قال علي عليه‌السلام : إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛ امير مومنان عليه‌السلام مي‌فرمايند: همانا براي شما بهايي جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد. (نهج‌البلاغه، حکمت456)

شبهه قرائت هاى مختلف

در اينجا نيز شياطين مجدداً براى حل اين معما، راه جديدى را كشف كرده اند; راه حلى كه از زمان حضرت آدم تا دوران معاصر به ذهن هيچ كس نرسيده بود. آن راه حل اين است كه يك متن مى تواند چند قرائت و معنى داشته باشد و همه اين قرائت ها هم درست باشد. نبايد گفت تنها اين معنا درست است يا تنها آن معنا درست است. تمام قرائت هايى كه از يك متن قابل تصور است، مانند هم هستند و با يكديگر تفاوتى ندارند.

در اينجا وارد شبهه جديدى مى شويم كه در واقع از تركيب سه شبهه تشكيل شده است و هر يك از آنها يك بُعد از قضيه را تشكيل مى دهد; اين سه شبهه عبارتند از: قرائت هاى متعدد، تفسير تأويلى يا هرمنوتيك و پلوراليزم دينى يا كثرت گرايى دينى. اين سه شبهه به يكديگر مربوط بوده و با هم تلاقى پيدا مى كنند. از طرفى گفته مى شود تمام قرائت هاى متعدد، معتبر هستند. طبيعتاً زمانى كه اختلاف قرائت ها اجازه داده شد، بايد گفته شود همه آنها درست است. شايد بعضى مقالات را در روزنامه ها خوانده يا شنيده ايد كه يكى از همين تئوريسين هاى معروف به صراحت نوشته بود كه نمى توانيم بگوييم شيعه بر سنّى ترجيح دارد يا سنّى بر شيعه. اين، يك قرائت از اسلام است، آن هم قرائت ديگرى از اسلام، و اين دو هيچ تفاوتى ندارند. هر دو در يك سطح معتبر هستند. آن آقا در ادامه، كلام خود را توسعه داده و گفته بود نه تنها در مذاهبِ يك دين، بلكه اديان هم همين گونه هستند. و لازمه اين سخن اينست كه اسلام، يهوديت، بت پرستى، و ساير اديان هيچ يك بر ديگرى ترجيح ندارد. البته به جمله آخر تصريح نكرده بود. اما زمانى كه مى گويد: همه اديان هم مانند مذاهب بر يكديگر برترى ندارند، نتيجه همين خواهد بود يعنى شما مى توانيد مسلمان باشيد، مى توانيد بهايى باشيد، مى توانيد يهودى باشيد، همچنان كه مى توانيد بت پرست باشيد;! بدون اين كه يكى از اين حالات ترجيحى بر حالت ديگر داشته باشد. به اين مسأله پلوراليزم دينى مى گويند; يعنى در دين هم كثرت معتبر است. هم اين دين درست است هم آن دين.

شبهه ديگرى كه با اين دو شبهه تلاقى پيدا مى كند مسأله تأويل متون دينى است. گفته مى شود ما اصلا نمى توانيم براى يك متن، يك معناى مشخص را معتبر بدانيم و بگوييم اين لفظ يا اين عبارت فقط اين معنا را دارد. هر كسى طبق ذهنيت خود از هر كلامى، معنايى را برداشت مى كند. اصلا غير از اين ممكن نيست. فهميدن معنا از لفظ، نوعى تأويل براى آن كلام است. البته مكاتب مختلف و نظريات گوناگونى در زمينه اين بحث كه هرمنوتيك ناميده مى شود، وجود دارد. تمام كسانى كه چنين عقيده اى دارند،به يك صورت سخن نمى گويند; اما آنچه مشهور است اين است كه هر كس از متون، به خصوص متون دينى، طبق ذهنيت خود مطالبى را مى فهمد. البته بعدها اين نظريه به متون تاريخى و متون علمى هم توسعه داده شد. بر اين اساس، حتى فهم افراد از متون علمى هم يكسان نيست. فهم يك عالِم از يك قضيه علمى با عالم ديگر مساوى نيست. او به گونه اى از اين متن علمى برداشت مى كند و عالم ديگر به گونه اى ديگر و اصلا غير از اين ممكن نيست.

خلاصه اين شبهه جديد به اين صورت است كه: 1ـ قرائت ها مختلف است. 2ـ همه قرائت ها معتبر است. 3ـ مذاهبى كه بر اساس قرائت هاى مختلف پيدا مى شود، همه يكسان هستند. چون ما نمى توانيم يكى را بر ديگرى ترجيح دهيم و بگوييم فهم يكى از ديگرى درست تر است. ان شاء الله اگر حيات و توفيقى باشد، در جلسه آينده به بحث در مورد اين شبهه مى پردازيم.

پروردگارا! تو را به مقام و منزلت اهل بيت(عليهم السلام) و به خون پاك حضرت سيدالشهدا(عليه السلام)قسمت مى دهيم كه دل هاى ما را از آفات شكوك و شبهات و آسيب هاى معرفتى و دينى حفظ بفرما.

آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org