- مقدمه
- خداشناسى
- پى جويى دين
- شرط انسان زيستن!
- راه حل مسائل بنيادى
- شناخت خدا
- راه ساده خداشناسى
- اثبات واجب الوجود
- صفات خدا
- صفات ذاتيّه
- صفات فعليّه
- ساير صفات فعليّه
- بررسى علل انحراف
- حلّ چند شبهه
- جهان بينى مادّى و نقد آن
- ماترياليسم ديالكتيك و نقد آن
- يگانگى خدا
- معانى توحيد
- جبر و اختيار
- قضاء و قدر
- عدل الهى
- درآمدى بر مسائل نبوّت
- نياز بشر به وحى و نبوّت
- حلّ چند شبهه
- عصمت انبياء
- دلايل عصمت انبياء
- حلّ چند شبهه
- معجزه
- حلّ چند شبهه
- ويژگيهاى پيامبران
- مردم و پيامبران
- پيامبر اسلام
- اعجاز قرآن
- مصونيت قرآن از تحريف
- جهانى و جاودانى بودن اسلام
- خاتميّت
- امامت
- نياز به وجود امام
- نصب امام
- عصمت و علم امام
- حضرت مهدى (عج)
- اهميت فرجامشناسى
- وابستگى مسأله معاد به مسأله روح
- تجرّد روح
- اثبات معاد
- معاد در قرآن
- پاسخ قرآن به شبهات منكرين
- وعده الهى در مورد قيامت
- مشخصات عالم آخرت
- از مرگ تا قيامت
- تصوير رستاخيز در قرآن
- مقايسه دنيا با آخرت
- رابطه دنيا با آخرت
- نوع رابطه بين دنيا و آخرت
- نقش ايمان و كفر در سعادت و شقاوت ابدى
- رابطه متقابل ايمان و عمل
- چند نكته مهمّ
- حبط و تكفير
- امتيازات مؤمنان
- شفاعت
- حلّ چند شبهه
- بحث های مقدماتی
- وجود خدا
درس شانزدهم
يگانگي خدا
·مقدمه
·برهاني بر يگانگي خدا
مقدمه
در درسهاي گذشته، ضرورت وجود خداي جهانآفرين ثابت شد؛ خداي دانا و توانايي كه پديدآورنده و نگهدارنده و تدبيركنندة جهان است. در درسهاي اخير نیز به بررسي جهانبيني مادي پرداختيم و با بيان اشكالات انواع اين جهانبيني، روشن شد كه فرضِ جهانِ بيخدا، فرضِ نامعقولي است و توجيه قابل قبولي ندارد.
اكنون، نوبت آن رسيده است كه به مسئلة توحيد بپردازيم و نادرستي انديشههاي مشركان را آشكار سازيم. درباره اينكه عقايد شركآميز چگونه در ميان انسانها پديد آمده و چگونه تحول يافته، نظرهاي مختلفي ازطرف جامعهشناسان، اظهار شده است، ولي هيچكدام از آنها دليل روشن و قابل اعتمادي ندارد.
شايد بتوان گفت نخستين عامل گرايش به شرك و چندخدایي، مشاهدة تنوع پديدههاي آسماني و زميني بوده كه چنين تصوري را به وجود آورده است كه هر نوع از آنها تحت تدبير خداي خاصي قرار دارد؛ و از جمله، بعضي پنداشتند كه خوبيها مستند به خداي خير، و بديها مستند به خداي شر است و بدينترتيب، قایل به دو مبدأ براي جهان شدند.
از سوي ديگر با توجه به تأثيري كه نور خورشيد و ماه و ستارگان در پديدههاي زميني دارد، چنين پنداري به وجود آمد كه آنها نوعي ربوبيت، نسبت به موجودات زميني دارند.
ازطرف ديگر، ميل به داشتن معبود محسوس و ملموس، موجب شد براي خدايان مفروض، مجسمهها و نشانههاي سمبوليك بسازند و به پرستش آنها بپردازند. كمكم، خود بتها در ميان تودههاي كوتاهفكر، جنبة اصالت پيدا كردند و هر ملت، بلكه هر قبيلهاي بر
اساس توهمات خودشان آيينهايي براي پرستش بتها وضع نمودند تا از طرفي گرايش فطري به خداپرستي را بهصورت بَدَلي، ارضا كنند و ازطرف ديگر، به تمايلات حيواني و هوسهاي خودشان رنگ تقدس ببخشند و آنها را در قالب مراسم مذهبي بريزند. هنوز هم برگزاري جشنهاي توأم با رقص و پايكوبي و ميگساري و شهوتراني بهعنوان مراسم مذهبي در ميان بتپرستان رواج دارد.
