قال علي عليه‌السلام : إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛ امير مومنان عليه‌السلام مي‌فرمايند: همانا براي شما بهايي جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد. (نهج‌البلاغه، حکمت456)

 

 

گفتار ششم

راه رهايي از تباهي و فساد و مظاهر فرهنگ غرب

 

با توجه به اينكه فضاي فرهنگي جامعه نقش بسيار مهمي در شكل‌گيري روحيه و رفتار افراد و سرانجام، سعادت و شقاوت آنان دارد، بايد بكوشيم اين فضا را به فضاي فرهنگي زمان پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و ائمة‌ اطهار علیهم السلام نزديك سازيم. در‌حقيقت، فضاي فرهنگي مثل هوايي است كه ما تنفس مي‌كنيم. چنان‌كه بدن ما با هوا و اتمسفر زمين تعامل دارد، ما نيز با فضاي فرهنگي پيرامون خود تعامل داريم و از آن اثر مي‌پذيريم و بر آن تأثير مي‌گذاريم. ما براي تداوم زندگي خود اكسيژن هوا را دريافت مي‌كنيم. حال اگر هوايي كه ما تنفس مي‌كنيم اكسيژن كافي نداشته باشد يا به مواد سمي آلوده باشد، استنشاق آن هواي آلوده موجب بيماري يا مرگ ما مي‌شود. اين هوا را خداوند آفريده و ما نقشي در پيدايش آن نداشته‌ايم، اما چگونگي استفاده از آن و پاك نگه ‌داشتن يا آلوده ‌ساختنش در دست ماست. همچنين روح ما در فضايي فرهنگي متناسب با روح رشد مي‌كند. آن فضاي فرهنگي خاستگاه روح ادراكات ماست كه به‌وسيله حواس ظاهري يا حواس باطني پديد مي‌آيند. اين فضاي فرهنگي كه در محيط فكري ما وجود دارد، دراصل پاك و عاري از آلودگي است؛ چون آفريده خدا و متناسب با فطرت
 

ماست. اما اين فضاي پاك فكري به‌دست انسان‌هاي فاسد و افكار و انديشه‌هاي فاسدشان آلوده مي‌شود. نسلي كه در اين فضاي فاسد فرهنگي رشد مي‌كند، با نسلي كه در فضايي پاك و نوراني مي‌بالد، بسيار متفاوت خواهد بود: ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُون؛(1) «تباهي در خشكي و دريا، به‌سبب آنچه دست‌هاي مردم كرده، پديد آمد تا [خدا جزاي] برخي از آنچه را كرده‌اند به آنها بچشاند؛ باشد كه بازگردند».

مراتبي از زمينه‌هاي پيشرفت يا سقوط انسان در فضاي فرهنگي حاكم بر محيط رقم مي‌خورد و انسان‌ها از اين فضا تأثير مي‌پذيرند. با توجه به اين تأثيرگذاري است كه ما گاهي مي‌بينيم در محله يا روستايي، فضاي فرهنگي ويژه‌اي وجود دارد و فرهنگ آن محيط كوچك با محيط‌هاي هم‌جوار متفاوت است. براي مثال، گاهي در بين روستاهاي يك شهر به روستايي برمي‌خوريم كه مردمش در قياس با ديگر مردم از تقوا، ديانت و صفاي بيشتري برخوردارند و زندگي بانشاط‌تر و شيرين‌تري دارند. پس از بررسي درمي‌يابيم كه در آن روستا عالم صالحي زندگي مي‌كرده و آثار و بركات وجود آن عالم، سالياني طولاني فضاي فرهنگي آن روستا را از فساد و انحراف حفظ كرده است.

