پيشگفتار
«وَ اِذَا سَئَلَكَ عِبادى عَنّي فَإِنّي قَريبٌ اُجيبُ دَعْوَةَ الدّاعِ اِذا دَعانِ...» 1
آدمى در فراز و نشيب زندگى و حادثه هاى تلخ و شيرين گاهى چنان دچار خستگى روح مىگردد كه با هيچ وسيله مادّى آرامش نمىيابد و اگر قدرت همه قدرتمندان، ثروت تمام ثروتمندان و كليه وسايل لذّت و كاميابى جهان در اختيار او گذاشته شود، ذرّه اى از درد روحى او كاسته نمىشود.
در چنين حالتى، گاهى انسان به سراغ بهترين دوست، نزديكترين خويش و عزيزترين كس خود مىرود تا با او راز دل گويد. گاهى نيز هيچ كس را محرم و مورد اعتماد ندانسته و در كُنج عزلت با خود به نجوا مىپردازد. در هر حال، تنها راه درمان و آرامش انس با محبوب و باز كردن سفره دل نزد معشوق است.
حال اگر آدمى از آلودگى به زشتيها و غبار گناه و عصيان، احساس غم و دل مردگى كند، تا آنجا كه از خويشتن خويش نيز گريزان و متنفّر باشد،
1ـ بقره /186. «و چون بندگان من از دورى و نزديكى من از تو بپرسند بدانند كه من به آنها نزديكم؛ هر كه مرا بخواند دعاى او را اجابت كنم.»
در اين صورت، به كجا پناه بَرد و با كه راز دل گويد؟ در اينجاست كه بايد به سرچشمه همه خوبيها و پاكيها و آفريدگار محبّت و صفا و خالق خود پناه بَرَد و با ياد و عشق او و حضور در محفل انس او آرام گيرد.
چه آرامش و لذّتى بالاتر از اين كه عبد ذليل در حضور معبود عزيز قرار گيرد و جان آلوده خويش را در زلال صحبت او تطهير و روح پرتلاطم خود را با ذكر آن يگانه آرام كند. اين بهترين و برترين ثمره شيرين دعاست.
گرچه در اصطلاح عاميانه دعا را به «خواست و طلب عبد» تفسير مىكنند، ولى معناى واقعى دعا و نيايش عبارت است از: «خواندن محبوب از سوى بنده مُحب و عاشق و حضور وى در خلوت معشوق و همرازى و همجوارى او در خلسه عارفان حق جو.»
آنگاه كه بنده ذليل و حقير خانه پر معصيت دل خويش را از مظهر پاكيها و خوبيها دور مىبيند را ه نزديكى به دوست و وصول به محفل معشوق را مىطلبد و متحيّر است كه در كجا مىتوان به خلوت معبود خويش نايل شد، ندا مىرسد كه:
«إِنّي قَريبٌ» 1؛
من به همه بندگان خود نزديكم.
و بحق كه در همراهى با او فاصله معنايى ندارد:
«نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ» 2؛
1ـ بقره /186.
2ـ ق /16.
از رگ گردن به او نزديكتريم.
اگر بنده به چنين حالتى دست يافت و نزديكى و قرب به حق را لمس نمود و قدمى به محفل او نزديك شد، آنگاه معبود مُحبّ او شده و اين بنده است كه محبوب حق مىشود و ندا مىرسد كه:
«فَلْيَسْتَجيبُوا لي وَلْيُؤْمِنُوا بي» 1؛
اميد كه ما نيز از عارفان واصل محفل دعا باشيم و از محضر حق جز ذات او را نخواهيم، كه حصول معرفت حق اوج اجابت دعاى عبد است.
آنچه در پى مىآيد برگرفته از چند سخنرانى حضرت آية الله، استاد مصباح يزدى درباره دعا است.
اين مجموعه شامل سه بخش است. بخش اول به موضوعات كلى پيرامون دعا اختصاص دارد. اين قسمت از چند سخنرانى استاد كه پيرامون دعا ايراد فرموده اند اقتباس شده است.
بخش دوم و سوم مشتمل بر 15 جلسه سخرانى است كه معظم له در ماه رمضان 1398 (هــ.ق) در «مهديه» قم ايراد فرموده بودند. اين سخرانى ها با اندكى تغيير ارايه شده است.
از آنجا كه مستمعين اين جلسات طبقات گوناگون مردم بودند، لذا سطح سخن درخور چنان جمعى مىباشد، در عين حال حاوى نكات ارزنده و مفيد بسيار است. روشن است كه سخنران در مقام سخنورى قادر نيست آن گونه كه مىنويسد، سخن گويد.
1ـ بقره /186.
در بخش دوم فرازهايى از دعاى افتتاح شرح شده است. در بخش سوم به شرح و تفسير فرازهايى از دعاى ابوحمزه پرداخته شده است. اميد است مورد استفاده مؤمنين قرار گيرد.
عباس قاسميان
شعبان 1418
اول ديماه 1376
آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org