- مقدمه معاونت پژوهش
- شرح مناجات محبین
- گفتار سيوهفتم: جايگاه محبت و انس با معبود
- گفتار سيوهشتم: نگاهي دوباره به قرب الهي
- گفتار سيونهم: جستاري در مفهوم و گستره ولايت
- گفتار چهلم: ارتباط محبت به خدا با رضايت به قضا و قدر او
- گفتار چهلويكم: جلوههايي ديگر از محبت به خداوند (1)
- گفتار چهلودوم: جلوههايي ديگر از محبت به خداوند (2)
- گفتار چهلوسوم: نگاهي به مقامات دوستان خدا
- شرح مناجات متوسلان
- شرح مناجات مفتقرين
- شرح مناجات عارفان
- گفتار چهلوهشتم: جستاري در چيستي و گسترة معرفت خدا (1)
- گفتار چهلونهم: جستاري در چيستي و گسترة معرفت خدا (2)
- گفتار پنجاهم: جستاري در چيستي و گسترة معرفت خدا (3)
- گفتار پنجاهويكم: جستاري در چيستي و گسترة معرفت خدا (4)
- گفتار پنجاهودوم: جلوههاي معرفت و عشق به خدا
- گفتار پنجاهوسوم: آرمانهاي بلند اولياي خدا
- شرح مناجات ذاكرين
- شرح مناجات معتصمين
- شرح مناجات زاهدين
- كتابنامه
- نمايهها
گفتار چهلوپنجم
نجواي توسلجويندگان به معبود (2)
وسيلة توسل به خداوند از منظر پيشوايان معصوم(علیهم السلام)
با توجه به آنكه امشب، شب عرفه و ازجمله شبهاي باعظمت است و در اين شب و نيز در روز عرفه بيش از ساير ايام عواطف و بارقههاي رحمت الهي وزيدن ميگيرد، جا دارد كه اشارهاي داشته باشيم به پارهاي از دعاهايي كه به مناسبت روز عرفه وارد شده و در آن به مسئلة توسل پرداخته شده است. ازجمله دعاهايي كه براي روز عرفه وارد شده، دعاي عرفة امام حسين(علیه السلام) است كه ايشان، آن را در روز عرفه و در صحراي عرفات انشاء فرمودهاند و از غرر ادعيه به شمار ميآيد. اگر ما از بين ادعيهاي كه از اهلبيت(علیهم السلام) به ما رسيده، پنج دعا را بهترين دعاها بدانيم، بيشك دعاي عرفه يكي از آنها خواهد بود. اين دعا داراي مضامين و مفاهيمي بسيار متعالي است و جا دارد كه با تدبر و تفكر و آمادگي روحي كافي خوانده شود و از مضامين آن بهرة كافي برده شود. در اين دعا، نكتهها و مطالبي وجود دارد كه در ساير دعاها كمتر به آنها اشاره شده است. يكي از تعابير لطيف و عالي كه مربوط به مسئلة توسل نيز هست و در دعاهاي ديگر با اين صراحت ذكر نشده، عبارتي است كه حضرت در آن ميفرمايند: هَا اَنَا اَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِفَقْرى اِلَيْكَ، وَكَيْفَ اَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِمَا هُوَ مَحَالٌ اَنْ يَصِل
اِلَيْك؛(1)«آري، من به درگاهت به فقر و بيچارگيام متوسل ميشوم و چگونه فقر كه راهي به ساحت قدس تو ندارد، وسيلة من تواند بود؟».
اگر انسان بخواهد بين خود و ديگري، کسي يا چيزي را وسيله يا واسطه قرار دهد، بايد آن واسطه براي كسي كه نزد او وساطت و شفاعت ميشود، ارزش داشته باشد. ما اگر معتقديم كه وجود مقدس پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) و اهلبيت آن حضرت براي ما نزد خداوند شفاعت ميكنند، ازآنروست كه آنان نزد خداوند داراي منزلتي والا هستند و خدا، آنها را آفريده و چنان مقام و منزلتي به ايشان بخشيده و خود به آنان مقام شفاعت عنايت كرده است و با اين مقام، آنها مظهري از رحمت الهي گرديدهاند. پس درواقع اين وسيله و واسطه را خداوند براي تقرب ما به خودش قرار داده است. بيترديد ما چيزي از خودمان نداريم كه بخواهيم آن را وسيلة تقرب به خدا قرار دهيم چيزي که عرضهشدني در پيشگاه خداوند باشد. اگر ما ايمانمان را وسيله قرار دهيم و از خداوند بخواهيم بهوسيلة آن ما را بيامرزد، خداوند خواهد فرمود كه اين ايمان را من به تو عنايت كردم. اگر بخواهيم عباداتمان را وسيله قرار دهيم، آنها نيز با توفيق الهي انجام گرفتهاند و از مصاديق عواطف رحمت او هستند. آنچه ما از خود داريم، فقر و ناداري است و اساساً فقر، ويژگي ذاتي همة مخلوقات است و آنها عين فقر هستند؛ خداوند نيز فرمود: يَا أَيُّهَا النَّاسُ أنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيد؛(2)«اي مردم، شماييد نيازمندان به خدا، و خداست بينياز و ستوده».
