قال علي عليه‌السلام : إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛ امير مومنان عليه‌السلام مي‌فرمايند: همانا براي شما بهايي جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد. (نهج‌البلاغه، حکمت456)

مقدمه معاونت پژوهش

حقيقت اصيل‌ترين، جاودانه‌ترين و زيباترين راز هستي و نياز آدمي است كه سلسلة مؤمنان و عالمان صادق چه جان‌ها كه در راه آن نباخته، و جاهلان و باطل‌پرستان چه توطئه‌‌ها و ترفندها كه براي محو و مسخ آن نساخته‌اند. چه تلخْ‌واقعيتي است مظلوميت حقيقت، و چه شيرينْ‌حقيقتي است اين وا‌‌‌‌قعيت كه در مصاف هميشگي حق و باطل، حق سربلند و سرفراز است و باطل از بين‌رفتني و نگونسار.

فصل دوم: ويژگي‌هاي حکومتي علي علیه السلام

وَمَا الَّذِي نَقَمُوا مِنْ أَبِي الْحَسَنِ؟ نَقَمُوا مِنْهُ وَاللَّهِ نَكِيرَ سَيْفِهِ وَقِلَّةَ مُبَالَاتِهِ بِحَتْفِهِ وَشِدَّةَ وَطْأَتِهِ وَنَكَالَ وَقْعَتِهِ وَتَنَمُّرَهُ فِي ذَاتِ اللَّهِ.

فصل دوم: خدمات رسول خدا صلی الله علیه و آله از زبان فاطمه عليهاالسلام

فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ، صَادِعاً بِالنِّذَارَةِ، مَائِلاً عَنْ مَدْرَجَةِ الْمُشْرِكِينَ، ضَارِباً ثَبَجَهُمْ، آخِذاً بِأَكْظَامِهِمْ، دَاعِياً إِلَي سَبِيلِ رَبِّهِ «بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ»(1).

فصل پنجم: ماجراي سقيفه از ديدگاه اهل‌بيت علیهم السلام

1. مقدمه

با مرور سخنان سرور زنان عالم عليهاالسلام به اين نتيجه رسيديم که عملکرد مردم عصر ايشان، به‌ويژه عاملان و طراحان ايجاد انحراف در امر جانشيني رسول خدا صلی الله علیه و آله ، عملکردي پرمخاطره با پيامدهايي زيان‌بار بود و همه کساني که در آن مقطع حساس در امر دفاع از حق و مبارزه با باطل کوتاهي کردند، در برابر همه خسارت‌هاي ناشي از آن انحراف که به مصالح سياسي و اجتماعي جامعه بشري وارد شود، تا روز قيامت مسئول خواهند بود.

بخش هفتم: پاسخ ابوبکر به احتجاج فاطمه عليهاالسلام و اتمام حجت آن حضرت

مقدمه

با پايان يافتن خطبه سرور زنان عالم عليهاالسلام بحثي مهم و تعيين‌کننده ميان حضرت و شخصي که متصدي حکومت شده بود درگرفت که به‌لحاظ اهميت اين گفت‌و‌گو، بخشي از کتاب را به توضيح و تشريح آن اختصاص مي‌دهيم و نکات مهم اين گفت‌و‌گو را به بحث مي‌نشينيم. در پايان اين بخش نيز به سبب اهميت آيات اقتباس‌شده در اين خطبه مبارک و شريف مروري دوباره بر اين آيات خواهيم داشت.

مقدمه نگارنده بر جلد دوم

باز نور خيره‌کنندة او بود که نه‌تنها اهل مدينه، بلکه خورشيد و ماه را نيز حيرت‌زده مي‌کرد. آسماني بودنِ او را نه‌تنها عبادت، وقار، متانت، حيا و علمش فرياد مي‌کرد، بلکه امواج خروشان جانِ پاکش اين حقيقت را از کسي پنهان نمي‌داشت. دريا دريا نور بود که مي‌جوشيد و مي‌خروشيد و مي‌تابيد و عالم معنا را مملو از شور مي‌کرد و به مرزهاي ظلماني طبيعت گام مي‌نهاد. باز او بود که چون صبح و غروب‌هاي ديگر براي علي علیه السلام مي‌درخشيد.

آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org