درس چهارم:
تعداد آسمانها و زمين و مدت خلقت آنها
تعداد آسمانها
تعداد زمين
زمان خلقت آسمان و زمين و مدت آن
اهداف درس
از دانشپژوه انتظار ميرود پس از فراگيري اين درس
1. با ديدگاه قرآن درباره تعداد آسمانها و زمين آشنا شود؛
2. بتواند بين ظاهر آيات و تعبير برخي روايات درباره تعدد زمين جمع کند؛
3. با احتمالات مختلف درباره مدتزمان آفرينش آسمان و زمين آشنا شود؛
4. ديدگاه تورات موجود را درباره مدتزمان آفرينش عالم و چگونگي آن نقل و ارزيابي کند؛
5. وجه جمعي براي آفرينش در شش روز، و خلقت زمين و آسمانها و اقوات در هشت روز بيابد.
در درس قبل گستره مفهوم السَّماواتِ وَالأَرْضِ وَما بَيْنَهُمَا و نيز معناي آسمان و زمين را در قرآن بررسي کرديم. در اين درس به تعداد آسمان و زمين، زمان و مدت آفرينش آن دو ميپردازيم.
تعداد آسمانها
تعداد آسمانها ازنظر قرآن چندتاست؟
چنانکه از برخي آيات برميآيد تعداد آسمانها هفتتاست: فَسَوّاهُنَّ سَبْعَ سَماوات (بقره:29)؛ فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماوات (فصلت:12). پس شكي باقي نميماند كه سماوات، هفتگانه است(1) و هفت در اين آيات به معناي حقيقي عدد هفت است، نه نمادِ كثرت؛ زيرا:
اولاً، حمل آن بر معناي مجازي خلاف ظاهر آيات است؛ بهويژه اينکه قرآن گاهي آسمانها را تنها با کلمه «سبع» توصيف ميکند: وَبَنَيْنا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِدادا (نبأ:12)؛ «و بر فرازتان هفت (آسمان) استوار بنا کرديم»؛
1. ديگر آياتي که از آنها برميآيد که تعداد آسمانها هفتتاست عبارتاند از: ملک:3؛ اسراء:44؛ مؤمنون:86؛ نوح:15.
ثانياً، عدد هفت را هنگامي بهعنوان نماد كثرت بهکار ميبرند كه عدد واقعي مورد نظر در همان حدود باشد و مثلاً براي اشاره به سيصد شيء، عدد هفت را بهكار نميبرند؛ درحاليكه ميدانيم طبق نظر دانشمندان علم نجوم، شمار كهكشانها از هزارانهزار تجاوز ميكند. در اين صورت چگونه ميتوان عدد هفت را براي بيان كثرت آنها بهكار برد؟!
تعداد زمين
آيا در جهان تنها همين يک زمين هست يا تعداد آن بيش از اين است؟ از ظاهر آيات برميآيد كه زمين يكي بيش نيست و در هيچ آيهاي تعبير «ارضين» نيامده است. تنها در يك آيه ايهام يا احتمال تعدد ارض بهچشم ميخورد: الله الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَمِنَ الأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الأَمْرُ بَيْنَهُنَّ... (طلاق:12)؛ «خداست آن كه آفريد هفت آسمان را و از زمين [نيز] همانند آن را و امر [عالم] بين آنها تردد دارد»؛ اما در همين آيه نيز تعبير «ارضين» بهكار نرفته است؛ پس دلالت قطعي بر تعدد زمين ندارد و معلوم نيست كه همانندي آسمان و زمين در اين آيه به چه معنا و از چه لحاظ است؛ ازنظر عدد است يا بهلحاظ عناصر يا ازنظر اتقان و يا در آفرينش؟
ممكن است همانندي آنها، ازلحاظ آفرينش تمام و کمال هريک باشد كه از آيهاي ديگر فهميده ميشود: الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَري فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَري مِنْ فُطُور (ملك:3)؛ «کسي که هفت آسمان را تودرتو آفريد؛ در آفرينش او ناهمانندي نيست. چشم بگشا؛ آيا هيچ شكافي [در آن] مييابي؟» يعني خداوند در خلقت جهان هيچچيز کم و کسر نگذاشته و هرچه لايقش بوده به آن داده است. بههرحال از مجموع آيات قرآن برميآيد که احتمال تعدد زمين ضعيف است.