پس ما آنچه از خود داريم فقر است و اين فقر نميتواند وسيلة ما بهسوي خدا باشد، چون وسيله و واسطه بايد عرضهشدني در پيشگاه خداوند باشد و بهاصطلاح به او برسد كه بهپاسِ آن خداوند، رحمتش را نازل كند و عذابش را از ما بردارد. اما اين فقر هيچگاه
1. مفاتيح الجنان، دعاي امام حسين(علیه السلام) در روز عرفه.
2.فاطر (35)، 15.
از ما جدا نميشود و محال است كه به خداوند برسد، چون او غني مطلق است و ساحتش مبرّا از فقر و نياز است. ازاينرو، امام حسين(علیه السلام) در آن تعبير لطيفي كه از آن حضرت نقل كرديم ميفرمايند: من آنچه از خود دارم، فقر است و آن را وسيلة توسل به تو قرار ميدهم، اما محال است كه اين فقر به ساحت تو راه يابد؛ يعني خدايا، من از خود چيزي ندارم كه آن را واسطه و وسيلة جلب عنايت و رحمتت قرار دهم و هرچه دارم از توست و آنچه را تو خود به من عنايت كردهاي، وسيله ميان خود و تو قرار ميدهم.
دعاي امام زينالعابدين(علیه السلام) در روز عرفه نيز از غرر ادعيه به شمار ميآيد و داراي چنان مضامين عالي و عظمتي است كه انسان را مبهوت ميسازد و آن تعابير زيبا همراه با ترتيب و نظم خاص تنها از امام معصوم قابل انشاست. جا دارد كه صبح روز عرفه، دعاي عرفة امام سجاد(علیه السلام) را بخوانيم و عصر عرفه، دعاي عرفة امام حسين(علیه السلام) را؛ باشد كه از معارف ناب و عرفان الهي نهفته در معارف اهلبيت(علیهم السلام) بيشتر بهرهمند شويم و دلمان را با نورانيت اين دعاها نوراني و مصفا گردانيم. در يكي از بخشهاي آن دعا، حضرت ميفرمايند:
أللَّهُمَ إنَّكَ أيَّدْتَ دِينَكَ فِي كُلِّ أوَانٍ بِإِمَامٍ أقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ وَمَنَاراً لِعِبَادِكَ وَمَنَاراً فِي بِلادِكَ بَعْدَ أنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِکَ وَجَعَلْتَهُ الذَرِيعَةَ إِلَي رِضْوَانِکَ وَافْتَرَضْتَ طَاعَتَهُ وَحَذَّرْتَ مَعْصِيَتَهُ وَأمَرْتَ بِامْتِثَالِ أوَامِرِهِ وَالأِنْتِهَاءِ عِنْدَ نَهْيِهِ وَألاَّ يَتَقَدَّمَهُ مُتَقَدَّمٌ وَلا يَتَأخَّرَ عَنْهُ مُتَأخَّرٌ فَهُوَ عِصْمَةُ اللاّئِذِينَ وَكَهْفُ الْمُؤْمِنيِنَ وَعُرْوَةُ الْمُتَمَسِّكِينَ وَبَهَاءُ الْعَالَمِين؛(1) بارخدايا، تو دين خود [(اسلام)] را در هر زمان و روزگاري بهوسيلة امام و پيشوايي [(يكي از معصومينعلیهم السلام)] كه او را براي [(گمراهان)] بندگانت علامت [راهنما] و در شهرهايت نشانه [راه حق] برپا داشتهاي، تأييد و كمك كردهاي پس از آنكه دوستي آن امام
1.صحيفة سجاديه، دعاي عرفه، ص318.