افزون بر همه اينها، اغراض خودخواهانه و برتريجويانة قدرتمندان و جباران بود كه موجب سوءاستفاده از افكار و عقايد سادهلوحانة تودههاي مردم ميشد. آنان براي توسعة قدرت و سلطة خودشان افكار شركآميز را القا و ترويج ميكردند و براي خودشان نيز نوعي ربوبيت قایل ميشدند و پرستش طاغوتها را جزء مراسم مذهبي، قلمداد ميکردند؛ چنانكه نمودهاي روشني از اين انگيزهها را در ميان سلاطين چين، هند، ايران، مصر و ديگر كشورها ميتوان يافت.
بههرحال، آيينهاي شركآميز، تحت تأثير علل و عوامل مختلفي در ميان انسانها شكل گرفت و رواج يافت و مانع رشد و تكامل واقعي انسانها در سآیه پيروي از دين الهي و توحيدي شد و ازاينروي، بخش عظيمي از تلاشهاي پيامبران خدا به مبارزه با شرك و مشركان، اختصاص داده شد؛ چنانكه داستانهاي ايشان در قرآن كريم مكرراً بيان شده است.
بنابراين، اساس عقايد شركآميز را اعتقاد به ربوبيت موجودي غير از خداي متعال براي برخي از پديدههاي جهان، تشكيل ميداده است و حتي بسياري از مشركان، معتقد به يگانگي آفرينندة جهان بودهاند و درواقع، توحيد در خالقيت را پذيرفته بودهاند؛ ولي در مرتبة نازلتر، به خدايان درجة دومي قایل بودهاند كه به گمان ايشان، اداره و تدبير جهان را مستقلاً به عهده دارند و خداي آفريننده را خداي خدايان و ربّالارباب ميناميدهاند.
اين خدايان كارگردان به گمان بعضي، فرشتگان هستند كه اعراب مشرك، ايشان را دختران خدا ميپنداشتند، و به گمان بعضي جنيان و پريان هستند، و به گمان بعضي ديگر، ارواح ستارگان يا ارواح بعضي از انسانهاي پيشين يا نوع خاصي از موجودات نامرئي.
در درس دهم اشاره كرديم كه خالقيت و ربوبيت حقيقي، قابل انفكاك از يكديگر نيستند و اعتقاد به خالقيت خدا با اعتقاد به ربوبيت ديگري سازگار نيست و كساني كه چنين اعتقادات متناقضي داشتهاند، توجه به تناقض آنها نداشتهاند و براي ابطال عقايدشان كافي است كه وجه تناقض آنها بيان شود.
براي اثبات يگانگي خداي متعال، براهين متعددي اقامه شده كه در كتب مختلف كلامي و فلسفي، مذكور است و ما در اينجا به بيان برهاني ميپردازيم كه مستقيماً ناظر به توحيد در ربوبيت و رد عقايد مشركان است.
برهاني بر يگانگي خدا
فرض اينكه جهان، داراي دو يا چند خدا باشد، از چند حال بيرون نخواهد بود: يا اينكه هريك از پديدههاي جهان، مخلوق و معلول همه آنها فرض ميشوند، و يا هر دسته از آنها معلول يكي از خدايان مفروض، بهحساب ميآيند، و يا همگي آفريدة يك خدا شمرده شده، خدايان ديگر بهعنوان مدبر و كارگردان جهان فرض ميشوند.
فرض اينكه هر پديدهاي داراي چند آفريننده باشد، محال است؛ زيرا معناي اينكه دو يا چند آفريننده (علت هستيبخش) موجودي را بيافرينند، اين است كه هركدام از آنها وجودي را افاضه كنند و در نتيجه، چند وجود پديد ميآيد؛ درصورتيكه هر موجودي فقط يك وجود دارد، وگرنه موجود واحدي نخواهد بود.
فرض اينكه هريك از آنها آفرينندة يك مخلوق يا مجموعة خاصي از مخلوقات باشند، لازمهاش اين است كه هر مخلوقي قائم به آفرينندة خودش باشد و نيازي به موجود ديگر نداشته باشد؛ مگر نيازي كه در نهايت به آفرينندهاش منتهي شود و چنين نيازي تنها به آفريدگانِ همان آفريننده خواهد بود. به ديگر سخن، لازمة فرض چند خدا براي جهان، وجود نظامهاي متعدد و منعزل از يكديگر است؛ درصورتيكه جهان، نظام واحدي دارد و هم پديدههاي همزمان، با يكديگر مرتبطاند و بر يكديگر اثر ميگذارند و به يكديگر نياز
دارند، و هم بين پديدههاي گذشته با پديدههاي فعلي، و بين پديدههای فعلي با پديدههاي آينده، ارتباط برقرار است و هر پدیده قبلي زمينة پيدايش پدیده بعدي را فراهم ميكند. پس چنين جهاني كه داراي اجزای همبسته و مرتبط است و نظام واحدي بر آن حكمفرماست، نميتواند معلول چند علت هستيبخش باشد.