براثر اختلاط و ارتباطات گسترده جامعه ما با دنياي غرب و نيز امواج راديويي، ماهواره‌اي، اينترنت و ديگر رسانه‌ها، سموم نابودگر فرهنگ غربي به فضاي فرهنگي جامعه ما راه يافته است. ما بايد بكوشيم كه فضاي فرهنگي‌مان را از فضاي فرهنگ غرب مستقل سازيم تا از آن تأثير نپذيرد. چنان‌كه در هواي آلوده و آميخته با مواد سمي، تنها راه سالم‌سازي هوا وارد ‌كردن اكسيژن پاك به هواست، تنها راه مبارزه با سموم فرهنگ بيگانه وارد ساختن امواج معنوي فرهنگ اهل‌بيت علیهم السلام به


1. روم (30)، 41.

محيط فرهنگي است. با كمال تأسف حتي محيط فكري و فرهنگي روحانيت ما از آثار سوء فرهنگ منحرف جهاني مصون نمانده و به‌آرامي و بي‌سر‌و‌صدا، به‌گونه‌اي‌كه كمتر كسي متوجه مي‌شود، از امواج مسموم و زهرآگين آن تأثير مي‌پذيرد. اگر كسي بدون جانب‌داري و فارغ از تعلقات، وضعيت كنوني محيط فرهنگي خود را با گذشته مقايسه كند، درمي‌يابد كه اين فضا به انحراف كشيده شده است و اگر اين روند ادامه يابد، نسل آينده به‌كلي فاسد مي‌شود. ما بايد عناصر فرهنگي سالم را شناسايي و احيا كنيم و به فضاي فكري و فرهنگي جامعه خود وارد سازيم.

دراين‌جهت، ما بر آن شديم روايات اهل‌بيت علیهم السلام را كه دربردارنده عالي‌ترين آموزه‌هاي متعالي فرهنگي است بررسي كنيم و عناصر و ويژگي‌هاي ساخت جامعه سالم فرهنگي را از آنها استخراج کنيم. در اين رويكرد، ما رواياتي را مي‌خوانيم كه در آنها ائمه اطهار علیهم السلام شيعيان واقعي و انتظارات بحقشان را از شيعيان و پيروان خود به تصوير كشيده‌اند. بي‌ترديد، خواندن و شنيدن اين روايات بر انسان اثر مي‌گذارد؛ چون شنيدني‌ها و ديدني‌ها مهم‌ترين عوامل اثربخش بر اراده انسان و تغيير فرهنگ و ارائه شيوه‌هاي تربيتي‌اند. سرمايه‌گذاري‌هاي كلان كشورهايي چون آمريكا در ساخت و نمايش فيلم‌ها و تأسيس ايستگاه‌هاي راديويي براي تبليغ عليه نظام‌هاي مخالف و غيرهمسو با غرب، به‌جهت تأثير فراوان ديدن فيلم و شنيدن اخبار جهت‌دار بر رفتار و روحيات انسان‌هاست.

اگر ما مدتي با افرادي زندگي كنيم، درمي‌يابيم كه براثر هم‌نشيني با آنان و ديدن و شنيدن رفتارها و سخنانشان، در رفتار و روحيات ما تغييري محسوس حاصل شده است. پس نبايد از تأثير مثبت روايات غافل بود و بايد اذعان داشت كه شنيدن و خواندن آنها بر رفتار و روحيات ما تأثير مي‌گذارد. اين روايات كه مضامين برخي از آنها متواتر است، ما را با فضاي فرهنگي زمان پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام

آشنا مي‌سازد و با مطالعه آنها درمي‌يابيم كه چه انديشه‌ها، ارزش‌ها و روحياتي بر آن زمان حاكم بوده است. بسياري از اين روايات كه به تبيين ويژگي‌ها، فضايل شيعيان و تفاوت بين «شيعه» و «محب اهل‌بيت» پرداخته، در تفسير منسوب به امام حسن عسكري علیه السلام آمده‌اند. اين روايت‌ها را مرحوم علامه مجلسي به نقل از آن تفسير در كتاب بحار الانوار، در باب مربوط به ويژگي‌هاي شيعيان گرد آورده است. اين روايات در تفسير ياد‌شده، به‌ترتيب از رسول خدا صلی الله علیه و آله ، امير مؤمنان علیه السلام ، فاطمه زهرا عليهاالسلام ، ديگر امامان و سرانجام از امام حسن عسكري علیه السلام نقل شده‌‌اند.

