- مقدمة معاونت پژوهش
- مقدمه نگارنده
- بخش نخست: سفارش امام باقر علیه السلام به جابربنيزيد جعفي
- گفتار نخست
- گفتار دوم
- گفتار سوم
- گفتار چهارم
- گفتار پنجم
- گفتار ششم
- گفتار هفتم
- گفتار هشتم
- گفتار نهم
- گفتار دهم
- گفتار یازدهم
- گفتار دوازدهم
- گفتار سیزدهم
- گفتار چهاردهم
- گفتار پانزدهم
- گفتار شانزدهم
- گفتار هفدهم
- گفتار هجدهم
- گفتار نوزدهم
- بخش دوم: ايمان در كلام امام علي علیه السلام
- گفتار بیستم
- گفتار بيستویکم
- گفتار بيستودوم
- گفتار بيستوسوم
- گفتار بيستوچهارم
- گفتار بيستوپنجم
- گفتار بيستوششم
- گفتار بيستوهفتم
- منابع
- نمایهها
گفتار بيستوسوم
وَالْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى غَائِصِ الْفَهْمِ وَغَوْرِ الْعِلْمِ وَزُهْرَةِ الْحُكْمِ وَرَسَاخَةِ الْحِلْمِ. فَمَنْ فَهِمَ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ، وَمَنْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحُكْمِ، وَمَنْ حَلُمَ لَمْ يُفَرِّطْ فِي أَمْرِهِ وَعَاشَ فِي النَّاسِ حَمِيداً؛ و عدل از ميان آنها چهار گونه است: دقت در درستفهميدن، رسيدن به حقيقت دانايي، حکم نيکو، استوارداشتن بردباري. پس هرکه دقت کرد و درست فهميد، حقيقت دانايي را دريافت، و هرکه حقيقت دانايي را يافت، از روي قواعد دين حکم نيکو صادر کرد، و هرکه بردبار بود در کار خود کوتاهي نکرد و در بين مردم خوشنام زندگي كرد.
بر اساس فرمایش حضرت علی علیه السلام ايمان را چهار عامل پشتيباني و تقويت ميکنند: صبر، يقين، عدل و جهاد. دو عاملِ نخست ـ صبر و یقین ـ در رفتار فردي انسان، و دو عاملِ عدل و جهاد در رفتار اجتماعی ظهور مييابند. عدل و جهاد به این دليل انتخاب شدهاند که انسانْ اجتماعی زندگی میکند و این مسئله ازاينرو برای او مطرح است که اولاً خودش باید در اجتماع چگونه باشد و ثانیاً در برابر ديگران چه وظيفهاي دارد و چه کارهایی باید انجام دهد؟
اهمیت و ضرورت عدل
عدل موقعيت و وظیفه انسان را در اجتماع در تعامل با دیگران روشن میکند. اگر بخواهيم وظایف اجتماعي خود را بشناسيم و به آنها عمل كنيم، به چه احتياج داريم؟
براي پاسخ به اين پرسش، اشاره به این مقدمه لازم است که اساس زندگي اجتماعي، ارتباط افراد با يكديگر است. هریک از افراد جامعه، گرچه جامعهای کوچک مانند دِه و روستا، هم از دیگران اثر میپذیرند و هم بر آنها تأثير ميگذارند؛ هم از حضور دیگران سود ميبرند و هم به آنها منفعت میرسانند. زندگي اجتماعي از رهگذر چنین روابطی شکل میگیرد و ادامه مييابد. در سايه روابط اجتماعی رفتارها بايد بهگونهاي باشد كه حقوق اشخاص تأمین شود و کسی ستم نبيند؛ پس وظيفه هر فرد در اجتماع اين است كه حقوق ديگران را بشناسد و به آنها احترام بگذارد. اگر کسی بخواهد با ديگران عادلانه رفتار کند، در درجه نخست بايد بداند عدل چيست و اگر بخواهد حقوق ديگران را رعايت كند، بايد بداند معناي حقوق چيست و افراد جامعه چه حقوق و وظايف متقابلي دارند.
زندگی اجتماعی بدون ضابطه و قانون امکانپذير نيست. تأثیر و تأثر افراد بر یکدیگر در جامعه با روابط حیوانات در جنگل بسیار متفاوت است. زندگی انسانی بدون ضابطه دوامی نخواهد داشت؛ چون عدهای نیرومند و قوی بر دیگران مسلط ميشوند و از آنها بهرهکشی میکنند که البته عاقلانه و عادلانه نیست. ما معتقديم زندگي دنیا مقدمهای براي سعادت ابدي است؛ بنابراين اگر قرار باشد اجتماعی انساني بر اساس عدل و براي تأمين مصالح همه افراد شكل گيرد، همه بايد وظيفه خود را در برابر ديگران بشناسد و بدانند هركسي در زندگي اجتماعي چه حقی دارد تا راه برای رسیدن به سعادت ابدی هموار شود.