ازطرفي احتمال تعدد را هم نميتوان ناديده گرفت؛ بهويژه كه در برخي از دعاها و در كلام معصوم(عليهم السلام) آمده است: ...وَالاَرَضينَ السَّبع.(1) البته در اينجا هم نميتوان گفت منظور امام، حتماً هفت کره زمين بوده است؛ بلكه ممكن است منظور قطعات زمين باشد؛ زيرا زمين مجموعه قطعات خشكي بيرونزده از آبهاست؛ چنانكه در گذشته نيز زمين را هفت بخش ميكردند و آن را «اقاليم سبعه»(2) ميناميدند. اما همين تقسيم نيز، حدومرز مشخصي ندارد؛ چراکه زمين تنها متشکل از هفت قطعة خشکي نيست؛ بلکه قطعات خشکي بسياري دارد؛ همچنين متشکل از هفت قارة کاملاً جدا از هم نيست؛ مثلاً آسيا و اروپا بااينكه مرز آبي ندارند، دو قاره بهشمار ميروند.
آنچه در نهايت بايد بر آن تأكيد كرد اين است كه هر دو فرض فوق (هفت کره يا هفت قطعه) تنها احتمالاتي هستند که نميتوان درباره آنها اظهارنظر قطعي کرد؛ پس طبق ظاهر آيات بايد گفت زمين يکي بيشتر نيست و همانندي مطرحشده در آيه 12 سوره طلاق نيز بهاحتمال بيشتر مربوط به خلقت کامل و بينقص زمين و آسمان است.
زمان خلقت آسمان و زمين و مدت آن
بنا بر آيه 54 سوره اعراف آسمان و زمين در شش روز آفريده شدهاند: إِنَّ رَبَّكُمُ اللهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيّامٍ ثُمَّ اسْتَوي عَلَي الْعَرْش؛ «بهراستي خداوندگار شما
1. ر.ک: محمدبنيعقوب کليني، الکافي، ج3، ص426، ح1؛ شيخ طوسي، تهذيب الاحکام، ج3، ص64. در نهجالبلاغه (خطبههاي 91، 130، 133، 163، 182، 192، 199) و در تعدادي از روايات ديگر نيز، از ارضين و هفت زمين سخن بهميان آمده است. (براي نمونه ر.ک: محمدبنيعقوب کليني، الکافي، ج1، ص256، ح2؛ ج2، ص350، ح1؛ ج3، ص503، ح4؛ ج5، ص547، ح6؛ ج7، ص402، ح4 و ج8، ص329، ح505).
2. در جغرافياي قديم، هريک از هفت قسمت مقدار معمور کره زمين (بين استوا و مدار 53 درجة عرض شمالي) را که اختلاف منتهاي طول روز بين وسط هر قسمت و وسط قسمت بعد، نيم ساعت است، هفت اقليم يا اقاليم سبعه ميخواندند (غلامحسين مصاحب، دايرةالمعارف فارسي، ج1، ص184، مدخل اقاليم سبعه).
الله است؛ همان كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد و سپس بر عرش قرار يافت». درباره اينکه منظور از شش روز در اين آيه چيست، دو احتمال مطرح است.
احتمال اول: در ميان اهل كتاب، بهويژه يهوديان، اين مطلب شهرت داشت كه خدا آفرينش را از يكشنبه آغاز کرد و در جمعه به پايان برد و شنبه را به استراحت پرداخت. ازاينرو يهوديان اين روز را «شَبّات» (به معناي استراحت) مينامند.(1) به همين دليل است که روز شنبه براي يهوديان روز مقدس و تعطيل است. اين مسئله در سِفْر پيدايش تورات(2) مطرح شده است.(3)
اين احتمال بسيار بعيد بهنظر ميرسد؛ زيرا هريک از «روز»هاي هفته ازنظر علمي عبارت است از مدتزماني که زمين يک بار به دور خودش ميگردد (حركت وضعي). در لغت و استعمالات عرفي نيز گاه روز را در برابر شب بهكار ميبرند كه معادل آن در عربي «نهار» است؛ کلمه «يوم» هم معناي «نهار» و هم معناي يک شبانهروز کامل را دربردارد. طبيعي است پيش از پيدايش زمين و خورشيد و آسمان، روز به اين معنا، نه بود و نه ميتوانست باشد.
اگر نص وحياني قاطعي نيز در اين زمينه داشتيم، در نهايت ميتوانستيم بگوييم كه روز در اينجا به معناي زماني برابر 24 ساعت است؛ ولي چنين نصي نيز نداريم؛ بهويژه با ملاحظة اين نکته كه «يوم» در قرآن کريم همواره به همان يک معناي فوق نيست. دقت در آيات زير نشان ميدهد که اين واژه معاني ديگري نيز دارد.
