- پيشگفتار
- 1ـ دين و فرهنگ
- 2ـ رابطه دين و آزادى
- 3ـ اسلام و جامعه مدنى
- 4ـ مدارا و خشونت در اسلام
- 5ـ دين و انديشه هاى التقاطى (قرائت هاى مختلف و بدعت ها)
- 6ـ اسلام و توسعه سياسى (انگيزه هاى پنهان)
- 7ـ علل انحراف برخى از روشنفكران مسلمان
- 8ـ لزوم تقويت معنويّات
- 9ـ نظارت استصوابى
- 10ـ خاتمه: دليل سكوت رهبرى و مراجع در برابر پاره اى انحرافات
7. علل انحراف برخى از روشنفكران مسلمان
علل انحراف برخى از روشنفكران مسلمانان چيست؟
براى پاسخگويى به پرسش فوق، بهتر است كه علل انحراف يك مسلمان ـ نه فقط روشنفكر ـ را بررسى كنيم:
آنچه امروزه انحراف و كجروى خوانده مىشود، در صدر اسلام عنوان «فتنه» داشته است: فتنه يا انحراف امرى است كه نخست در فكر و انديشه پديدار مىگردد و آنگاه ممكن است به
مقام عمل نيز سرايت كند و به صورت قتل و خونريزى، تجاوز و... جلوه كند.
بنابراين، انحراف (= فتنه) در بُعد فكرى ريشه و اساس است و آنچه در عمل بروز مىيابد، ثمره و ميوه آن محسوب مىشود. به همين دليل قرآن كريم انحراف فكرى (= فتنه) راـ از نظر ارزشگذارى ـ بدتر از اعمال ناشى از آن مىداند. «... وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ...»(1)؛ فتنه از قتل بدتر است.
پس از رحلت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) با اين كه مردم عقايد و نگرش صحيح را از ايشان آموخته بودند و در زمان حيات نبى اكرم(صلى الله عليه وآله)آماده هرگونه جانفشانى و فداكارى در راه اسلام و حفظ جان پيامبر(صلى الله عليه وآله) بودند و در جنگهاى گوناگون دوشادوش حضرتش به كارزار پرداخته بودند، به اعمالى دست زدند و فتنههايى را پايه گذاردند كه نه تنها در سرنوشت مسلمانان كه در آينده بشريّت تأثيرهاى زيان بار و حسرتانگيز بر جاى گذارد. تأثيرهايى كه براى قرنها جامعه بشرى را از نيل به سعادت محروم ساخت و اين پرسش را در اذهان بر جاى گذاشت كه چرا چنين فتنههايى بعد از پيامبر(صلى الله عليه وآله) رخ داد و اين نتايج را به بار آورد؟
سؤالى كه مسلمانان صدر اسلام نيز آن را از حضرت على(عليه السلام) پرسيدند و ايشان در پاسخ فرمودند: «إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْكَامٌ تُبْتَدَعُ»(2)
اميرمؤمنان(عليه السلام) در اين سخن علّت انحراف (= فتنه) را دو چيز معرّفى مىكند:
1. هوى و هوس:(3) هوى و هوس اقسامى دارد كه از آن جمله علاقه شديد به پول و ثروت و انواع شهوترانى را مىتوان نام برد.
يكى از هوسها كه شايد خاستگاه بيشتر فرقههاى خاص دينى باشد، ميل و علاقه فراوان به «شهرت» و مطرح بودن است. تا جايى كه فرد تمام تلاش خود را به كار مىگيرد و انواع مشكلات را به جان مىخرد و با صرف هزينههاى بسيار سعى مىكند تا مورد توجّه و محبوبيّت ديگران قرار گيرد.
1. بقره / 191.
2. نهج البلاغه، خ 50.
3. بطور كلّى آن دسته از گرايشها و اميال انسانى كه موجب ضعف ايمان، سلب ايمان و يا عدم پيدايش ايمان مىشوند و يا مانع از كسب فضايل و ارزشهاى اخلاقى مىگردند «هوى و هوس» ناميده مىشوند.
در طول تاريخ، بسيار بودهاند كسانى كه سالها مشقّت و سختى زندان و حتى شكنجه و تبعيد را پذيرا مىشدند تا شايد طرفدارانى بيابند كه برايشان آواى «زنده باد» سر دهند. نظير چيزى كه در بعضى از اقطاب صوفيّه مشاهده مىكنيم. چون هدف اصلى كسب محبوبيّت و شهرت است و اين ميسور نمىگردد مگر با گفتن سخنانى كه مورد پسند و خوشايند ديگران باشد، بنابراين چنين كسانى هيچ باكى از تغيير و تحريف حقايق ـ به گونهاى كه اهداف آنها را تأمين كند ـ ندارند، تا جايى كه بعضاً تناقضهاى اساسى در سخنانشان مشاهده مىگردد و در توجيه اين تناقضگويىها مىگويند: همه راهها مستقيم و همه آراء بر حقاند و به اصطلاح طرفدار «صلح كل» مىشوند!
2. احكام تبتدع: دومين عامل پيدايش انحراف و فتنه، همان چيزى است كه تحت عنوان نوآورى و «بدعت در دين» مطرح مىشود كه از عامل اوّل ناشى مىگردد. حضرت على(عليه السلام)اين دو عامل را به عنوان دو عامل آغازين انحراف انسان معرّفى مىكنند و در واقع هشدار مىدهند كه در تفسير دين بايد بنا را بر «تسليم» گذارد و نه اميال و آراء شخصى.
به عبارت ديگر، انسان به دو گونه مىتواند با آيات و احكام الهى برخورد كند، يكى آن كه آنچه در آيات و روايات براى بيان احكام الهى آمده است بىچون و چرا بپذيرد و به آنها عمل كند و در فهم منابع شناخت دين؛ يعنى، آيات و روايات از روش صحيح استنباط و اجتهاد پيروى كند. ديگر آن كه از قبل امورى را بپذيرد و به آن معتقد گردد و با اين پيش فرضها به سراغ تفسير و تأويل آيات و احكام برود و بر خلاف شيوه اوّلْ آيات و روايات را به گونهاى تأويل كند كه مطابق فهم و ميل او باشد و به جاى آن كه او تابع دين و شريعت باشد، دين تابع وى و مطابق خواست او تفسير گردد. هر كجا كه احكام دينى با سليقهاش سازگار نبود آن را آن طور كه خود و يا ديگران مىپسندند ارائه كند.
اين در واقع همان نوآورى و بدعت در دين است كه به هدف تأمين منافع و جلب محبوبيّت و توجّه ديگران، و بُت ساختن خود در نزد آنها صورت مىگيرد و در قالب بيان و عبارات جذّاب ادبى و به عنوان «قرائت نو» از دين عرضه مىگردد.
به هر حال، دو عامل پيش گفته در كلام امير مؤمنان(عليه السلام) ريشه انحراف (= فتنه) هر مسلمانى و از جمله روشنفكران است و بايد از هر دو سخت پرهيز كرد.
آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org