؛ اما اين امر نتوانسته از بروز هزاران جنگ در طول تاريخِ جامعه بشرى جلوگيرى كند. چه در آن زمان كه نظام قبيله اى بر اجتماعات بشرى حاكم بود، و چه بعدها كه دولتْ شهرها پايه ريزى شدند و نظام دولت ـ كشور و دولت ـ ملت به وجود آمد، جنگ هميشه به عنوان يك واقعيت اجتماعى در عرصه حيات بشرى وجود داشته است.

شايد بر اساس همين ملاحظات بوده كه برخى از صاحب نظران بدين اعتقاد روى آورده اند كه اصولا جنگ جزء ضرورى و لاينفك زندگى اجتماعى بشر است و هيچ گاه نمى‌توان جامعه بشرى را از جنگ، عارى و جدا كرد. تفكرات فلسفى كسانى نظير «هابز» كه انسان‌ها را گرگِ يكديگر مى‌دانست، و «نيچه» كه پايمال شدن ضعفا به وسيله اقويا را قانون طبيعى زندگى اجتماعى بشر قلمداد مى‌كرد، الهام بخش چنين اعتقادى است و در مسير آن گام برمى‌دارد.

در هر صورت، آن چه كه تاريخ بدان گواهى مى‌دهد حضور هميشگى جنگ در صحنه زندگى اجتماعى بشر است. از اين رو ناديده انگاشتن آن، چيزى جز چشم بستن بر واقعيت نيست. البته اين سخن به معناى ترويج و تبليغ جنگ و كوبيدن بر طبل آن نيست، بلكه اذعان به وجود واقعيتى جامعه شناختى و پديده اى مهم در جامعه انسانى است. اگر بخواهيم واقع نگر باشيم، به جاى چشم بستن بر اين واقعيت و گذشتن از كنار آن، بايد به تحليل و بررسى آن بپردازيم و سؤالات و مسايلى را كه در ارتباط با آن مطرح است روشن سازيم. از همين رو، اسلام كه مكتبى جامع و واقع نگر است، در مجموعه تعاليم خود، با بيان آموزه‌ها و مطالب متعددى، درباره جنگ، رهنمودهايى بسيار مهم و كارگشا را درباره اين واقعيت اجتماعى به پيروان خود ارائه داده است.

موضوعات و مسايلى را كه در مورد جنگ وجود دارد، در يك تقسيم كلى مى‌توان به دو دسته تقسيم كرد: يكى مسايلى كه مربوط به جنبه‌هاى «هستى شناسانه» و «واقعيت» جنگ است؛ و ديگرى موضوعاتى كه به جنبه‌هاى «دستورى» و «بايد» و «نبايد»ها و «نظام حقوقى جنگ» مربوط مى‌شود. با نگاهى اجمالى به آيات قرآن كريم، در مى‌يابيم كه مطالب مختلفى درباره هر يك از اين دو دسته، در قرآن بيان گرديده است.

آن چه پيش رو داريد، تحليل و بررسى پديده جنگ از ديدگاه قرآن كريم است. از اين رو نوع بحث، در واقع، «تفسير موضوعى قرآن كريم» است و همان گونه كه اشاره شد، طى آن، موضوع «جنگ» در قرآن و آيات مربوط به آن بررسى مى‌شود. اصل اين مباحث، درس هايى بوده كه استاد فرزانه حضرت آيت الله مصباح يزدى ـ دام ظله ـ در سال‌هاى 65 و 66 در

مؤسسه در راه حق براى جمعى از طلاب بيان كرده اند. خدا را شاكريم كه توفيق داد تا بتوانيم، ان شاء الله، با تنظيم و نگارش اين اثر، سهمى، هر چند كوچك، در راستاى نشر و گسترش فرهنگ قرآنى و اسلامى داشته باشيم. برگ سبزى است تحفه درويش، و اميد كه مورد قبول و عنايت حضرت حق و نيز حضرت بقية الله الاعظم ـ ارواحنا لتراب مقدمه الفداء ـ قرار گيرد.

 

محمد حسين اسكندرى

محمد مهدى نادرى

پاييز 1382

آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org