1. ظاهراً «سَبْتْ» عربي نيز، از همين ريشه و به همين معناست. «سَبَتَ: اسْتَراح؛ ألسُباتُ: ألنَّوْمُ أوْ أوَّلُهُ، وَالسَّبْتُ: يَوْمٌ مِنَ الاُْسْبُوعِ بَيْنَ الْجُمْعَةِ وَالأَحَد» (ر.ک: محمدبنمکرمبنمنظور، لسان العرب، مادة سبت).
2. تورات از کلمه عبري تورا، به معناي اخص به اسفار خمسة عهد عتيق (پيدايش، خروج، لاويان، اعداد و تثنيه)، کتابهاي انبيا (ابراهيم(عليه السلام)، اسحاق(عليه السلام)، يعقوب(عليه السلام) و ايام بنياسرائيل در صحراي سينا) و نيز توصيههاي موسي(عليه السلام) در اخلاق و شريعت اطلاق ميشود؛ ولي معمولاً تمام عهد قديم را نيز تورات ميگويند.
3. ر.ک: سفر پيدايش، باب اول و دوم.
1. قالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنا مَكِينٌ أمِين (يوسف:54)؛ «او [فرمانرواي مصر به يوسف] گفت: امروز تو نزد ما امين و معتمد هستي». آيا اين بدان معناست كه حضرت يوسف فقط در همان روز چنين مکانتي داشت و فرداي آن روز ديگر آن جايگاه را نداشت، يا اينکه يوم در اينجا مدتزماني فراتر از يک روز متعارف را شامل ميشود؟
2. وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ الانعام بُيُوتًا تَسْتَخِفُّونَها يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَيَوْمَ إِقامَتِكُم (نحل:80)؛ «و براى شما از پوستهاى دامها، خانههايي [بهصورت خيمه] قرار داد که شما آن را روز سفرتان و روز ماندنتان سبكبار مييابيد». خداوند در اين آيه ميفرمايد شما چادرها و مسكنهايي سبك [از پوست و امثال آن] براي روز سفرتان و در روز سكونتتان، درست ميكنيد. اما آيا منظور از يوم در اين آيه، درست يک بازة زماني 24 ساعته است؟ پيداست كه منظور «هنگام سفر يا حضر» است؛ بهويژه با توجه به طول مدت سفر در آن روزگاران. پس قرآن ارجمند، در اين آيه زندگي مخاطبان خود را به دو بخش روز سفر و روز حضر، تقسيم كرده است؛ نه اينکه از يوم، مقدار زمان شبانهروز 24 ساعتي را درنظر داشته باشد.
3. وَإِنَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمّا تَعُدُّون (حج:47)؛ «همانا يک روز نزد خداي تو همانند هزار سال بهشمار شماست». از اين آيه برميآيد روزي هم هست که طول آن به هزار سال ميرسد.
4. تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ ألْفَ سَنَة (معارج:4)؛ «فرشتگان و روح بهسوي او فراميروند، در روزي كه مقدارش برابر با پنجاههزار سال است». آيا منظور از پنجاههزار و هزار سال در اين آيه و آيه پيشين، سالهاي قمري يا شمسي متعارف با ايام 24 ساعته است، يا منظور نشان دادن طولاني بودنِ زمان عروج است؟ هر دو احتمال متصور است و البته احتمال اول در اينجا خيلي
بيوجه نيست و ممكن است اين ايام دقيقاً هزار سال، يا پنجاههزار سال قمري يا شمسي، نه يك دقيقه كم و نه يك دقيقه زياد، طول بكشد.
5. در نهجالبلاغه درباره ابليس ميخوانيم: وَقَدْ عَبَدَ اللهَ سِتَّةَ آلافِ سَنَةٍ لا يُدْري أمِنْ سِنِي الدُّنْيا أمْ مِنْ سِنِي اْلآخِرَة؛(1) «و شيطان ششهزار سال خدا را عبادت كرد؛ سالهايي که نميدانيم از سالهاي دنيايي [ما] بوده است يا از سالهاي اخروي».
