قال علي عليه‌السلام : إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛ امير مومنان عليه‌السلام مي‌فرمايند: همانا براي شما بهايي جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد. (نهج‌البلاغه، حکمت456)

عُذر تقصير به پيشگاه فاطمه(عليها السلام)

پيرامون شخصيت وجودى و مقام معنوى فاطمه مرضيه (عليها السلام) بسى كتاب‌ها نگاشته شده و فراوان سخن‌ها رانده شده است؛ اما گويا اگر هزاران برابر آن نيز از قلمرو ذهن و انديشه بشر به درآيد و صورت گفتار يا نوشتار پذيرد، باز قطره‌اى باشد از اقيانوس بى‌كرانه فضيلت‌هاى حضرتش.

آرى، اوج انديشه انديشمندان عالم را در غواصى به ژرفناى اقيانوس ناكرانمند كوثر، جز حيرانى و شيفتگى چاره‌اى نيست:

وهم، به اوجِ قُدسِ ناموس الاه، كى رسد؟ *** فهمِ كه نعتِ بانوى خلوت كبريا كند؟(1)

مگر آن‌كه الهامات ويژه الهى يارى‌گر انديشه‌ها و ناطقه‌ها گردد تا بتوان قطره‌اى روح‌فزا از زلال بى‌مثال كوثر چشيد و بر كام تشنه جان‌ها چشانيد:

ناطقه مرا مگر روح قُدُس مدد كند *** تا كه ثناى حضرت سيده نسا كند.(2)

جايى كه عارفى چون حضرت امام، با آن عظمت علمي‌ و مقام معنوى‌اش، از درك حتى گوش‌هاى از مقامات حضرت زهرا(عليها السلام) اظهار عجز و ناتوانى مي‌كند(3) و قلمرو خيال و عقل بشر را بسى فروتر از قُله قدر و منزلت حضرتش معرفى مي‌نمايد، از ديگران چه برخواهد آمد:

آن‌جا كه عقاب پر بريزد *** از پشه لاغرى چه خيزد؟!


1و2. محمد حسين غروى اصفهانى، ديوان: ص 39.

3. مجموعه كامل فرموده‌هاى حضرت امام خمينى رضوان اللّه تعالى عليه درباره حضرت زهرا (عليها السلام)، به صورت موضوعى و تحت قالب و نظمى نُوين، در پيوست شماره 1 همين كتاب به محضر همه دوستداران و دلسپردگان آن حضرت، تقديم شده است.

فاطمه زهرا(عليها السلام) زنى است كه افتخار خاندان وحى بوده، چون خورشيدى بر تارك اسلام عزيز مي‌درخشد؛ زنى كه فضايل او همطراز فضايل بى‌نهايت پيامبر اكرم و خاندان عصمت و طهارت بوده است.

هر كسى با هر بينشى درباره او گفتارى دارد، اما احدى از عهده ستايش او برنيامده است؛ چرا كه احاديث رسيده از خاندان وحى به اندازه فهم مستمعان بوده است كه دريا را در كوزه‌اى نتوان گنجاند، و ديگران هر چه گفته‌اند به مقدار فهم خود بوده است؛ نه به اندازه مرتبت او.(1)

و چگونه درك و توصيف عظمت فاطمه براى احدى ممكن و ميسور باشد، در حالى كه او به اوج مقام فناى فى‌اللّه رسيده، محو در اسما و صفات الهى گرديده و مظهر تام جمال و جلال خداوندى گشته است:

كيست زهرا؟ مظهر كلّ الجمال *** كيست زهرا؟ مظهر كلّ الجلال

كيست زهرا؟ عاشق ذات خدا *** مظهر اسماء و اوصاف خدا.(2)

از اين‌روى پى‌برى به كُنه ذات فاطمه لاهوتى، به همان اندازه بعيد و دست‌نايافتنى است كه آگاهى از ذات ربوبى. و همين است رمز اين فرموده امام صادق(عليه السلام) كه درك كنهِ صفات پيامبر، امامان و مؤمنان حقيقى را، همطراز درك كنهِ صفات خداوند، ناممكن و دست‌نايافتنى معرفى مي‌فرمايند:

خلايق از پى‌برى به كنهِ صفت خداوند ناتوانند و همان‌سان كه ياراى رسيدن به گوهر صفت خدا را ندارند، از دريافت ژرفاى صفت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نيز عاجزند و هم‌چنان كه از پى‌برى به كنهِ صفت پيامبر عاجزند، از درك ژرفاى صفت امام نيز بى‌بهره‌اند و همان‌گونه كه امام را چنان‌كه بايد نمي‌توانند شناخت، از شناخت حقيقت مؤمن نيز چنان‌كه بايد، ناتوانند.(3)


1. ويراسته قسمتى از پيام حضرت امام(رحمه الله) در تاريخ 15/2/1359. صحيفه نور: ج 12، ص 72.

2. محمدرضا ربانى، آيينه ايزدنُما: ص 191.

3. الامام صادق(عليه السلام): لايَقْدِرُ الخلايقُ على كُنْهِ صِفَةِ اللّهِ عزّوجلّ، فَكَما لا يَقْدِرُ على كُنْه صِفَة اللّهِ عَزَّوَجَلَّ فَكَذلِكَ لايَقْدِرُ على كنه ِ صفَةِ رَسُولِ اللّهِ وَ كَما لا يَقْدِرُ عَلى كُنه صِفَةِ الرَّسُول فَكَذلِكَ لا يَقْدِرُ عَلى كُنْهِ صِفَةِالاِمامِ و كَما لا يَقْدِرُ على كُنْهِ صِفَةِ الامامِ كَذلِكَ لايَقْدِرُ على كُنْه ِ صِفَةِ الْمُؤْمِنِ.

خرد آن‌گه تواند مدح او گفت *** كه ره جويد به ذات پاك داور

وجودش، اصل خلقت راست مقصود *** نُمودش، ذات بى‌چون راست مظهر.(1)

آرى، فاطمه «مجهولة القدر» است؛ همان‌گونه كه «مخفيّة القبر» است.(2) منزلت و قدر او مجهول و نهان است، همان‌سان كه تربت و قبر او مخفى و پنهان است. او، از آن‌روى فاطمه ناميده شده است كه مردمان از شناخت حقيقت او بسى جدا افتاده و دور مانده‌اند؛ اِنَّما سُمِّيَتْ فاطِمَة، لِاَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِها.(3)

بارى، مقصود اين نوشتار، تنها عرض ادب و ارادت به پيشگاه پرعظمت حضرت صدّيقه طاهره(عليها السلام) مي‌باشد و بس؛ وگرنه برترين پايه‌هاى انديشه بشرى از رسيدن به ستيغ رفيع مقام معنوى‌اش بسى ناتوان و زيباترين كلمات در توصيف شأن والايش، بسى نارساست:

ما را كجُا به كوى تو ممكن بود وصول *** كان‌جا خيال را نَبُود قدرت نزول

در وصف ذات پاك و كرامات بى‌حدت *** گرديده نطق، الكن و حيران شود عقول.(4)

قم المقدسة

محمدباقر حيدرى


1. شعر از محمدحسين ميرزانادرى، معروف به «اميرالشعراء». مناقب فاطمي‌ در شعر فارسى،احمد احمدى بيرجندى: ص 56.

2. المخفيّة قَبْرُها، المجهولةُ قدرُها.

3. محمدحسين غروى اصفهانى، ديوان: ص 39.

4. شعر از ميرزا محمد محيط قمي‌، ملقب به «شمس الفصحا». مناقب فاطمي‌ در شعر فارسى: ص 78.

 

 

آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org