مراتب كيفر شيعيان و فرجام نهايي آنها

در يكي از آن روايات، امام حسن عسكري علیه السلام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله در ستايش شيعيان چنين فرموده‌اند:

قَالَ رَسُولَ الله صلی الله علیه و آله إِتَّقُوا اللهَ مَعَاشِرَ الشِّيعَه فَإِنَّ الْجَنَّةَ لَنْ تَفُوتَكمْ وَإِنْ أَبْطَأَتْ بِهَا عَنْكمْ قَبَائِحُ أَعْمَالِكمْ فَتَنَافَسُوا فِي دَرَجَاتِهَا؛ اي گروه شيعيان، از خدا بترسيد و تقوا پيشه كنيد. بهشت از دست شما نمي‌رود، اگر‌چه گناهانتان موجب شود كه شما ديرتر وارد آن شويد. اكنون براي به دست آوردن درجات بهشت باهم مسابقه دهيد.

از اين روايت و روايات ديگري كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شده و در آنها از ويژگي‌ها و صفات شيعيان سخن رفته، برداشت مي‌شود كه عنوان شيعه در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله نيز مطرح بوده است؛ زيرا در آن زمان، شماري چون سلمان و ابوذر و مقداد به‌منزله شيعه امير مؤمنان، علي علیه السلام شناخته مي‌شده‌اند. از اين روايت كه در آن، رسول خدا صلی الله علیه و آله شيعيان را به تقوا سفارش كرده‌اند، به دست مي‌آيد كه شيعيان و پيروان اهل‌بيت علیهم السلام هرگز از بهشت محروم نمي‌شوند. اگر‌چه گناهان

آنان موجب شود كه ديرتر به بهشت وارد شوند، پس از آنكه كوتاهي‌هايشان جبران گرديد و از آن گناهان پاك شدند، به بهشت مي‌روند و تا ابد از نعمت‌هاي آن برخوردار مي‌شوند. پس شيعيان بايد قدر خود را بدانند و به خود ببالند و به‌پاس چنين مقامي كه خداوند به آنان بخشيده، از عصيان و مخالفت با خدا خودداري كنند و از يكديگر براي رسيدن به درجات بهشت پيشي گيرند.

1. كيفر در طبقه بالاي جهنم

قِيلَ فَهَلْ يَدْخُلُ جَهَنَّمَ‌ أَحَدٌ مِنْ مُحِبِّيك وَمُحِبِّي عَلِي علیه السلام ؟ قَالَ: مَنْ قَذَّرَ نَفْسَهُ بِمُخَالَفَةِ مُحَمَّد وَعَلِي علیهما السلام وَوَاقَعَ الْمُحَرَمَّاتِ وَظَلَمَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَخَالَفَ مَا رَسَمَا لَهُ مِنَ الشَّرْعِيَاتِ جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ قَذِراً طَفِساً يَقُولُ مُحَمَّد وَعَلِي علیهما السلام يَا فُلانُ أَنْتَ قَذِرٌ طَفِسٌ لا تَصْلُحُ لِمُرَافَقَةِ الأَخْيَارِ وَلا لِمُعَانَقَةِ الْحُورِ الْحِسَانِ وَلا لِلْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ وَلا تَصِلُ إِلَي هُنَاك إِلاَّ بِأَنْ يُطَهَّرَ عَنْكَ مَا هَاهُنَا يَعْنِي مَا عَلَيْهِ مِنَ الذُّنُوبِ فَيَدْخُلُ إِلَي الطَّبَقَ الأَعْلَي مِنْ جَهَنَّمَ فَيُعَذَّبُ بِبَعْضِ ذُنُوبِه؛ [فردي] پرسيد:‌ آيا يكي از دوستان شما يا دوستان علي علیه السلام وارد جهنم خواهد شد؟ فرمود: هركس نفس خود را به‌وسيله مخالفت با محمد و علي علیهما السلام كثيف و چركين كند و در پي كارهاي حرام برود و به مؤمنان ستم كند و با احكام شرعي‌اي كه محمد و علي علیهما السلام ‌براي او گفته‌اند مخالفت كند، روز قيامت گناهكار و آلوده، به محشر وارد مي‌شود. محمد و علي علیهما السلام مي‌گويند: اي فلاني، تو كثيف و آلوده‌اي و شايستگي هم‌نشيني با صالحان و نيكان را نداري و شايسته نيستي كه با حوريان هم‌آغوش شوي و با فرشتگان مقرب هم‌نشين گردي.