شعبههای عدل
انسان در زندگی اجتماعی وظیفههایی دارد که باید مسئولانه در برابر دیگران انجام دهد، چنانکه حقوقی نیز دارد که دیگران بايد آنها را مراعات کنند. مهم این است که بدانیم چه نظامي بر جامعه حکمفرماست و چگونه باید باشد که حقوق هرکس مشخص شود و همه به حق خود برسند. همانگونه که صبر و یقین چهار شعبه داشت، عدالت نیز چهار بُعد دارد که هریک از ابعاد آن میتواند در دیگری نیز تأثیر بگذارد.
فهم عمیق و نافذ؛ نخستين شرط برقراری عدالت
برای برقراری نظام عادلانه، در درجه نخست باید بدانیم چه نظامي عادلانه است؛ به همین دلیل به قوه فهم صحيح و درخورِ اعتماد نيازمنديم. برخی صرفاً با نگاهی سطحي به حوادث روزگار مينگرند و فهم عمیق و درک درستی از آنها ندارند. گاه این بینش و نگرش ناقص یا نادرست در سطح روابط اجتماعی نیز رخ مينمايد؛ مثلاً برخی افراد خانواده با حقوق و تکالیف متقابل یکدیگر آشنایی ندارند. پس قبل از آنکه به چیستی احکام اجتماعی و حقوق و تکالیف بپردازیم، باید فهمی درخور اعتماد از آنها کسب کنيم؛ ازاينرو حضرت علی علیه السلام گام یا شعبه نخست عدالت را غَائِصِ الْفَهْمِ يعني فهم نافذ معرفی میکنند. «غائص» از ماده «غوص» به معناي فرورفتن در آب است. غواص کسي است که از سطح آب گذشته و در عمق آب فروميرود. اگر کسي روي آب شنا کند هرچند شناگر است، غواص نامیده نمیشود. انسان دو گونه فهم میتواند داشته باشد: فهمی ساده و سطحي که فقط ظاهر حوادث را درک ميکند، و فهمی عمیق و نافذ که با عبور از سطح و ظاهر، عمق را درمييابد. بر اساس فرمایش حضرت علی علیه السلام براي اينکه بتوانيم عادلانه رفتار کنيم تا ايمانمان تقويت شود، در درجه نخست بايد فهمی نافذ داشته باشيم. اين فهم ابزار است و خود محتوايي ندارد؛ گاه ابزاری نافذ و قوی است و گاه ابزاری است که فقط کارآیی ظاهري دارد.
علم ژرف و عمیق؛ دومین شعبه عدالت
حال این پرسش به ميان ميآيد که ابزار فهم عمیق و نافذ چه کارکردي دارد و با این ابزار کدام مروارید را میخواهیم از دریای معارف صيد کنیم؟ پاسخ حضرت علی علیه السلام غَوْرِالْعِلْمِ است؛ علم عميق است که بايد با اين فهم نافذ به دست آيد. عبارت غورالعلم اضافه صفت به موصوف يا مصدر به مفعول است. اگر فهم نافذ داشته باشيم، ميتوانيم به علمی عميق و درخور اعتماد دست يابيم و مطالبی را خواهیم دانست که بهسادگي نميتوان فهميد؛ مطالبی که فهم آن نیازمند دقت، تأمل بسیار و فرورفتن در دریای ژرف معارف است.
قضاوت روشن؛ سومین شعبه عدالت
علم مقوله گستردهاي است که طيف بسيار وسيعي از مسائل را دربرميگيرد و شامل قواعدی کلی است. لازم است به کمک این قواعد کلی حکمِ مسائل جزئی را مشخص کنیم. هنگامیکه دريافتيم رفتار مؤمنانه در اجتماع چگونه است، باید با استفاده از این علم درباره رفتارهای خود قضاوت کنیم و خوب یا بدبودن آنها را بسنجيم. وظیفه خود را هم در برابر دیگران وقتي ميتوانيم تشخیص دهیم که درباره آنها قضاوت کنيم و بتوانیم خوب یا بدبودنشان را تشخیص دهیم.
قضاوت درواقع تطبيق قواعد کلي بر امور خاص است. کار قاضی این است که اصول و قواعد کلی حقوقی را بر مصادیقْ جاری، و بر اساس آن حکم صادر کند. درک درست و فهم نافذ از قواعد انسان را در قضاوت صحيح ياري ميکند؛ قضاوتی که در تکامل خود انسان و نیز جامعه نقش داشته باشد؛ ازاينرو حضرت علی علیه السلام شعبه سوم عدل را زُهْرَه الْحُكْمِ معرفی میکنند. «زهره» به معناي زيبا و درخشان است. ستاره زهره هم به دلیل زیبایی و درخشندگیاش به این نام شناخته میشود. زهرا نیز به همین معناست. اگر ما از فهم نافذ و علم عميق بهرهمند باشیم، قضاوتی درخور خواهيم کرد؛ قضاوتی کاملاً بجا و درست که شخص عاقل از درک آن لذت ميبرد.