حاصل اينکه بهاحتمال قوي منظور از شش روز در آيه 54 سوره اعراف، شش بازة زماني 24 ساعته نيست. احتمالِ اينكه در اينجا منظور از شش روز، شش دورة خلقت باشد، بعيد نيست؛ اما درباره اينکه اين شش دوره، چگونه بوده و به چه اعتباري تقسيم شده است، چيزي از آيات بهدست نياوردهايم. آنچه كموبيش ميتوان از آيات دريافت، اين است كه خداوند براي خلقت آسمان دو روز تعيين فرموده است: فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْن (فصلت:12)؛ «پس در دو روز [آفرينش آنها را بهپايان برد و] آنها را بهصورت هفت آسمان درآورد» و زمين را هم در دو روز آفريد: قُلْ أإِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الأَرْضَ فِي يَوْمَيْن (فصلت:9)؛ «بگو آيا به خدايي كه زمين را در دو روز آفريد، كفر ميورزيد؟» و براي «اقوات(2) زمين» چهار روز تعيين فرمود: وَقَدَّرَ فِيها أقْواتَها فِي أرْبَعَةِ أيّامٍ سَواءً لِلسّائِلِين (فصلت:10)؛ «و روزيهايش را در آن در چهار روز بهاندازه مقرر كرد، يكسان و درست براى خواهندگان».
همچنين احتمال دارد كه منظور از آفرينش آسمان در دو روز، خلق آن در دو مرحله باشد که در مرحله اول بهصورت گاز يا دود (دخان) خلق شد و در مرحله بعد، بهصورت آسمانهاي هفتگانه درآمد.
همين احتمال براي زمين نيز برقرار است؛ يعني در مرحله نخست گاز يا مايع
1. نهجالبلاغه، خطبة 192.
2. اقوات (جمع قوت): روزىها، توشهها.
بوده است و در مرحله دوم بهصورت جامد درآمده است (با توجه به اينکه هنوز هم مركز زمين بهصورت مذاب و مايع است).
بنا بر آنچه گذشت ظاهراً مراحل خلقت آسمان و زمين و اقوات رويهمرفته بايد در هشت روز صورت گرفته باشد؛ پس اينکه خداوند در آيات ديگر ميفرمايد آسمانها و زمين را در شش روز آفريده است، به چه معناست؟
بهطور دقيق و درست نميتوان اين مسئله را دريافت که آيا آسمان و زمين و آنچه در آنهاست، جداجدا شش روز يا شش مرحلة آفرينش دارد يا آنكه مثلاً دو روز ويژه آسمانهاست و چهار روز هم مربوط به زمين و اقوات و توشههاي آن؛ يعني ميتوان گفت پس از آفرينش آسمان در دو مرحله، خلقت زمين دو روز يا دو مرحله، آمادگي براي رويش گياه يك مرحله، و آمادگي براي پيدايش موجودات زنده حيواني نيز يك مرحله طول کشيده است كه روي هم شش مرحله ميشود؛ اما هيچ تأييدي از آيات براي اين پندارها نيست و اينها همه تنها احتمالاتي هستند که به ذهن ما ميرسد.
خلاصه درس
1. تعداد آسمانها ازنظر قرآن هفتتاست و واژه «سبع» در تعابيري چون «سَبْعَ سَماوات» به معناي حقيقي است و نه نماد کثرت؛ زيرا معناي غيرحقيقي خلاف ظاهر است؛ بهعلاوه بين نماد و امر واقعي بايد تناسب باشد؛ پس نميتوان عدد هفت را نماد براي مقاديري که بيش از هزارانهزار است، قرار داد.
2. بنا بر ظاهر آيات زمين يکي بيش نيست و در هيچ آيهاي تعبير «ارضين» بهکار نرفته است. تنها در آيه 12 سوره طلاق تعبير وَمِنَ الأَرْضِ مِثْلَهُن آمده که ابهام دارد؛ اما معلوم نيست اين همانندي زمين با آسمانها از چه جهت است. يک احتمال قوي اين است که همانندي آنها از جهت آفرينش تمام و کمال آنها باشد؛ اما احتمال تعدد زمين ضعيف است. البته در برخي روايات و ادعيه تعبير «الارضين السبع» آمده است؛ اما نميتوان گفت منظور امام در اين دعاها و روايات حتماً هفت کره زمين بوده است؛ بلکه شايد منظور قطعات زمين يا هفت سرزمين بوده است؛ البته اين احتمال هم تعين ندارد و نميتوان چيزي را بهصورت قاطع دراينباره بيان کرد؛ اما درهرصورت از ظاهر آيات نميتوان بيش از يک زمين را اثبات کرد.