تو نمي‌تواني خود را به آنها نزديك سازي، مگر آنكه از گناهان پاك شوي. آن‌گاه او را براي پاك ‌شدن از گناهان، در طبقه نخست دوزخ جاي مي‌دهند و براي برخي از گناهان عذاب مي‌شود.

پس از آنكه حضرت شيعيان را مي‌ستايند، شخصي مي‌پرسد: آيا دوستان رسول خدا صلی الله علیه و آله و امير مؤمنان علیه السلام به جهنم مي‌روند؟ از اين پرسش به دست مي‌آيد كه در آن زمان هم کساني شيعه را مساوي با دوست‌دار اهل‌بيت علیهم السلام مي‌دانستند و از تفاوت ميان شيعه و دوست‌دار اهل‌بيت علیهم السلام آگاه نبودند. حال‌آنكه بنابر روايات گوناگون، شيعه با محب متفاوت است و چنان نيست كه هركس محب اهل‌بيت علیهم السلام باشد، شيعه آنان نيز به‌ شمار ‌آيد. به‌هر‌روي، حضرت در پاسخ آن شخص مي‌فرمايند كه برخي از دوستان ما نيز وارد دوزخ مي‌شوند. كسي كه با دستورهاي دين و پيشوايان معصوم خود مخالفت كند و اين‌گونه جان خود را آلوده سازد و به مردم ستم روا دارد، روز قيامت آلوده وارد محشر مي‌شود. پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و امير مؤمنان علیه السلام به اين شخص كه از دوستداران آنان به ‌شمار مي‌آيد، مي‌گويند: تو آلوده‌اي و شايستگي هم‌نشيني با نيكان و صالحان را نداري. تو شايسته نيستي كه با حوريان بهشتي هم‌آغوش گردي و نيز شايستگي هم‌نشيني با فرشتگان مقرب خدا را نداري. تو به چنين مقام متعالي‌اي نخواهي رسيد، مگر آنكه از آلودگي‌هاي گناهانت پاك گردي. آن‌گاه او را به طبقه بالاي جهنم مي‌برند كه دوزخيان آن در قياس با ديگر طبقه‌هاي جهنم، به‌ويژه پايين‌ترين طبقه و قعر جهنم كه در آن شديدترين عذاب‌ها را مي‌بينند، كمتر عذاب مي‌شوند. اين طبقه، ويژه دوستان اهل‌بيت علیهم السلام است كه از گناهان خويش در دنيا پاك نشده‌اند و در آن، چنان‌كه طلا را در كوره ذوب مي‌كنند تا ناخالصي‌هايش خارج شود، مدتي عذاب مي‌شوند تا از گناهان و آلودگي‌ها پاك شوند. پس از آن به بهشت مي‌روند.

2. تطهير در محشر

وَمِنْهُمْ مَنْ تُصِيبُهُ الشَّدَائِدُ فِي الْمَحْشَرِ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِ ثُمَّ يَلْقُطُهُ مِنْ هُنَا وَمِنْ هُنَا مَنْ يَبْعَثُهُمْ إِلَيْهِ مَوَالِيهِ مِنْ خِيَارِ شِيعَتِهِمْ كَمَا يَلْقُطُ الطَّيْرُ الْحَب؛ برخي از آنها به‌سبب بعضي گناهان خويش در محشر به سختي‌هايي گرفتار مي‌شوند. سپس سروران و مواليان آنها برخي از بهترين شيعيان خود را سراغ آنان مي‌فرستند و آن گرفتاران را، چنان‌كه پرنده دانه را برمي‌چيند، از گوشه‌‌و‌كنار برمي‌چينند و به بهشت مي‌برند.