لزوم بردباری در اجرای عدالت
ممکن است بعد از قضاوت درباره اعمال خود یا دیگران احساسات بر ما غالب شود؛ مثلاً بعد از اینکه کسی جنایتی کرد و ما بر اساس حکم عادلانه و قضاوت صحيح دريافتيم که ميتوانيم او را قصاص کنيم، ممکن است در مقام عمل احساسات بر ما غالب شود و از حد خود درگذريم. کسی که سیلی خورده است، نمیتواند دو سیلی بزند یا مرتکب جرمی دیگر شود. اگر نخواهیم گناهکار را ببخشيم و مصلحت در عفو نباشد، قضاوت صحيح و شرعی قصاص است؛ اما قصاص بايد با خونسردي و بردباري همراه باشد. حضرت علی علیه السلام از این ويژگي با عنوان رَسَاخَةِالْحِلْمِ تعبیر میکنند. اگر قصاص همراه با عصبانیت و اوج احساسات باشد، ممکن است ظلم و جنایتی دیگر رخ دهد و عدالت زیرپا گذاشته شود.
ارتباط شعبههای عدالت با یکدیگر
همانگونهکه ديديم، برای برقراری نظامی عادلانه باید مراحلی طي شود که حضرت علي علیه السلام در قالب شعبههای عدالت بیان کردهاند. ازاينرو چهار شعبه عدالت بر یکدیگر مترتباند. بر اساس فرمایش حضرت علی علیه السلام : فَمَنْ فَهِمَ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ؛ اگر کسی فهم نافذ داشته باشد، دانش ژرفی درباره رفتار مؤمنانه پیدا میکند و این دانش موجب تقویت ایمان میشود. روشن است که منظور از علم در اینجا دانشی است که مربوط به ایمان و تقویت آن است.
ایشان در ادامه میفرمایند: وَمَنْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحُكْمِ. این عبارت قدري نامأنوس به نظر میرسد. بعضی شارحان در توضیح این عبارت، فهم نافذ را بهکار نبردهاند و گمان کردهاند که «شرائع الحکم» به معناي احکام شريعت است و بر این اساس معنای این قسمت از روایت آن است که اگر کسی علمی عمیق و ژرف داشته باشد، احکام شریعت را بهخوبی درمييابد. این معنا بهخوديخود اشتباه نیست؛ اما با این برداشت، عبارتِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحُكْمِ معنای روشنی نمييابد. توضیح آنکه «صَدَرَ» در مقابل «وَرَدَ» بهکار ميرود. در قدیم مردم از آب نهر استفاده ميکردند. آب نهر ورودیهایی به نام شریعه داشت. شرائع جمع شريعه و به معناي آبراهها و آبشخورهای نهر آب است. اگر کسي بر سر نهر برود ميگويند: وَرَدَ الشريعة؛ «وارد شريعه شد»، و هنگامی که کسی از آب استفاده کند و بيرون آید، ميگويند: صَدَرَ عَنِ الشريعة؛ «از شريعه بيرون آمد». با این توضیح، وقتی حضرت علی علیه السلام میفرمایند: وَمَنْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحُكْمِ به این معنا خواهد بود که اگر کسي علم عميق پيدا کند، از شریعههای حکم، خارج ميشود. اين عبارت نشان میدهد اين شخص وارد شريعههايي شده است که هم خودش آب بخورد و هم برای دیگران آب بردارد و حال با دستی پر خارج شده است.
این بخش از روایت راههای شناخت احکام، قضاوتها، قوانين، حقوق و ضوابط رفتاري در امور اجتماعي را به شرائع تشبیه کرده است. گویا نظام حقوقي مؤمنانه مانند شطي است که اطراف آن راههايي براي ورود دارد. کساني که از راه صحیح وارد شوند، ميتوانند از آب استفاده کنند؛ از آن بنوشند؛ و برای دیگران هم بياورند؛
ولی اگر کسی از راه صحیح وارد نشود؛ یعنی فهم نافذ، دقت کافي و ژرفنگری نداشته باشد، یا تشنه برميگردد یا گمان میکند آبی صاف و زلال از نهر برداشته است؛ درحاليکه آب گلآلود است و آشاميدني نیست؛ بنابراين فرد نخست باید با فهم نافذ و دقت وظیفهاش را در قبال افراد جامعه تشخیص دهد و در مرحله بعد با بردباری و حلم قضاوت صحيح را بهدرستی اجرا کند.
تا اينجا سه رکنِ تقویت ایمان را بيان کرديم که رکن سوم نوع رفتار انسان را در برابر ديگر افراد جامعه روشن میکند و به او کمک ميکند که وظیفهاش را بشناسد و بهدرستی عمل کند. برای دستیابی به این هدف والا، عدل در چهار شعبه تبیین شده است: فهم نافذ، علم عميق، قضاوت درخشان و بردباري و كنترل رفتار تا مؤمن از رفتار عادلانه تجاوز نكند. از اركان و پایههای ايمان یک رکن ديگر باقی میماند که به وظيفة ما در برابر ديگران مربوط است، و در گفتار بعد به اين موضوع خواهيم پرداخت.
آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org