اگر فرض شود كه آفرينندة همه آفريدگان، يكي است و ديگران عهدهدار اداره و تدبير جهان هستند، چنين فرضي هم صحيح نخواهد بود؛ زيرا هر معلولي با تمام شئون هستياش قائم به علت هستيبخش است و هيچ موجود مستقل ديگري راهي براي تصرف در آن ندارد؛ مگر تأثير و تأثراتي كه بين معلولات يك علت حاصل ميشود و همگي در حيطة قدرت و سيطرة فاعل هستيبخش قرار دارد و با اذن تكويني او انجام ميگيرد. در اين صورت، هيچكدام از آنها درحقيقت «ربّ» نخواهد بود؛ زيرا معناي حقيقي ربّ اين است كه تصرف استقلالي در مربوب خود انجام دهد و فرض اين است كه اينگونه تصرفات و تأثيرات استقلالي نيست، بلكه همگي آنها در شعاع ربوبيت آفريننده و با نيرويي كه او ميدهد، انجام ميگيرد. فرض چنين ارباب و كارگرداناني منافاتي با توحيد در ربوبيت ندارد؛ چنانكه خالقيتي هم كه به اذن الهي باشد، منافاتي با توحيد در خالقيت نخواهد داشت و در قرآن كريم و روايات شريفه، وجود اينگونه خلق و تدبيرهاي تطفلي و غيراستقلالي براي بعضي از بندگان خدا ثابت شده است؛ چنانكه درباره حضرت عيسيعلیه السلام ميفرمايد: وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيها فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِي(1) و نيز ميفرمايد: فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً..(2)
حاصل آنكه توهم امكان وجود چند خدا براي جهان، از مقايسة خدا با علل مادي و اِعدادي برخاسته است كه تعدد آنها براي معلول واحد، اشكالي ندارد؛ درصورتيكه علت هستيبخش را نميتوان به اينگونه علتها تشبيه كرد و براي هيچ معلولي نميتوان چند علت هستيبخش يا چند ربّ و مدبر استقلالي فرض نمود.
1. مائده (5)، 110.
2. نازعات (79)، 5.
بنابراين، براي دفع اين توهم بايد ازيكسوي، در معناي علت هستيبخش و ويژگيهاي اين نوع عليت، دقت كرد تا معلوم شود كه تعدد چنين علتي براي معلول واحد، محال است، و از سوي ديگر، بايد در همبستگي جهان تأمل کرد تا روشن شود كه چنين نظام همبستهاي نميتواند آفريدة چند خدا يا تحت تدبير چند ربّ مستقل باشد.
ضمناً روشن شد كه قایل شدن به ولايت تكويني براي بعضي از بندگان شايستة خدا درصورتيكه به معناي خالقيت و ربوبيت استقلالي نباشد، منافاتي با توحيد نخواهد داشت؛ چنانكه ولايت تشريعي پيغمبر اكرمصلی الله علیه و آله و ائمه اطهارصلی الله علیه و آله منافاتي با ربوبيت تشريعي الهي ندارد؛ چون ازطرف خداي متعال و با اذن الهي است.
پرسش
1. علل پيدايش عقايد شركآميز را شرح دهيد.
2. اساس عقايد شركآميز چيست؟
3. ملازمة بين خالقيت و ربوبيت را بيان كنيد.
4. چرا نميتوان براي هر پديدهاي چند آفريننده فرض كرد؟
5. چرا نميتوان هر دسته از آفريدگان را مخلوق آفرينندة خاصي شمرد؟
6. چه اشكالي دارد كه همه جهان، آفريدة خداي واحدي دانسته شود و درعينحال، ارباب و كارگردانان متعددي براي جهان، فرض شود؟
7. توهم امكان تعدد خدا از كجا ناشي شده و چگونه دفع ميشود؟
8. چرا اعتقاد به ولايت تكويني براي اوليای خدا، منافاتي با توحيد در خالقيت و ربوبيت ندارد؟
آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org