برخي از مؤمنان گنهكار كيفرشان در حدي نيست كه به جهنم بروند و در آتش بسوزند، بلكه در صحراي محشر به سختي‌ها و گرفتاري‌هايي چون تشنگي و هول ‌و ‌هراس دچار مي‌شوند. همين گرفتاري‌ها و سختي‌هاي محشر آلودگي‌ها و گناهان آنان را مي‌زدايد. پس از آنكه از آلودگي‌ها و گناهان پاك شدند، اهل‌بيت عصمت و طهارت علیهم السلام دوستان خاص خود را مي‌فرستند تا آنان را، چنان‌كه مرغ دانه را از روي زمين برمي‌چيند، از گوشه‌وكنار محشر جمع كنند و از كيفر الهي نجات دهند و به بهشت ببرند.

3. تطهير در دنيا

وَمِنْهُمْ مَنْ تَكُونُ ذُنُوبُهُ أَقَلَّ وَأَخَفَّ فَيُطَهَّرُ بِالشَّدَايِدِ وَالْنَوَائِبِ مِنَ السَّلاَطِينِ وَغَيْرِهِمْ وَمِنَ الآفَاتِ فِي الأَبْدَانِ فِي الدُّنْيَا لِيُدْلَي فِي قَبْرِهِ وَهُوَ طَاهِرٌ [مِنْ ذُنُوبِهِ]؛ برخي از مؤمنان كساني‌اند كه گناهانشان كمتر و سبك‌تر از آن دو دسته است، و آنها با سختي‌هاي دنيا و گرفتار‌ شدن به ناملائمات حكومت‌ها و ديگران و بيماري‌هاي جسمي از گناه خود پاك مي‌شوند، تا وقتي در قبر سرازير مي‌گردند، پاك باشند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله مي‌فرمايند كه دسته سومِ مؤمنان گنهكار، آنان‌اند كه گناهان و آلودگي‌هايشان كمتر و سبك‌تر از دو دسته پيشين است و كيفر آنان به محشر وانهاده نمي‌شود. آنان در دنيا به‌وسيله سختي‌ها و تنگناها و محدوديت‌ها و رنج‌هايي كه حاكمان و سلاطين به آنها وارد مي‌سازند و نيز با دچار شدن به بيماري‌ها و کاستي‌ها كيفر مي‌شوند. آنان با اين سختي‌ها و گرفتاري‌ها از گناهان خويش پاك مي‌شوند و وقتي در قبر سرازير مي‌شوند، گناهي برايشان باقي نمانده و به بهشت وارد مي‌شوند.

4. مراتب مختلف كيفر شيعيان

وَمِنْهُمْ مَنْ يَقْرُبُ مَوْتُهُ وَقَدْ بَقِيَتْ عَلَيْهِ فَيَشْتَدُّ نَزْعُهُ وَيُكَفَّرُ بِهِ عَنْهُ. فَإِنْ بَقِيَ شَيْءٌ وَقَوِيَتْ عَلَيْهِ يَكُونُ لَهُ بَطَنٌ أَوْ إِضْطِرَابٌ فِي يَوْمِ مَوْتِهِ فَيَقِلُّ مَنْ بِحَضْرَتِهِ فَيَلْحَقُهُ بِهِ الذُّلُّ فَيُكَفَّرُ عَنْهُ فَإِنْ بَقِيَ عَلَيْهِ شَيْءٌ أُتِيَ بِهِ وَلَمَّا يُلْحَدُ وَيُوضَعُ فَيَتَفَرّقُونَ عَنْهُ فَيُطَهَّرُ. فَإِنْ كانَتْ ذُنُوبُهُ أَعْظَمَ وَأَكْثَرَ طَهُرَ مِنْهَا بِشَدَائِدِ عَرَصَاتِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَإِنْ كَانَتْ أَكْثَرَ وَأَعْظَمَ طَهُرَ مِنْهَا فِي الطَّبَقِ الأَعْلَي مِنْ جَهَنَّمَ وَهَؤُلاَءِ أَشَدُّ مُحِبِّينَا عَذَاباً وَأَعْظَمُهُمْ ذُنُوبا؛ برخي از آنها مرگش فرامي‌رسد درحالي‌که هنوز گناهانش باقي مانده است و با سختي جان ‌كندن، از گناه پاك مي‌گردد. اگر همچنان چيزي از گناه او باقي بماند، وقت مردن و جان ‌دادن دچار پريشاني مي‌شود؛ به‌گونه‌اي‌كه اطرافيانش كم مي‌شوند و ازاين‌جهت خوار جلوه مي‌كند و اين كفاره گناهش است. باز اگر چيزي از گناهش باقي ماند، مدتي كنار قبر معطل مي‌ماند و دفن جنازه‌اش به‌تأخير مي‌افتد تا آنكه مردم پراكنده مي‌شوند و اين نيز سبب پاكي از گناه است. اگر گناهانش