3. قرآن درباره زمان و مدت آفرينش آسمان و زمين، تعبير «سته ايام» را بهکار برده و گاهي براي هريک از آن دو تعبير «يومين» را آورده است. در اينکه مقصود از اين «شش روز» يا «دو روز» چيست، احتمالات مختلفي مطرح است:
احتمال اول اين است که مقصود از شش روز، روزهاي يکشنبه تا جمعه باشد؛ چنانکه تورات بيان کرده و روز شنبه (سَبْت) را روز استراحت خدا معرفي کرده است؛ اما ظاهراً اين احتمال خيلي بعيد است؛ زيرا هر روز هفته برابر با مدت حرکت وضعي زمين يعني 24 ساعت است؛ اما در لغت و عرف «يوم» گاه به معناي روز در مقابل شب ميآيد. افزون بر اين پيش از پيدايش زمين و خورشيد، صحبت
از ايام هفته و شبانهروز متعارف، معنايي ندارد. نص وحياني قاطعي هم نداريم که بگويد منظور از يوم در «ستة ايام» زماني برابر با 24 ساعت متعارف است. «يوم» در قرآن به معناي قطعهاي از زمان شامل چند شبانهروز (نحل:80) و گاهي به معناي هزار سال متعارف دنيوي (حج:47) يا پنجاههزار سال متعارف دنيوي (معارج:4) نيز آمده است.
احتمال ديگر درباره «ستة ايام» اين است که آفرينش آسمان و زمين در شش دوره صورت گرفته باشد؛ اما قرآن درباره چگونگي و ملاک تقسيم آن اطلاعات چنداني بهدست نميدهد. همينقدر ميدانيم که آسمان در دو روز يا دو دوره (فصلت:12)، و زمين نيز در دو روز يا دو دوره خلق شده است (فصلت:9) و اقوات در چهار روز (فصلت:10) مقدر شده است.
احتمال سوم دراينباره اين است که روز به معناي مرحله است. بنابراين آسمان در دو مرحله خلق شده است؛ در يک مرحله بهصورت گاز يا مايع بوده و در مرحله ديگر بهصورت جامد (کرات و کهکشانها) درآمده است. زمين نيز در چنين مراحلي خلق شده است.
4. با توجه به اينکه قرآن مدت آفرينش را شش روز بيان کرده است، اما از جمع موارد آن هشت روز بهدست ميآيد (زمين در دو روز، آسمانها در دو روز و اقوات در چهار روز)، دقيقاً نميتوان دريافت که مدت و مراحل آفرينش هريک چگونه بوده است. يک احتمال اين است که زمين و اقوات در چهار روز آفريده شدهاند؛ بهگونهايکه دو مرحله آن مربوط به آفرينش زمين و دو مرحله ديگر مربوط به آماده کردن زمين براي پيدايش گياهان و سپس موجودات زنده و جانداران بوده است و آسمانها هم در دو مرحله آفريده شدهاند. ممکن است مسئله بهنحو ديگري بوده باشد. اما اينها تنها احتمال است و از آيات اطلاعاتي دراينباره بهدست نميآيد.
پرسشها
1. تعداد آسمانها ازنظر قرآن چندتاست؟
2. آيا زمين يکي است؟ اگر پاسخ مثبت است، تعبير وَمِنَ الأَرْضِ مِثْلَهُن چگونه تفسير ميشود؟
3. آيا تعبير والارضين السبع در روايات، دلالت بر هفتگانه بودن زمين ندارد؟ چرا؟
4. بر اساس آموزههاي تورات در سفر پيدايش، مدت آفرينش آسمان و زمين چقدر بوده است؟ آيا ميتوان «ستة ايام» قرآن را بر آن تطبيق کرد؟ چرا؟
5. علاوه بر آموزههاي يهودي، چه احتمالات ديگري ميتوان درباره معناي «ستة ايام» مطرح کرد؟ توضيح دهيد.
6. با توجه به تصريح قرآن بر آفرينش آسمان و زمين در شش روز و رسيدن جمع جزئيات آن به هشت روز (خلقت آسمان در دو روز، زمين در دو روز و اقوات زمين در چهار روز) چه توجيهي براي اين ناسازگاري ميتوان ارائه کرد؟
7. مدتزمان آفرينش را از سفر پيدايش تورات، بهطور مختصر گزارش و نقد کنيد.
منابعي براي مطالعه بيشتر
1. کياشمشکي، ابوالفضل، جهانشناسي در قرآن، ص245ـ253.
2. بوکاي، موريس، مقايسهاي ميان تورات، انجيل، قرآن و علم، فصل سوم.
3. عابدي، احمد، «خلقت»، در: دانشنامة امام علي(عليه السلام)، ج1، ص345ـ372.
4. اميدياني، حسين، «فيزيک جهان هستي در قرآن»، در: قرآن و علوم طبيعي (مجموعهمقالات).
5. الباش، حسن، القرآن والتوراة أين يتفقان وأين يفترقان؟، ص25ـ50.
6. طباطبايي، سيدمحمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، ج17، ص362ـ363 و ج19، ص326.
7. هاکس، جيمز، قاموس کتاب مقدس، مدخل آفرينش.
آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org