را به پيمان [دوستي] خود پيوستي و او را سبب خشنودي [افاضة رحمت] خويش گرداندي. طاعت و فرمانبري از او را واجب كرده و از فرمان نبردن از او برحذر داشتهاي و به فرمانبري از فرمانهايش و بازايستادن از نهي و بازداشتش و به اينكه كسي از او پيشي نگيرد [جز به پيروي از فرمان او از پيش خود كاري نكند] و از او واپس نماند [خلاف فرمانش قدمي برندارد] فرمان دادهاي. پس اوست نگهدار پناهجويان به خود و پناه اهل ايمان [در رهايي از تاريكيهاي ناداني و شبهات] و دستاويز چنگزنندگان [به او] و جمال و نيكويي جهانيان.
در فراز مزبور، حضرت ارتباط و اتصال خاص امام معصوم به خداوند را بيان ميكنند و ازجمله ميفرمايند: وَجَعَلْتَهُ الذَّرِيعَةَ إِلَي رِضْوَانِكَ. در پايان فراز اول مناجات متوسلين نيز حضرت دربارة دو وسيلة شفاعت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و عواطف رأفت و رحمت الهي فرمودند: أللّهُمَ فَاجْعَلْهُمَا لِِي سَبَباً إِلَي نَيْلِ غُفْرَانِكَ وَصَيِّرْهُمَا لِي وُصْلَةً إِلَي الْفَوْزِ بِرِضْوَانك؛ «خدايا، تو آن دو را براي من وسيلة آمرزش و سبب وصول به مقام سعادت و بهشت رضوانت قرار ده». امام همچنين، برخي از ويژگيهاي امام معصوم چون ضرورت اطاعت مردم از وي، انجام فرمانهاي او، بازايستادن از نهيش و عدم تقدم بر او را برميشمارند. درسي كه ما از اين دعاي امام سجاد(علیه السلام) ميگيريم اين است كه همواره بايد توجهات، دعاها و توسلاتمان، معطوف به اولياي خدا باشد و به ياد داشته باشيم كه همواره وسيلة حقيقياي كه ما را به خداوند متصل ميكند، امام معصوم است و توسل و شفيع قرار دادن او ما را به سعادت ميرساند. همچنين از دعاي آن حضرت برميآيد كه انسان در هر زمان و هر عصري بايد در درجة اول به امام همان عصر و زمان توسل جويد. در برخي از روايات اشاراتي شده است به اينكه وقتي كساني در زمان يكي از ائمة اطهار(علیهم السلام) به امام ديگري توسل جستهاند، آنان را به امام همان عصر و
زمان حواله دادهاند. اين مطلب گوياي اين است كه در هر زمان توسل و توجه به امام همان زمان اهميت خاصي دارد. ما به هركس توسل ميجوييم، نبايد فراموش كنيم كه واسطة فيض الهي امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و بهواسطة آن حضرت است كه بركات الهي بهسويمان سرازير ميشود و از رحمت الهي بهرهمند ميشويم. پس نبايد در دعاهايمان، توسل به آن حضرت را فراموش كنيم.
اميد به لطف و كرم الهي و درخواست فرجام نيك و منزلگاه بهشت
وَقَدْ حَلَّ رَجائى بِحَرَمِ كَرَمِكَ وَحَطَّ طَمَعى بِفِنَاءِ جُودِكَ، فَحَقِّقْ فيكَ اَمَلى، وَاخْتِمْ بِالْخَيْرِ عَمَلى، وَاجْعَلْنِى مِنْ صَفْوَتِكَ الَّذينَ اَحْلَلْتَهُمْ بُحْبُوحَةَ جنَّتِكَ، وَبوَّأْتَهُمْ دَارَ كَرامَتِكَ، وَاَقْرَرْتَ اَعْيُنَهُمْ بِالنَّظَرِ اِلَيْكَ يَوْمَ لِقائِكَ، وَاَوْرَثْتَهُمْ مَنازِلَ الصِّدْقِ فِى جِوَارِك؛ اميدم به حريم كرمت بسته شده و طمعم در آستان جود و احسانت فرود آمده است. پس تو اي خدا، اميد و آرزويم به لطف و كرمت را برآور و كارم را ختم به خير گردان و مرا درزمرة بندگان خاص و برگزيدهات قرار ده؛ آنان كه در بهشت خود درآوردي و در منزل كرامت و عزتت جايگاه بخشيدي و ديدههايشان را به مشاهدة حسن و جمالت در روز ملاقاتت روشن كردي و وارث منزلهاي راستين در جوار خود گردانيدي.