بيشتر و سنگين‌تر باشد، با سختي‌هاي عرصات روز قيامت از گناهان پاك مي‌شود و اگر گناهانش بيشتر و سنگين‌تر باشد، در طبقه بالاي دوزخ از گناهان خود پاك مي‌شود، و اين دسته از دوستان ما گناهانشان از ديگران بيشتر و عذابشان شديدتر است.

در فراز پيشين از کساني ياد شد که گناهانشان در دنيا با رنج بيماري‌ها و گرفتاري‌ها پاک مي‌شود، در اينجا مي‌افزايد: دسته ديگري از مؤمنان گنهكار، كساني‌اند كه تا دم مرگ، گناهانشان بخشوده نشده است و با سختي جان ‌دادن، نگراني‌ها و مشكلاتي كه هنگام مرگ برايشان رخ مي‌دهد، يا دچار ‌شدن به بيماري‌اي كه موجب متعفن شدن بدن‌ آنان و درنتيجه تنفر‌ نزديكان و اطرافيان از آنها و خوار و بي‌مقدار‌ شدنشان مي‌گردد،‌ از گناهانشان پاك مي‌شوند. اما اگر باز بخشي از گناهانشان باقي مانده باشد، با تأخير افتادن در تجهيز و دفنشان‌ و پراكندگي مردم و نزديكان هنگام خاك‌سپاري، از گناهانشان پاك مي‌شوند. اگر در اين مراحل نيز همه گناهانشان پاك نشد، هنگام رستاخيز به طبقه نخست دوزخ وارد مي‌شوند و مدتي عذاب الهي را مي‌چشند تا از گناهانشان به‌طوركامل پاك گردند.

نکته شايان توجه اين است که در پايان، رسول خدا صلی الله علیه و آله اين مؤمنان گنهكار را از شيعيان خود به ‌شمار نمي‌آورند، بلكه آنها را از دوستان خود مي‌خوانند:

لَيْسَ هَؤُلاَءِ يُسَمَّوْنَ بِشِيعَتِنَا وَلَكِنَّهُمْ يُسَمَّوْنَ بِمُحِبِّينَا وَالْمُوَالِينَ لأَوْلِيَائِنَا وَالْمُعَادِينَ لأَعْدَائِنَا إِنَّ شِيعَتَنَا مَنْ شَيَّعَنَا وَاتَّبَعَ ءَاثَارَنَا وَاقْتَدَي بِأَعْمَالِنَا؛(1) اينها شيعيان ما نيستند، بلكه دوستان ما به‌ شمار مي‌آيند و با دوستان ما دوست و با دشمنان ما دشمن‌اند. شيعيان ما كساني‌اند كه از ما و از آثار و گفتارمان پيروي كنند و به كارهاي ما اقتدا جويند.


1. امام حسن عسکري علیه السلام ، التفسير المنسوب الي الامام العسکري، ص305ـ307.

