قال علي عليه‌السلام : إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛ امير مومنان عليه‌السلام مي‌فرمايند: همانا براي شما بهايي جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد. (نهج‌البلاغه، حکمت456)

تقليد ناروا

به هر حال، عده اى بودند كه از نظر فكرى باور نمى كردند پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) واقعاً پيغمبر است. انگيزه اى هم براى تحقيق، بحث و گفتگو با آن حضرت و مطالبه دليل و معجزه براى روشن شدن مسأله نداشتند. اين افراد از نظر فكرى سطحى نگر و داراى مبانى فكرى سستى بودند و آنچنان همّتى نداشتند كه در صدد تحقيق و بررسى در مورد اين مسأله برآيند. تعجب نكنيد! من و شما چقدر همت داريم براى اثبات عقايد خود در پى يافتن دلايل آنها باشيم تا به يقين برسيم حتّى زمانى كه مورد هجوم شبهات قرار مى گيريم؟! هر كسى كار و زندگى دارد، مى گويد وقت اين كارها را نداريم، حالا بگذريم تا ببينيم چه مى شود! در آن زمان عده اى از نظر فكرى ضعفهايى داشتند و باور نمى كردند كه اين شخص پيغمبر است; بلكه حتى وجود خداوند را هم باور نداشتند. پرستش بت ها هم براى آنها به عنوان يك سنّت مطرح بود. هنوز در كشور ما هم بعضى از سنت ها وجود دارد و كسانى بدون اينكه دليل عقل پسندى داشته باشند آنها را رعايت مى كنند. همانطور كه مى دانيد بعضى از اقليت هاى مذهبى بعضى كارها را به عنوان سنت انجام مى دهند و متأسفانه بعضى افراد سعى مى كنند سنتهايى را كه متعلق به اقليت هاى مذهبى است، در بين مسلمانان ترويج كنند. به عنوان مثال سنت چهارشنبه سورى كه متعلق به زرتشتى هاست و متأسفانه در سالهاى اخير كوشش هايى انجام شده است كه به صورت يك سنت ملى درآيد و مسلمانان هم آن را انجام دهند. چه عاملى موجب مى شود كه عده اى اين كار را انجام دهند؟ پريدن از روى آتش چه فايده اى دارد كه موجب شده كسانى اين كار را انجام دهند؟ اگر از كسانى كه آتش روشن مى كنند و از روى آن مى پرند، سؤال كنيم كه اين كار در زندگى انسان چه تأثيرى دارد، مى گويند اين يك سنت قديمى است كه پدران ما انجام مى دادند، ما هم آن را انجام مى دهيم! اين مبناى فكرى اين كار است اما آنها در مورد صحت و سقم آن تحقيق نمى كنند. انگيزه اين كار تقليد است. مردم عادى علاقه دارند هم رنگ جماعت باشند.

در صدر اسلام هم چنين عواملى بود. بسيارى از كسانى كه مسلمان مى شدند، اسلام آوردنشان بر اساس تحقيق نبود. اگر رئيس قبيله اى مسلمان مى شد، بقيه افراد قبيله هم به دنبال او مسلمان مى شدند. اگر روز بعد همين رئيس كافر و مرتد مى شد، سايرين هم از اسلام بر مى گشتند. عامل اين مسأله تقليد بى منطق و بدون پشتوانه عقلى بود. البته هر تقليدى بد نيست. اگر تقليد از زندگى انسان حذف شود، شيرازه زندگى اجتماعى، مى گسلد. آنچه ناپسند است، تقليد كوركورانه، بدون دليل و بى منطق است.

آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org