حضرت پس از آنكه فرمودند خدايا من دو وسيله براي توسل و تقرب به تو دارم كه عبارتاند از عواطف رحمت و شفاعت پيامبر(صلی الله علیه و آله)، ميفرمايند اميد من در حريم لطف و كرم تو فرود آمده است؛ يعني من از خود چيزي ندارم و چشمم فقط به لطف و كرم تو دوخته شده است. عواطف رحمت و شفاعت نيز ناشي از لطف و كرم تو و جلوههاي آن هستند. كسي باورمندانه و از صميم دل چنين ميگويد كه هيچ اميدي
بهجز به كرم و لطف خداوند نداشته باشد و اعمال، توسلات، مناجاتها، فعاليتهاي علمي و اجتماعي، او را اميدوار نسازند؛ چون معلوم نيست اين امور پذيرفته شوند و باعث نجات انسان گردند. تنها در پرتو لطف و كرم الهي گرفتاريهايمان برطرف، و گناهانمان بخشوده ميشود و با لطف و كرم اوست كه حوايج و نيازهاي ما برآورده ميگردد. بيترديد چنين دعايي كه برخاسته از فقر ذاتي و به هيچ انگاشتن داشتههاي خود و توجه محض به كرم و لطف الهي است، به اجابت ميرسد.
حضرت از خداوند ميخواهند فرجام و عاقبتشان را به خير و هدايت ختم كند: واختم بالخير عملي؛ يعني پس از آنكه با لطف و كرمت توفيق توسل و مناجات يافتم و اعمال خير انجام دادم، عنايتي كن كه با اعمال شر و گناه، آنها را تباه نسازم. بزرگترين آفت براي مؤمن اين است كه مدتي به عبادت خداوند و انجام كار خير مبادرت ورزد و در پايان، گناهي از او سرزند و همة آنها را تباه كند. از آموزههاي اعتقادي ما كه در قرآن نيز بدان تصريح شده و در كتابهاي كلامي مورد بررسي قرار گرفته، اين است كه گاهي انسان گناهي انجام ميدهد كه خشم خداوند را برميانگيزد و باعث حبط و نابودي اعمال خير انسان ميشود. برعكس، گاهي او مدتي به گناه و انجام كارهاي زشت ميپردازد و آنگاه كار نيكي انجام ميدهد و آن اعمال زشت تكفير و جبران ميشوند و از پروندهاش محو ميگردند. ازجمله خداوند دربارة حبط و نابود شدن اعمال خير كافران ميفرمايد: وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُون؛(1)«و هركه از شما از دينش برگردد و كافر بميرد، كارهايشان در اين جهان و آن جهان تباه و نابود شود و همينان دوزخياناند و در آن جاودانهاند».
1.بقره (2)، 217.
همچنين خداوند دربارة زدودن گناهان بهوسيلة تقوا ميفرمايد: يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيم؛(1)«اي كساني كه ايمان آوردهايد، اگر از خدا پروا داشته باشيد براي شما ماية تميز [ميان حق و باطل] قرار ميدهد و بديهايتان را ميزدايد و شما را ميآمرزد، و خدا داراي بخشش بزرگ است».
حضرت همچنين از خداوند ميخواهند ايشان را درزمرة بندگان برگزيده و ممتازش قرار دهد كه آنان را در وسط بهشت، كه مركز ثقل نعمتها و خيرات الهي است، و در منزلگاه كرامت جاي داده و از احترام و لطف خود بهرهمندشان ساخته است؛ آنان كه پيوسته چشمشان را با نگاه به جمال دلرباي خويش روشن ساخته و وارثان منازل صدق در جوار خود قرارشان داده است. منازل صدق كه در قرآن از آنها به «مقصد صدق»(2) تعبير ميشود، جايگاههايي در بهشت هستند كه بهراستي شايستة منزل گزيدن و قرار گرفتن مؤمن در آنها هستند و قرار و آرامش واقعي در آنها براي انسان حاصل ميشود، چون در آن منزلگاهها انسان در جوار خدا و در ساية مهر و محبت او قرار ميگيرد.