در اين روايت، ‌تفاوت ميان محب با شيعه اهل‌بيت علیهم السلام روشن شده است و كساني كه ادعا مي‌كنند شيعه‌اند، اما از گناه و نافرماني خدا نمي‌پرهيزند، شيعه به ‌شمار نمي‌آيند. البته چون اهل‌‌بيت علیهم السلام و دوستان آنها را دوست دارند و با دشمنان اهل‌بيت علیهم السلام دشمن‌اند، دوستان آنها به ‌شمار مي‌آيند. ايشان به‌يمن دوستي با اهل‌بيت علیهم السلام يا با سختي‌هايي كه در دنيا مي‌بينند، از گناهان خويش پاك مي‌شوند يا مدتي در جهنم به ‌سر مي‌برند و با تحمل عذابي كه در قياس با عذاب كفار و دشمنان خدا ناچيز است، پاك مي‌شوند و سپس شايستگي ورود به بهشت را مي‌يابند. شيعيان واقعي كساني‌اند كه كاملاً پيرو اهل‌بيت علیهم السلام باشند و به سيره و روش آنان عمل كنند و گناهي از ايشان سر نزند. طبيعي است وقتي شيعيان واقعي گناه مرتكب نمي‌شوند، چه در دنيا و چه در آخرت، كيفري نمي‌بينند.

معيار شيعه و پيرو اهل‌بيت علیهم السلام

قَالَ رَجُلُ لِرَسُولِ الله صلی الله علیه و آله يَا رَسُولَ الله، فُلاَنٌ يَنْظُرُ إِلَي حَرَمِ جَارِهِ فَإِنْ أَمْكَنَهُ مُوَاقَعَةُ حَرَامٍ لَمْ يَرْعَ عَنْهُ. فَغَضِبَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله وَقَالَ ائْتُونِي بِهِ. فَقَالَ رَجُلٌ آخَرُ: يَا رَسُولَ الله إِنَّهُ مِنْ شِيعَتِكمْ مِمَّنْ يَعْتَقِدُ مُوَالاتَك وَمُوَالاةَ عَلِيٍّ وَيَتَبَرَّءُ مِنْ أَعْدَائِكمَا. فَقَالَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله : لا تَقُلْ إِنَّهُ مِنْ شِيعَتِنَا فَإِنَّهُ كَذِبٌ، إِنَّ شِيعَتَنَا مَنْ شَيَّعَنَا وَتَبِعَنَا فِي أَعْمَالِنَا وَلَيْسَ هَذَا الَّذِي ذَكرْتَهُ فِي هَذَا الرَّجُلِ مِنْ أَعْمَالِنَا؛(1) مردي در محضر مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض كرد: «اي رسول خدا، فلاني به زن همسايه نگاه مي‌كند و اگر حرام و گناهي برايش پيش آيد، پرهيزي ندارد و مرتكب اعمال زشت مي‌شود». رسول خدا صلی الله علیه و آله از اين سخن برآشفت


1. همان، ص307.

و فرمود: «او را نزد من بياوريد». مرد ديگري گفت: «اي رسول خدا، او از شيعيان شماست و از معتقدان به ولايت شما و علي علیه السلام است و از دشمنان شما بيزاري مي‌جويد». رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «نگو او از شيعيان ماست؛ زيرا اين سخن دروغ است. شيعيان ما كساني‌اند كه از ما پيروي كنند و از كردارمان تبعيت كنند و آنچه تو درباره اين مرد گفتي از كردار ما نيست».

