ترسان بودي، پس ثابت باش و بشارت باد بر تو كه دراين‌صورت آنچه (بدخواهان) دربارة تو بگويند به تو آسيب نخواهد رساند، و اگر با عرضة خود بر قرآن، خود را بر خلاف راه قرآن يافتي، دراين‌صورت چه چيزي تو را به خود مغرور مي‏كند؟!

روشن است که براي تبديل شدن به فرد مطلوبي كه مد نظر اهل بيت علیهم السلام است، بايد تهذيب و خودسازي کرد تا تحت تأثير سخن ديگران قرار نگيريم و به آنچه وظيفة خود تشخيص داديم عمل كنيم. بنابراين انسان بايد قبل از هرچيز در دين خود بصيرت داشته باشد تا با علم و آگاهي، اولويّت‏ها را بشناسد و بر طبق آن به وظايف خود عمل كند و هيچ سخن و زخم زباني، هرچند جان‏سوز باشد، او را از انجام وظيفه و سلوك در راه خدا باز ندارد.

ِ5. بصيرت سياسي در امام و رهبري

داشتن بصیرت در مسائل اجتماعی، به‌ويژه، در فتنه‌ها گوهر بسیار گران‌بهایی است كه مراتب مختلفي دارد و چنين نيست كه صد و صفر باشد؛ يعني يا كساني هيچ بصيرتي نداشته باشند و يا از تمام بصیرت‌ها برخوردار باشند. هرکس بايد بکوشد در هر پایه‌ای از بصيرت قرار دارد، بر بصیرت خود بيفزايد و يك گام پيش برود. بايد خدا را سپاسگزار بود كه همواره آن‌كس كه در رأس نظام جمهوري اسلامي قرار گرفته است، به تجربه، ثابت شده است که بصیرتش از تمام مدعیان بیشتر است؛ چنين كسي، هم از نيروهاي انسانی و تجربه‌های اجتماعی و هم از عنایات الهی و تأییدات فوق مادی که به برکت

عنایات حضرت ولی عصرعجل الله تعالي فرج الشرف شامل حال ایشان شده است، بهره‌مند بوده‌اند. اين مطلب هم در مورد حضرت امامرحمه الله و هم رهبر معظم انقلاب صادق است.

در زمان حضرت امامرحمه الله، به‌ويژه، در زمان جنگ هشت‌ساله، مواردي در مسائل سیاسی و يا در مسائل نظامی پيش مي‌آمد كه هیچ‌یک از یاران امام موافق ايشان نبودند؛ اما ايشان بر حرف خود مي‌ایستاد، چون در دینش بصیرت داشت. ديگران بعدها متوجه شدند كه ايشان درست فهمیده بود. امروز هم آن‌كس که بر جای امامرحمه الله تکيه زده است، همچون خود امامرحمه الله است و گويا روح امامرحمه الله در کالبد او دميده شده است. مخالفت دشمنان نظام جمهوري اسلامي نيز به دليل وجود چنين نقطة مثبتي در نظام است؛ و‌گر‌نه تجربه نشان داده که رهبران دیگر را به‌گونه‌اي می‌توان فريفت و با برنامه‌هاي خود همراه کرد. اگر در اين بحث، کشورهای دیگر را ببينيم، مي‌توان مثال‌هاي زيادي يافت. انور سادات، بااينكه از طرف‌داران جمال عبدالناصر و ضد اسرائيل بود، ولي درنهايت او را فريفتند و به اندك بهايي او را خريدند تا جايي كه به يكي از طرف‌داران رژيم غاصب صهيونيستي تبديل شد.

ويژگي ممتاز رهبري آن است كه به‌هيچ‌روي نمي‌توان او را فريفت و از کسي هم نمي‌توان او را ترساند و تا پای جان نيز به وظیفه‌اش عمل می‌کند. مشكل دشمنان اين نظام اين است كه مردم ما طرف‌دار واقعی اسلام‌اند و حرف اسلام را از زبان پیامبرصلی الله علیه و آله، ائمة معصومين علیهم السلام، امام خمینیرحمه الله و رهبر معظم انقلاب دنبال مي‌كنند و از طرفي هم مي‌دانند كه نمي‌توان با پول و مقام، رهبري را فريب داد. برخلاف برخي از كشورها، كه آنها توانستند با پول

و مقام، در آن كشورها نفوذ كنند، ايران همچنان در برابر نفوذ آنان بسته مانده و تبديل به خاري در چشمانشان شده است. دشمن هم بارها اعتراف كرده است كه تا زماني كه چنين رهبري در ايران هست، نمي‌توان اين كشور را تسليم کرد. از‌اين‌رو، آنان مي‌کوشند تا رهبري را از ميان بردارند يا شخصيتش را ترور کنند. شبهات مختلفي كه دربارة ولايت فقيه مطرح شده، تضعيف اين جايگاه را دنبال مي‌كند و قصد دشمنان آن است كه كار را به جايي رسانند كه اين مقام تبديل به يك مقام تشريفاتي شود. به‌جز ترور شخص يا شخصيت رهبر، هيچ راه ديگري براي آنان متصور نيست؛ تنها راه نفوذ در ايران همين است وبس؛ چراكه هر کس دیگر را كه بتوانند بفريبند، تا زماني كه رهبري بر سر جايش باشد، امكان رويارويي با نظام و انقلاب نيست.

براي درك بصيرت بالاي حضرت امامرحمه الله مي‌توان مواردي را در نظر آورد. زماني که حضرت امامرحمه الله از فرانسه به ایران آمدند و زمینة فراگير شدن انقلاب فراهم شد، رژيم پهلوي حكومت نظامي اعلام كرد تا مردم از منزل خود خارج نشوند. تمام رسانه‌هاي گروهي نيز در آن زمان، مسئلة حكومت نظامي را پي‌درپي مطرح مي‌ساختند تا در ميان مردم ايجاد رعب و وحشت کنند. همة انقلابی‌ها متحیر بودند که چه کنند؛ اگر مردم از اين دستور حكومت اطاعت کنند، این، نخستين شکست انقلابيان است؛ چراكه با پذیرفتن حکومت نظامی، دیگر کاری از دست كسي برنخواهد آمد و نهضت سركوب خواهد شد؛ اگر هم از حكومت نظامي اطاعت نشود و مردم به خیابان‌ها بيايند، بسيار خون‌ها ريخته خواهد شد. سرانجام، بسياري از سران انقلاب تصميم گرفتند