دست نياز بهسوي پناه بيپناهان و يار بيكسان
يا مَنْ لا يَفِدُ الْوافِدُونَ عَلى اَكْرَمَ مِنْهُ، وَلا يَجِدُ الْقاصِدُونَ اَرْحَمَ مِنْهُ، يا خَيْرَ مَنْ خَلا بِهِ وَحِيدٌ، وَيا اَعْطَفَ مَنْ اَوىَ اِلَيْهِ طَريد اِلى سَعَةِ عَفْوِكَ مَدَدْتُ يَدى، وَبِذِيْلِ كَرَمِكَ اَعْلَقْتُ كَفّى، فَلا تُولِنِى الْحِرْمانَ وَلا تُبْلِنى بِالْخَيْبَةِ وَالْخُسْرانِ، يَا سَميعَ الدٌّعاءِ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمين؛ اي خدايي كه هيچكس بر
1.انفال (8)، 29.
2. إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَر* فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِر؛ «همانا پرهيزکاران در بوستانها و [كنارِ] جويها باشند. در نشستگاهي راستين [ (بهشت جاويدان)] نزد پادشاهي توانا [ (خداي متعال)]».قمر (54)، (54ـ٥٥).
كريمتر از تو وارد نميشود و حاجتمندان مهربانتر و بارحمتر از تو نيافتهاند. اي بهترين كسي كه بيكسان در خلوت عنايتت راه يافتند و مهربانتريني كه گريخته و طردشده ازسوي ديگران به تو پناه گرفته است. اي خداي من، بهسوي وسعت مقام عفوت دست دراز كردهام و به ذيل كرم و احسانت چنگ زدهام. پس اي خدا، مرا محروم از خويش برمگردان و به نااميدي و خسران مبتلا نساز، اي شنواي دعاي خلق و اي مهربانترين مهربانان.
در اين فراز پاياني مناجات، حضرت خداوند را اينگونه توصيف ميكنند كه واردشوندگان و مهمانان بر كريمتر و بزرگوارتر از او وارد نميشوند و او معدن كرم و بزرگواري است. همچنين جويندگان و درخواستكنندگان رحمت و عنايت، رحيمتر و مهربانتر از او نمييابند و او داراي رحمت و خير بينهايت است و هر جويندة خير و رحمتي بايد دست بهسوي او دراز كند. همچنين براي هر تنهاي غريبي كه خويشان و دوستان، او را از خويش راندهاند و كسي را ندارد كه با او انس گيرد و جوياي حالش شود، خداوند بهترين كسي است كه ميتوان با او خلوت كرد و انس يافت و با او نجوا كرد و درد دل باز گفت. همچنين هركس كه از جايي رانده شده است و كسي نيست كه به او پناه دهد، تنها خداست كه پناهش ميدهد و او تنها در مأمن آرامشبخش جوار الهي ميآسايد.
آنگاه حضرت در بياني لطيف ميفرمايند: إِلَي سَعَةِ عَفْوِكَ مَدَدْتُ يَدِي وَبِذِيْلِ كَرَمِكَ أغْلَقْتُ كَفِّي. بايسته است كه ما مضامين اين مناجات را در خود تمثل و تحقق بخشيم، تا واقعيت آنچه حضرت ميفرمايند برايمان ملموس و محسوس شود. ازجمله اگر ما دو جملة اخير ايشان را در خود تمثل بخشيم، حال كسي را خواهيم داشت كه در بلندي و لبة پرتگاه قرار گرفته و در آستانة سقوط است و زير پايش نيز انبوهي از آتش است كه
اگر در آن سقوط كند، نابود ميشود. آنگاه از آن بلندي در آتش ميافتد، اما در ميانة راه دستگيره و وسيلهاي مييابد و بدان چنگ ميزند و خود را از نابودي حتمي ميرهاند. حضرت ميفرمايند: خدايا، من به عفو بينهايت و كرم و بخشايش نامحدودت چنگ زدم؛ يعني اگر عفو و بخشش و كرم تو نبود، گرفتار جهنم ميشدم و راهي براي نجات از آن نداشتم. وقتي انسان در غفلت و ناآگاهي به سر برد، اعمال ناشايست، او را از خدا دور ميسازند و فرجام آتش جهنم را برايش رقم ميزنند. او با اعمال خود مسير سقوط و انحطاطش را فراهم ساخته و براي خويش آتش سوزان جهنم را فراهم آورده است. چنين کسي اگر بخواهد از آن آتش جهنم و نابودي حتمي رهايي يابد، راهي جز توسل و چنگ انداختن به بخشش و كرم الهي ندارد، چون در پروندة اعمال او كارهاي شايستهاي يافت نميشوند كه اميد داشته باشد باعث رهايي و نجات او گردند.
آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org