     وَقِيلَ لأَمِيرِ الْمُؤْمِنين وَإِمَامِ الْمُتَّقِينَ وَيَعْسُوبِ الدِّينِ وَقَائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَوَصِيِّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِين علیه السلام إِنَّ فُلاَناً مُسْرِفٌ عَلَي نَفْسِهِ بِالذُّنُوبِ الْمُوبِقَاتِ وَهُوَ مَعَ ذَلِك مِنْ شِيعَتِكمْ. فَقَالَ: أَمِيرُ الْمُؤْمِنِين قَدْ كُتِبَتْ عَلَيْك كَذِبَةٌ أَوْ كَذِبَتَانِ، إِنْ كَانَ مُسْرِفاً بِالذُّنُوبِ عَلَي نَفْسِهِ يُحِبُّنَا وَيُبْغِضُ أَعْدَاءَنَا فَهُوَ كَذِبَةٌ وَاحِدَةٌ هُوَ مِنْ مُحِبِّينَا لاَ مِنْ شِيعَتِنَا وَإِنْ كَانَ يُوَالِي أَوْلِيَاءَِنَا وَيُعَادِي أَعْدَاءَنَا وَلَيْسَ [هُوَ] بِمُسْرِفٍ عَلَي نَفْسِهِ [فِي الذُّنُوبِ] كمَا ذَكَرْتَ فَهُوَ مِنْك كَذِبَةٌ لأَنَّهُ لا يُسْرِفُ فِي الذُّنُوبِ، وَإِنْ [لاَ] يُسْرِفُ فِي الذُّنُوبِ وَلاَ يُوَالِينَا وَلا يُعَادِي أَعْدَاءَنَا فَهُوَ مِنْك كَذِبَتَان؛(1) شخصي به امير مؤمنان و پيشواي پرهيزگاران و سروَر دين و پيشواي سپيد‌چهرگان بهشت و جانشين فرستاده پروردگار جهانيان عرض كرد: «فلاني با گناهان هلاكت‌بار بر خود ستم كرده و بااين‌حال، از شيعيان شماست». حضرت فرمود: «براي تو با اين سخن يك يا دو دروغ نوشته شد: اگر با ارتكاب گناهان بر خود ستم كرده، ولي ما را دوست مي‌دارد و با دشمنان ما دشمن است، يك دروغ گفته‌اي؛ زيرا او از دوستان ماست، نه از شيعيان ما [و تو گفتي كه از شيعيان ماست]، و


1. همان، ص307ـ308.

اگر دوستان ما را دوست دارد و با دشمنان ما دشمن است و چنان‌كه تو گفتي گناه و ستم به نفس نمي‌كند، باز يك دروغ گفتي؛ چون او مرتكب گناه نمي‌شود و بر نفس خود ستم نمي‌كند، و اگر مرتكب گناه نمي‌گردد و بر نفس خود ستم نمي‌كند و ما را دوست ندارد و با دشمنان ما دشمن نيست، پس تو دو دروغ گفتي».

وقتي آن شخص در محضر امير مؤمنان علیه السلام درباره كسي سخن گفت كه مرتكب گناهان كبيره و هلاك‌كننده مي‌شود، ولي او را شيعه ناميد، حضرت فرمودند كه با اين سخن يك يا دو دروغ گفته‌اي:

1. اگر آن شخص گناهان كبيره مرتكب مي‌شود، اما ما را دوست دارد و با دشمنانمان دشمن است، يك دروغ گفته‌اي؛ چون آن شخص شيعه نيست؛ چرا‌كه شيعه پيرو خداوند و پيشوايان معصوم خويش است و مرتكب گناه كبيره نمي‌شود.

2. اگر آن شخص به‌راستي ما و دوستان ما را دوست دارد و با دشمنان ما دشمن است و گناه كبيره نيز مرتكب نمي‌شود، يك دروغ گفته‌اي؛ چون تو نسبت ارتكاب گناه كبيره به او دادي، درحالي‌كه او شيعه است و مرتكب گناه نمي‌شود.

3. اگر آن شخص مرتكب گناه كبيره نمي‌شود، ولي ما را دوست ندارد و با دشمنان ما نيز دشمن نيست، دو دروغ گفته‌اي؛ چراكه به او ارتكاب گناه كبيره را نسبت داده‌اي؛ درحالي‌كه وي گناه كبيره مرتكب نمي‌شود. همچنين ادعا كردي كه ما را دوست دارد و با دشمنان ما دشمن است؛ درحالي‌كه او از دشمنان ما نيست و با دشمنان ما نيز دشمني ندارد.

آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org